فرم یا محتوا؟ مسأله این نیست! (بخش دوم)


احسان رضوانی
rezvani [at] rangmagazine [dot] com


بخش اول

چاقوها/ اثر: اندی وارهول
اساس نگاه تجربی (۱) ونگرش انستیتویی مدرن به پدیده‌ها (۲)، مبتنی بر "فروکاهش"(۳) و "تقلیل" است. نگاه مدرن به منظور فهم و توضیح هر پدیده ابتدا آن را تشریح و تکه تکه و به اجزای تشکیل دهنده‌اش تجزیه می‌کند. این مکانیسم، فرو کاستن پدیده به اجزای آن و یا "فروکاستن کل به اجزاء" است.

سپس با تحلیل و بررسی اجزاء، سعی در فهم و اشراف بر کل دارد. شیوه مواجهه‌ جهان خردگرای مدرن با هنر نیز به همین منوال بوده است. تفکیک حیطه هنرهای مختلف ـ از جمله نقاشی، مجسمه سازی و معماری ـ از یکدیگر، قایل شدن فلسفه برای هنر، معطوف شدن نگاه هنر مدرن به ابزار و مواد مورد استفاده‌اش و به رخ کشیدن آنها، همگی از جمله مواردی است که نشان دهنده برخورد عقلانی، خردمدار و تجربی با هنر و امر هنری است. یعنی التزام هنر به قیود جهان مدرن.
برای به انقیاد در آوردن هنر در چارچوب فهم جدید و تشریح آن به زبان مدرن، می‌بایست ابتدا تصویر جدیدی نیز از آن ارایه می‌شد. تصویری که هنر را بسان پدیده‌ای نشان دهد که چیستی، حیات و تحلیل آن منطبق بر الگوی معرفتی مدرن باشد. نگاه جزء نگر به هنر، قایل شدن اجزاء برای آن و تفکیک و تشریح اثر هنری به اجزای تشکیل دهنده‌اش نیز در همین راستا و در ادامه سنت انستیتویی ذکر شده است. طرح مباحثی همچون "فرم" و "محتوا" که بتوان اثر هنری را به آنها فروکاست و در چارچوب قواعد و ابزار شناخت هر بخش، تحلیل و تبیین کرد و از این طریق بر کلیت و چیستی هنر و اثر هنری احاطه یافت و آن را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد، در واقع ارایه صورت عینی و پیاده کردن عملی این شیوه نگرش بوده است.
این مسیر هموار کننده اشراف منطق و خرد بر هنر است: برخورد با امر هنری به مثابه پدیده صرفاً تجربی و حسی.
به عنوان مثال مباحث علمی هنر امپرسیون در خصوص نحوه عملکرد و تاثیر پذیری چشم و اعصاب آن و سلول‌های مخروطی و استوانه‌ای شبکیه، به خوبی نحوه برخورد علمی ـ تجربی با مقوله هنر را در آغاز قرن بیستم یعنی در دوره اوج گیری مدرنیسم نشان می‌دهد.
این متد مطالعاتی اگر چه شاید در حوزه علوم تجربی پاسخگو و راهگشا بود اما به تجربه و در طول زمان نشان داده شد که در حوزه علوم انسانی ـ به طور کل ـ عقیم و ناقص است.
ساحت یکه تازی و پیشرفت برق‌آسای مدرنیته، حیطه تکنولوژی و علوم تجربی خاصه فیزیک و علوم مرتبط با آن است. به همین جهت در بخش‌های فیزیک، پزشکی، زمین‌شناسی و ... فاصله فاحشی با علوم ادوار قدیم ـ به عنوان مثال یونان باستان ـ پیدا کرده‌ایم اما در علوم انسانی، فلسفه و متافیزیک هنوز فاصله چندانی با عهد سقراط نداریم.
پیشرفت علوم تجربی به حدی بوده است که امروزه علم فیزیک مدعی است تمامی چهار نیروی بنیادی کیهان ـ نیروی اتمی قوی، نیروی اتمی ضعیف، جاذبه و الکترومغناطیس ـ را می توان ذیل نظریه ریسمان‌ها(۴) شرح داد و به فرمولی واحد دست یافت که تمامی این نیروها و نحوه عملکردشان را توضیح دهد. (۵)
در آغاز قرن بیستم یعنی حدود صد و ده سال پیش حتی امکان وجود چنین نظریه‌ای هم به فکر هیچ فیزیکدانی خطور نکرده بود. دست یافتن به این نظریه و فرمول حاصل از آن، رویای انیشتین بود و در زمانی کمتر از پنجاه سال پس از انیشتین این نظریه به مساله روز فیزیک‌دانان تبدیل شده است. اما در هیچ یک از علوم انسانی، نه در جامعه‌شناسی، نه در روان‌شناسی و نه در هیچ شاخه دیگری یک نظریه بنیادی و مدل فراگیر و مقیاس سنجش واحد که شارح رفتار پدیده‌های مورد مطالعه آن حوزه باشد، مطرح نیست. (۶)
هنر نیز در جایگاهی نابه‌سامان‌تر از علوم انسانی قرار گرفت و بحران هنر مدرن ناسازگاری هنر را با نگاه تجربی یا خردگرای مدرن بارز کرد.
سوال اینجاست که چرا این متد قادر به شرح و تبیین کامل و جامع امر هنری نیست؟
چرا با این سیستم تحلیل و نقد مبتنی بر فروکاهش، راهی به سازوکار باطنی هنر نمی‌یابیم؟
در مقام نقد یک اثر هنری می‌توان به مقوله فرم پرداخت و استاتیک و زیبایی‌شناسی اثر را مورد سنجش قرار داد. و یا به محتوای اثر، ایده مرکزی و یا نوع روایت آن پرداخت. مطمئنن با این کار فهم اثر در حیطه ادراک منطقی واضح‌تر و سهل‌تر می‌شود و نشانه‌ها و استعاره‌های به کار رفته در اثر از این دریچه رمزگشایی می‌گردد. این نوع برخورد با اثر هنری واجد لذتی است همچون لذت حل یک معما یا یک مساله ریاضی. مصداق این نوع مواجهه، فیلم‌های آموزشی ـ تحلیلی هنری است که به عنوان مثال روابط هندسی مخفی به کار رفته در تناسبات تابلوی شام آخر داوینچی و یا فرمول ریاضی‌گونه وسعت سطح رنگ‌ها در آثار گوگن را تشریح می‌کند.
اما آیا از این منظر دریچه‌ای به عالم باطنی اثر باز می‌شود؟
در این فرآیند تشریح و تقلیل اگر چه امکان بررسی مجزای بخش‌های مختلف اثر فراهم می‌گردد اما حقیقت بزرگ‌تری از دست می‌رود.

ادامه دارد...

پانوشت:

Experimental -۱
Phenomen -۲
Reduction -۳
۴- نظریهٔ ریسمان شاخه‌ای از فیزیک نظری و بیشتر مربوط به حوزه فیزیک انرژی‌های بالاست .این نظریه در ابتدا برای توجیه کامل نیروی هسته‌ای قوی به وجود آمد ولی پس از مدتی با گسترش کرومودینامیک کوانتومی کنار گذاشته شد و در حدود سالهای ۱۹۸۰ دو باره برای اتحاد نیروی گرانشی و برطرف کردن ناهنجاری‌های تئوری ابر گرانش وارد صحنه شد. بنا بر آن ماده در بنیادین‌ترین صورت خود نه ذره بلکه ریسمان مانند است. یعنی تمام ذرات بنیادین (مثل الکترون، پوزیترون و فوتون) اگر با بزرگنمایی خیلی خیلی زیاد نگریسته‌شوند ریسمان‌دیس هستند. ریسمان می‌تواند بسته (مثل حلقه) یا باز (مثل بند کفش) باشد.
همانطور که حالت‌های مختلف نوسانی در سیمهای سازهای زهی مثل گیتار صداها(نتها)ی گوناگونی ایجاد می‌کند، حالتهای مختلف نوسانی این ریسمانهای بنیادین نیز به صورت ذرات بنیادین گوناگون جلوه‌گر می‌شود.
خاصیت مهم اَبَرْریسمان که فیزیکدانان را به سمت خود کشاند این بود که این نظریه به طرزی بسیار طبیعی گرانش (نسبیت عام) و مدل استاندارد (نظریهٔ میدان کوانتوم) که سه نیروی دیگر موجود در طبیعت (یعنی نیروی الکترومغناطیس، نیروی ضعیف و نیروی هسته‌ای قوی) را توصیف می‌کند به هم مرتبط می‌سازد. (منبع: ویکی پدیا)
۵- استیون هاوکینگ در تازه ترین کتاب خود با عنوان "طرح بزرگ" می‌گوید فیزیکدانان بزودی نظریه دست نیافتنی "همه چیز" را، که همه مشخصه های طبیعت را توضیح می دهد، خواهند یافت.
۶- نظریه سامانه‌ها یا نظریه سیستم‌ها را شاید بتوان تنها مورد استثناء در این زمینه دانست که اگر چه در اوایل قرن بیستم توسط "لودویگ فن برتالنفی" مطرح شد اما تا چندین دهه چندان مورد توجه دانشمندان قرار نگرفت و به خصوص در روان‌شناسی توسط نظریات جنجالی فروید به محاق رفت.
"نظریه سیستم‌ها (Systems theory)  زمینه‌ای میان‌رشته‌ای است که در پی بررسی و مطالعه نظری و ریاضی سامانه‌های گوناگون برمی‌آید.
درابتدا، نظریه سامانه‌ها پیرامون تنظیم و جمع‌بندی اصول نظری و مفاهیم کلّی و مشترک مربوط به سیستم‌های نسبتاً ساده‌تر در فیزیک، و مهندسی آغاز شد، ولی کم کم به‌سوی مطالعه سامانه‌های پیچیده‌تر در زیست‌شناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، مدیریت، سیاست، مهندسی نرم‌افزار، مهندسی دانش، و مانند آن پیش رفته است. (منبع: ویکی پدیا)"

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن