گزارش شماره چهارم حاشیه نهمین دوسالانه گرافیک ایران



شهاب تندر

عکس: شهاب اشتری



مراسم قرار بود راس ساعت شش برگزار شود که طبق معمول با تاخیر آغاز شد، هر چه زمان بیشتر می گذشت جمعیت بیشتری به داخل سینما تک موزه هنرهای معاصر می آمدند ، ایستاده و نشسته همگی منتظر اعلام اسامی و دیدن آثار برگزیده دوسالانه بودند. بعد از سخنان امرالله فرهادی ، محمد احصایی-دکتر ایمانی-دکترصادقی به سخنرانی کوتاهی پرداختند و بعد از آن جوایز فرهنگستان هنر به طراحان اهدا شد. همینطور استاد احصایی نیز به دو طراح جایزه ویژه خود را که از کارهای اصل او بود را اهدا کرد. نکته قابل توجه حضور نداشتن عده ای از طراحانی ایرانی که اسم آنها در سالن خوانده شد بود .
فرشید مثقالی برای اعلام اسامی برگزیدگان بخش ملی دوسالانه در حالی به روی صحنه  آمد که حاضرین در سالن بدون وقفه او را تشویق میکردند و این تشویق ها مثقالی را مجبور به تشکر از جمعیت کرد و همین جمله کافی بود تا بار دیگر حاضرین او را تشویق کنند. مثقالی در میان سخن هایش گه گاهی اشتباهات کوچکی میکرد و در یکی از این اشتباهات که خود او را نیز به خنده انداخت جمعیت او را تنها نگذاشت و بار دیگر شروع به دست زدن کردند.
کرلانسکی پس از اهدای جوایز بخش ملی به سخنرانی پرداخت و جایزه ایکوگرادا را به امیرعلی قاسمی اهدا کرد و پس از آن به خاطر تلاش های چندین ساله فرشید مثقالی از او تقدیر کردند و دقیقآ در همین لحظه مردمان نشسته در سالن به ناگهان از صندلی های خود به احترام فرشید مثقالی بلند شدند و باز هم او را بی وقفه تشویق کردند.
و اما بعد از همه این تشویق ها و جایزه ها ، نوبت به بخش بین المللی پوستر رسید ، ورنر یه کر برای سخنرانی به روی سن رفت و از این به بعد بخش مفرح سخنرانی او شروع شد! مترجم او بدون رعایت حد اقل سن و سال زودتر از ورنر یه کر شروع به صحبت برای حاضرین کرد و همین طور که او مشغول صحبت کردن بود و یه کر از این دعوت برای سخنرانی به وجد آمده بود مشغول تنظیم کردن میکروفون برای صحبت های مترجمش بود! با وجود دو میکروفون ، ولی یه کر و مترجم ترجیح دادند دقایقی از یک میکروفون استفاده کنند.
یه کر از میهمان نوازی ایرانی ها گفت و از غذا های خوشمزه ایرانی! او با اشاره به شکمش گفت که قبل از آمدن به تهران لاغر  و خسته بوده و در این مدت در ایران به او آنقدر خوش گذشته که میتوانیم در سایز شکمش مشاهده کنیم!!

بعد از اعلام نام رالف شرایفوگل و حضور نداشتن او در سالن سفیر کشور سوییس در تهران جایزه را از یه کر تحویل گرفت و  یه کر به ناگهان جایزه شرایفوگل را از دست جناب سفیر گرفت و آن را باز کرد و به جمعیت نشان داد و وسوسه شد که آن را با خود به خانه ببرد!
بعد از اتمام کار جناب ورنر یه کر، او به صندلی خود رفت اما نه از روی پله! از روی سن پرید و رفت روی صندلی اش نشست.
نشستن ورنر یه کر دقایقی طور نکشید که علی رشیدی از هیات داوران خواست دسته جمعی به روی صحنه بیایند و همگی به روی صحنه رفتند و در این میان یه کر تنها میهمانی بود که پله را زیاد دوست نداشت و باز ترجیح داد روش پریدن را امتحان کند .

به دنبال برنده جایزه! ورنر یکر
مروین کرلانسکی یکر دقایقی را به گرفتن میکروفن برای مترجمش مشغول بود
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن