مدیریت انجمن؛ کاریزمای فردی یا تشکل جمعی

نویسنده: احسان رضوانی

این مطلب پیشتر در وبسایت انجمن منتشر شده است.

 

برای شکل‌گیری هر نهاد جمعی، در ابتدا به کاریزمایی نیاز است که مانند مرکز ثقل و جاذبه عمل کند و فردهای پراکنده را گرد هم آورد. کاریزما را به‌طور خلاصه «جاذبه‌ای فردی که اثری جمعی دارد» تعریف می‌کنند. یعنی کاریزما عبارت است از جاذبه، نفوذ و امتیازی فردی و منحصربفرد که در خدمت جمع و اجتماع قرار گیرد. بنابراین در روند شکل‌گیری یک نهاد و تشکل، اگرچه نقطه‌ی آغاز به میزان زیادی متکی به یک کاریزمای فردی است ولی بلافاصله این کاریزما می‌بایست از راه بسط و نشر خویش، در تمامی افراد و اعضای تشکل منتشر و تکثیر شود تا از این راه، به قدرتی جمعی و تشکیلاتی منجر شود. این روند نیازمند دوراندیشی و خردمندی است چرا که نوعی تمرکززدایی و انحصارشکنی محسوب می‌شود که در ظاهر موجودیت و جاذبه‌ی کاریزما را از بین می‌برد. دقیقاً در همین مرحله است که به خرد و دوراندیشی نیاز است؛ به این سبب که برخلاف آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد، رمز بقای تشکل، جمع‌گرایی و تکثر است. کاریزما تیغ دو دمی است که اگر در خدمت جمع قرار گیرد، منشاء خیر و نفع جمعی خواهد شد، وگرنه رنگ انحصارطلبی و خودکامگی خواهد گرفت.

انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران نیز همچون هر نهاد و تشکل دیگری همین روند را از آغاز شکل‌گیری طی کرده است. سنگ بنای شکل‌گیری جمع کوچکی که بعدها هسته‌ی اولیه‌ی انجمن را شکل داد، کاریزمای چند طراح نامدار، به ویژه مرتضی ممیز بود. در زیر این چتر، طراحانی که تا آن روزگار بطور پراکنده و در حاشیه‌ی مشاغل دیگر فعالیت می‌کردند کمکم گرد هم آمدند و تشکلی را شکل دادند.

گرچه تا آخرین روزی که زنده یاد ممیز در قید حیات بود، نقش محور انجمن را داشت ولی نگاهی به نحوهی برخورد و شیوه‌ی مدیریت وی به وضوح نشان می‌دهد که به اهمیت بسط کاریزما و به کارگیری آن در خدمت تشکل جمعی آگاهی کامل داشته است. اصرار او بر تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها و گسترده کردن دایرهی تصمیم‌گیری انجمن در همین راستا بوده است. به نقل از همکارانی که در آن روزگار در انجمن حضور داشته‌اند، عموم جلسات هیئت مدیره با تعداد نفراتی بالغ بر ۲۰ نفر یا بیشتر تشکیل می‌شده است، در حالی که تعداد اعضای هیئت مدیره از آغاز تشکیل انجمن تا امروز تغییری نداشته است. تقریباً تمام کسانی که در دوره‌های مختلف از زمان حیات مرحوم ممیز تا امروز سکان مدیریت انجمن را در دست گرفتند، از میان کسانی بودند که در همان حلقه‌ی گسترده، مدیریت را آموخته بودند؛ ولو با آزمون و خطا. اصرار بر گردآوردن نفرات متعدد پای میز مدیریت و تصمیم‌گیری انجمن، ناشی از عدم آگاهی مرحوم ممیز بر وقوع خطاهای محتمل نبود. بلکه تدبیری دوراندیشانه بود که مانند کشت چند ساله، در سال‌های آتی ثمر داد. کمترین فایده‌ی آن جمع گسترده و پرتعداد، مشخص شدن و آموزش دیدن نفراتی بود که روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری و توان کار تشکیلاتی و گروهی داشتند.

در دوره‌های اخیر مدیریت انجمن با مطرح و اجرا شدن این تفکر که گستردگی جلسات تصمیم‌گیری، وقتگیر و بی‌حاصل است، نقش شورای مشاوران و کمیته‌ها کمرنگ و در ادورای به کلی بیرنگ شد. با کم تعداد شدن جلسات تصمیم‌گیری و مدیریتی انجمن از نظر نفرات حاضر، اگرچه نظم و تمرکز و سرعت تصمیم‌گیری در ظاهر افزایش یافت ولی این تمرکز به قیمت از دست رفتن تدریجی سرمایه‌ی جمعی انجمن تمام شد. زمانی که انجمن سرمایه‌ی جمعی یعنی انگیزه و رغبت مشارکت و مسئولیت‌پذیری اعضای خود را از دست بدهد، مفهوم و حیات انجمن زیر سوال خواهد رفت، چرا که بنیان انجمن بر جمع و جمعیت است، نه بر تمرکز و تصلب. نتیجه‌ی تفکر کوچک کردن میز مدیریت انجمن را امروز به خوبی شاهدیم. حتی اعضای فعال و توانمند انجمن نیز از گرد آن پراکنده شده‌اند و میل و رغبت و انگیزهای برای مشارکت و تحرک جمعی نمانده است تا آنجا که پرانرژی‌ترین و پررونق‌ترین فعالیت انجمن که سرو نقره‌ای است نیز اقبال ادوار گذشته را ندارد و بحران‌زده می‌نماید. دو سرمایه‌ی اجتماعی و انسانی هر نهاد و انجمن، یکی کاریزماست و دیگری تشکل.

پس از مرحوم ممیز، کاریزمای جایگزینی در همان قد و قواره در انجمن باقی نیست و نخواهد بود. اما از سوی دیگر و به عنوان نمادی از رشد و بلوغ نهاد جمعی و صنفی، می‌بایست بر قدرت و انسجام تشکیلاتی و صنفی انجمن اضافه می‌شد که در این بخش نیز انجمن با کاهش چشمگیر مواجه است. چاره آن است که کاریزمای باقی مانده در انجمن و به ویژه در هیئت مدیره محترم فعلی، به تمامی صرف چیزی شود که مرحوم ممیز از آن با تعبیر «چراغ روشن عمومی»* یاد کرده بود؛ صرف سازماندهی مجدد انجمن. اولین قدم در این راه می‌تواند طرح مساله‌ی افزایش تعداد اعضای هیئت مدیره و رای‌گیری در مورد آن در مجمع عمومی آتی انجمن باشد. از قدم‌های لازم و ضروری دیگر اینکه شورای مشاوران و کمیته‌ها در شکلی موثر، منسجم و کاربردی با آیین‌نامه‌ی مشخص و ساختار دقیق سازمانی در هر دو حوزه‌ی تصمیم‌گیری و اجرایی فعال گردند تا هرم مدیریتی انجمن به‌طور طبیعی، قانونمند، محک‌خورده و در جریان فعالیت گروهی شکل گیرد. در غیر اینصورت آینده‌ی انجمن با سردی و انفعال و ابهام و البته خطراتی بیش از این مواجه خواهد بود. 

احسان رضوانی
نهم آبانماه نود و شش

 


*: گفتگوی افسانه بدر(ممیز) با مرتضی ممیز / ۲۷ و ۲۸/آذرماه/۱۳۸۲

زمان انتشار: ۱۵:۳۲ ۱۳۹۶/۹/۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن