ابراهیم حقیقی؛ توسعه صادرات با گرافیک ضعیف رخ نمی‌دهد



سحر آزاد



ابراهیم حقیقی/ عکس: شهاب اشتری
ابراهیم حقیقی به عنوان رئیس انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و از اعضای هیئت داوران نهمین دوسالانه گرافیک، با این اعتقاد که ارجحیتی میان گرافیک فرهنگی و تجاری وجود ندارد و برخی از افراد ممکن است در یکی از این حوزه‌ها تواناتر باشند، سطح گرافیک فرهنگی کشور را بالاتر دانست و نسبت به عدم توجه به گرافیک تجاری، اظهار تاسف کرد. او که با حوصله و دقت به تمام سوال‌ها پاسخ می‌دهد، در گفتگو با میراث‌خبر به وضعیت گرافیک ایران اشاره کرد.

 چشم‌انداز گرافیک ایران با توجه به آثار به نمایش‌گذاشته‌شده در نهمین دوسالانه چگونه است؟
 گرافیک فرهنگی ما در سال‌های اخیر، نسبت به کارهایی که در حوزه اقتصاد و تجارت انجام شده، رشد زیادی کرده است. در این نمایشگاه هم شاهد هستیم که  این شاخه یک سر و گردن بالاتر از انواع دیگر است. شاید به دلیل نوع آموزش طراحان یا قبول افتادن در جامعه است. بااین‌حال اینکه نقاط ضعفمان را هم باید بازسازی و تقویت کنیم، حرفی نیست. من از سوی جامعه طراحان گرافیک معتقد هستم، متاسفانه گرافیک تجاری ما دچار ضعف است و با این روش نخواهیم توانست سیاست اقتصادی صادراتی درستی انجام دهیم. یکی از بازوهای اصلی صادرات کالا، برای هر کشوری طراحی و چاپ است. در سال‌های اخیر، چاپخانه‌های ما به دستگاه‌های چاپ امروزی مجهز شدند اما گرافیک ما به اندازه آن بالا نیامده است. بخشی از این آسیب را در دانشگاه‌ها است که آموزشی در این زمینه انجام نشده. علاقه‌مندی طراحان جوان آنقدر که به سوی پوسترهای فرهنگی سوق پیدا کرده، به این سمت نیست. باید در دانشگاه‌، تعادلی ایجاد کرد و آموزش را به این سمت و سو، سوق داد زیرا ما ناگزیر به انجام این کار در جامعه جهانی مخصوصا در حوزه اقتصادی هستیم.

چرا پوسترهای فرهنگی که به آن اشاره کردید، در سطح شهر با آنها برخورد نمی‌کنیم و تنها در نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌ها وجود دارند؟
 این موضوع دیگری است که باید از دید مسئولیت‌ و مدیریت‌ها به آن نگاه کرد. طراحان گرافیک کار خودشان را انجام می‌دهند. شاهد هستیم طراحان ما با کسب جایزه در دوسالانه‌ها و جشنواره‌های جهانی، در این زمینه نیز موفق بوده‌اند. اما بخشی از این سوال را که چرا در شهر خبری از پوسترهای فرهنگی نیست، باید از شهرداری‌ها، سازمان زیباسازی و سازمان فرهنگی هنری شهرداری پرسید .آنها باید شهر ما را برای حضور پوسترها سامان بدهند. مکان‌های پوستر ما در شهر بسیار کم هستند. این مکان‌های اندک نیز، نظام ندارند. به عنوان مثال، آنچه که به نام پوستر در شهر نصب شده است، آگهی‌های کنکور هستند که به رقابت با یکدیگر، یک شبه روی هم را می‌پوشانند. این کار هم در حقیقت به دلیل بی‌نظمی است که وجود دارد. اگر می‌شد، این مکان‌ها را با مبلغی اجاره داد، کسی جرات نمی‌کرد این کارها را انجام دهد.
شهرداری موفق شد در یک حرکت بسیار خوب، آگهی‌های 3 در 4 سانتی‌متری را که روی در منازل همه ما را رنگی می‌کردند، جلوگیری کند. پس می‌تواند به همین پوسترهایی که در شهر نصب شده است، سامان بدهد. ما دیگر پوسترهای کوچک نمی‌بینیم و شاهد هستیم که این مکان‌های انک  هم به بیلبورد یا تکه‌های مشکی، قرمز و... که همه آگهی‌های کنکور هستند، تبدیل شده است و لاغیر. حتی سینمای ما هم مکانی به غیر از ورودی سینماها ندارد تا پوسترهای خود را نصب کند. پوسترهای تئاترهایی هم که در حال اجرا هستند، جز در کتاب‌فروشی دانشگاه و تئاتر شهر در جاهای دیگر نمی‌بینیم. این امور، قابل ساماندهی هستند. تمام شهرداری‌های جهان این ساماندهی را انجام داده‌اند. چنین کاری باید با یک تفاهم و حضور دو جانبه از سوی طراحان گرافیک و شهرداری‌ها انجام پذیرد.

 چه تفاوتی میان گرافیک فرهنگی و تجاری وجود دارد؟

من به شخصه هیچ تفاوتی میان این دو قائل نیستم. به قول سخنانی که از مرحوم ممیز  در مراسم افتتاح دوسالانه پخش شد، نمی‌توانیم بگوییم یک بیماری خوب یا بد است. بیماری، بیماری است. طراح گرافیک مانند یک پزشک است و باید نسخه خوبی بپیچد. فرقی نمی‌کند که این بیماری چیست. نیاز یک صاحب کالا چه کالای فرهنگی یا تجاری، تبلیغ یا درخواست یک کار گرافیک است. یک طراح گرافیک باید بتواند به این نیاز پاسخ دهد. حالا می‌توانیم درنظر بگیریم که نیاز به دو نوع تخصص داریم. طراحی که در حوزه فرهنگی بیشتر توانمندی دارد یا فردی که در حوزه تبلیغات قابلیت‌های بیشتری دارد. اما اینکه یکی از این حوزه‌ها بر دیگری ارجحیت دارد، مورد قبول من نیست. درست مانند اینکه فرض کنیم، پوشیدن کت خوب است اما هر پیراهنی بپوشیم، اشکالی ندارد.

 هیات انتخاب آثار و به خصوص داوران خارجی تاکید داشتند که گرافیک ایران درحال شناسایی و دست‌یابی به یک هویت ایرانی است. این هویت ایرانی، دقیقا چه عناصری هستند و از چه نشانه‌هایی می‌توانیم آنها را شناسایی کنیم؟
احتمالا این نشانه‌ها را یک ایرانی با درکی که دارد، پیدا می‌کند. یعنی اگر بخواهم به صورت برعکس بگویم، تنها حضور شاخصه‌های تصویری ایرانی، این بسندگی را ایجاد نمی‌کند. مثلا گذاشتن یک شمسه، ترنج یا اسلیمی، یافته‌های زود دست‌یاب طراحان جوانی است که خواسته‌اند، نمایش زودرس ایرانی‌بودن را انجام دهند. رسیدن به درک، پردازش و ارائه یک روح و روان در گرافیک ایرانی، کمی سخت اما قابل دست‌یابی است. از طرف دیگر می‌توانم بگویم، شما به عنوان یک بیننده نیز می‌توانید بفهمید کدامیک از آثار این نمایشگاه، توانسته اثری با هویت ایرانی را به نمایش بگذارد. در این نمایشگاه، چندین‌بار دیدم و مرور کردم که چنین آثاری موجود هستند.

بخش جنبی نمایشگاه که شامل موضوع‌های ترافیک، گفتگو و به خصوص میراث‌فرهنگی است، به نظر شما چگونه است؟

 در این سه بخش، طراحان با موضوع ترافیک بیشتر موفق عمل کردند و پس از آن موضوع گفتگو و میراث‌فرهنگی است. نمی‌دانم چرا طراحان کمتر به موضوع مهمی مانند میراٍث‌‌فرهنگی توجه  کرده‌اند . احتمالا  یکی از دلایل توجه به ترافیک شاید به این دلیل است که چنین مسئله‌ای، یک معضل روزانه است که همه با پوست و گوشت با آن سروکار داریم و به همین خاطر بیشتر به آن پرداخته‌اند. میراث‌فرهنگی یک درد پنهان است و به این زودی‌ها نمی‌توان مشکل آن را درک کرد.

 این دوسالانه را نسبت به دوسالانه قبل چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
حضور جوانان را بسیار موفق‌تر می‌بینم و از جانب برگزارکنندگان نیز، تعدد پوسترهایی که از خارج به این نمایشگاه ارسال شده که همه آنها به روز یعنی مربوط به دو سال قبل هستند، بسیار آموزنده است زیرا دستیابی به کتاب برای طراحان گرافیک ما اندک و گران است. این مجموعه بسیار آموزنده است و طراحان جوان با بازدید از نمایشگاه می‌توانند نکات جدیدی را یاد بگیرند


زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن