تهران. سیاتل. عشق آباد ۲ نفر




سخن رنگ
بدیهی است نظرات نویسندگان مقالات و نقد ها، الزامن نظر "رنگ" نبوده است و "رنگ" مطالب مختلف را برای هرچه بهتر شدن فضای نقد و بررسی تحولات گرافیک ایران منتشر می نماید.
لازم به ذکر است که "رنگ" ازانتشار جوابیه و نوشتار از سوی مخاطبان و صاحبنظران  ، در جهت حفظ این فضای مطلوب استقبال میکند .
مجله الکترونیکی "رنگ"


مطلب زیر را همزمان با برگزاری  نمایشگاه نسلx   نوشتم . اما به توصیه و در خواست دوستی  از انتشار آن صرف نظر کردم  . اما وقتی خبر نمایشگاه تهران سیاتل را شنیدم  این بار دیگر تعجبی  نکردم ، برگزاری نمایشگاه هایی از این دست با افرادی کمابیش ثابت  دیگر  برای من و بسیاری از اهالی گرافیک تعجبی ندارد  ، تصمیم گرفتم همان متن  پیشین را این بار  با اندکی تغییر به دید و قضاوت خوانندگان   بگذارم.

:: آرش تنهایی/ شهریور 1387


تهران . سیاتل. عشق آباد * 2 نفر 

 اکنون سالها از روزگاری که مرتضی ممیز تنها  عضو ایرانی ای. جی. آی   بود می گذرد. نتیجه ی  تلاشهای اهالی این صنف  باعث حضور قابل توجه  طراحان ایرانی این مجمع جهانی و  شناخته شدن روز افزون گرافیک ایران در سطح جهان است، اکنون دیگر رسیدن به جایگاه  سینمای ایران در جهان، علیرغم نداشتن  حمایت های قدرتمند اقتصادی و دولتی برای گرافیک دور از انتظار نیست، این مهم جز با تلاشهای افرادی چون مرتضی ممیز، قباد شیوا،  مجید بلوچ، میرزا علیخانی ، ابراهیم حقیقی  و دیگرانی که  در جهت ایجاد،  همبستگی و یکپارچگی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران - علیرغم همه اختلاف نظر های موجود و طبیعی در این جریان صنفی ، هنری-  بدست نیامده است. خشت اول  درستی  که  باعث شد  که  در جامعه گرافیک کمتر شاهد مرز بندی های و دشمنی های موجود در سایر هنرها،  باشیم.

اثر: فرزاد ادیبی اثر: پدرام حربی

اما علت تکدر خاطر امروز جمعی از طراحان گرافیک، اختلاف نظر هایی است که سمت و سویی تمامیت خواهانه دارند- آنکه خود را حق و دیگری را ناحق بپنداری ،  خود را طراح بدانی و بگویی فلانی که طراح نیست.
این نوع نگاه حذفی  می تواند در طولانی مدت به زیان همه  اعضای این خانواده تمام شود ، اختلاف نظر و دیدگاه به خودی خود نه تنها زیان بار نیست بلکه مفید و موجب ایجاد رقابت و پویای است، اما معضل بزرگی که در این میان به چشم می خورد  این است که تمامیت خواهی  باعث شود ، جریانی انحصار را در دست بگیرند، انحصار طلبی  معضلی است که در اکثر رشته های هنری در ایران نماینده و یا نمایندگانی دارد. اما بعد از انقلاب گریبانگیری این مساله  شامل حال گرافیک نشد و اگر شد با هوشمندی  برطرف شد.

 برگزاری نمایشگاه هایی چون تهران سیاتل،  هشتاد پوستر معاصر ایرانی، نمایشگاه پوستر های ایرانی در بارسلونا و نمایشگاه نسل ِ x، نمایش پوسترهای طراحان جوان ...  که یک نام کلی و داعیه شمول به جامعه گرافیک ایران را همراه دارند، در صورت رعایت نکردن منصفانه و منطقی  این شمول  می تواند آرامش نسبی  فضای تکثر گرای جامعه گرافیک را آشفته کند.



اثر: مجید کاشانی
اثر: هومن مرتضوی

حضور همیشگی تعدادی از همکاران جوان و خوش آتیه ( که در این نمایشگاه همراهی تعدادی از پیشکسوتان را نیز به همراه دارد )  این تفکر را در ذهن مخاطبان و شنوندگان این اخبار متبادر می کند که طراحان  دیگری  در جامعه گرافیک ایران حضور ندارند و یا فعال نیستند و یا معاصر نبوده  و یا کیفیت حضور در چنین نمایشگاه هایی را ندارند ، این شیوه برگزاری نمایشگاه ها و انتخاب ها اگرچنانچه  بویی از نگاه جانبداری نبرده باشد ، بر سطحی نگری و یا راحت طلبی  انتخاب کننده و یا انتخاب کنندگان این مجموعه  ها  حکایت می کند .زیرا  جامعه گرافیک ایران  طراحان کاربلد  و نام آشنای  بسیاری دارد که در دوسالانه ها ی داخلی و بین المللی و در عرصه کارزار اصلی گرافیک  آثار سفارش دار و چاپ شده فراوانی دارند  و خوش درخشیده اند، اما سوال اساسی این است چرا نسل جوان طراحی گرافیک که در این نمایشگاه می بایست آنان که فعالیت حرفه ای شان بعد از انقلاب  شروع شده را شامل شود   افراد خاصی را شامل می شود آیا دوستان و همکاران  ما دراین دست  نمایشگاه ها  تمام پتانسیل گرافیک معاصر  ایران هستند ؟ جای   طراحان کار بلدی چون مسعود نجابتی ، هومن مرتضوی ، سیامک فیلی زاده ، فرزاد ادیبی و یا بسیاری از جوانتر ها  چون .... در گرافیک پس از انقلاب کجاست؟



اثر: پریسا تشکری
اثر: مهدی فاتحی

در پایان این سوالها  در ذهن متبادر می شود  که برگزار کنندگان نمایشگاه هایی از این دست 1. منظورشان کدام انقلاب بوده است ؟  انقلاب مشروطه، انقلاب سفید ، انقلاب اسلامی  و یا شاید انقلاب نارنجی اکراین؟ 2. پوستر فیلم،  تئاتر و موسیقی شامل چه چیزهایی می شود ؟ و یا  ویژگی های معاصر بودن و یا طراح گرافیک بودن را اعلام کنند  تا دیگر طراحان یا خود را به این قافله برسانند یا خود قافله ی دیگری به راه بیندازند و یا با لبخندی  از کنار این جریان بگذرند ؟ 

 

* چون نمیدانستم    پایتخت ترکستان قدیم کجا بوده است عشق آباد پایتخت ترکمنستان را انتخاب کردم  که از اهالی آن کشور دوست و برادر پوزش می طلبم 
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن