سخن رنگ
بدیهی است نظرات مطرح شده در این یادداشت، الزاما نظر «رنگ» نبوده و «رنگ» مطالب مختلف را برای هرچه بهتر شدن فضای نقد و بررسی تحولات گرافیک ایران منتشر میکند.
لازم به ذکر است که «رنگ» از انتشار جوابیه و نوشتار از سوی مخاطبان و صاحبنظران، در جهت حفظ این فضای مطلوب استقبال میکند.
مجلهی الکترونیکی «رنگ»
شیوهی اداره و مدیریت انجمن صنفی طراحان گرافیک تا به امروز را میتوان به دو دوره تقسیم کرد:
دورهی نخست در زمان حیات مرحوم ممیز و دورهی دوم، پس از فوت او.
از ابتدای تشکیل انجمن و در زمان حیات ایشان، فارغ از این که چه کسی ریاست ادواری هیات مدیره را به عهده داشت، خط و ربطی واحد در عملکرد انجمن وجود داشت که از کاریزمای ممیز ناشی میشد. نیک و بد آن وضعیت مورد بحث این یادداشت نیست.
پس از فوت او، جای خالی آن کاریزما آشکارا رخ نمود. حضور و وجود استراتژی واحد، کمرنگ و سپس حذف شد و حتی در مقاطعی جای آنرا رقابتی آشکار میان سپیدمویان بر سر سکانداری انجمن گرفت.
تا اینکه در انتخابات دو دوره پیشتر و با بروز نشانههایی از بحران مشارکت و مدیریت در انجمن، پیشنهاد مدیریت تیمی مطرح و عملی شد. پیشنهادی که در دورههای بعدی تا به امروز به قوت خود باقی ماند و توانست پارهای از مشکلات را حل کند.
این شیوه که از الگوی انتخابات احزاب سیاسی گرتهبرداری شده است، مشکل اختلاف نظر بین اعضای هیات مدیره را به حداقل رساند و باعث افزایش بهرهوری مدیریت شد. ولی از سوی دیگر دقیقا همین یکدستی و اتفاقنظر در هیات مدیره، زمینهساز مسایل دیگری شد.
در مدل سیاسی، دو شیوهی رایج برای تشکیل کابینه وجود دارد. در روش اول رییس کابینه بهطور مستقیم بر اساس رای اکثریت انتخاب میشود، کابینه را با گروهی از همفکران و همقطاران خویش تشکیل میدهد. در این شیوه، پارلمان یا مجلس بهعنوان عامل تعدیلکننده و قوهی ناظر بر کابینه و بهویژه شخص رییس کابینه عمل میکند و با نظارت بر عملکرد و تحدید قدرت، مانع از ایجاد فضای تکصدایی میشود. یعنی در مقابل کابینه که البته از رای افراد جامعه مشروعیت یافته و برآیند نظر و قدرت ایشان است، نهاد دیگری وجود دارد که آن هم مستقیما از انتخابات مشروعیت میگیرد و بر عملکرد کابینه و دولت بهعنوان عالیترین حوزهی مدیریت، نظارت و از آن پرسش میکند.
در الگوی دوم، تمامی احزاب برحسب درصد آرای کسب کرده در انتخابات پارلمان، در کابینه و حوزه مدیریت سهم و حضور دارند. یعنی قدرت کابینه بین تمامی احزاب و دقیقا به میزان درصد مقبولیتی که در جامعه دارند تقسیم میشود.
اما شیوه گزینش هیات مدیره انجمن بهصورت یک گروه همفکر و همنظر، مشکلاتی دارد که برخی از آنها از این قرارند:
۱- فاصلهی زمانی بین موعد معرفی گروهها تا انتخابات هیات مدیره بسیار کم است.
اعضای انجمن میبایست در مجالی کوتاه و طی یکی دو بیانیه و مصاحبه از طرف گروهها، تصمیم بگیرند و یکی از ایشان را انتخاب کنند. در صورتی که قرار باشد اعضا به ایدهها و برنامهها رای دهند و نه به اشخاص، این زمان کوتاه به هیچوجه کافی نیست. درست است که در انتخابات سیاسی هم کاندیداها و احزاب مدت محدودی برای تبلیغات و معرفی خود در اختیار دارند، ولی در آن فضا احزاب از مدتها پیش از انتخابات در جامعه حضور دارند و مردم با افکار و برنامههای آنها آشنا هستند. نه اینکه گروهی که قرار است برای مدت سه سال مدیریت انجمنی با بیش از یک هزار عضو را به دست گیرد، حدود دو هفته قبل از انتخابات معرفی و انتخاب شوند!
۲- شیوهی فعلی انتخاب یک گروه، انتخابی مطلق و دو حالته است؛ آری یا نه.
یک گروه و در واقع یک ایده و فکر یا انتخاب میشود یا نمیشود! درصد و میزان مقبولیت در ترکیب هیات مدیره تاثیری ندارد. یعنی امکان تشکیل یک هیات مدیره به شکل ترکیبی از آراء موجود برحسب درصد مقبولیت وجود ندارد.
۳- در شیوهای که هیات مدیره به تمامی در اختیار یک تفکر است، نهاد دیگری که بدیلی از از پارلمان یا مجلس باشد و بر تصمیمات هیات مدیره نظارت مستقیم و مستمر داشته باشد، وجود ندارد. ممکن است در پاسخ این ایراد ذکر شود که طبق ماده ۱۰ اساسنامهی انجمن، رکن شماره ۱ انجمن صنفی «مجمع عمومی» است که قدرت اجرایی و تصمیمگیری دارد. ولی حقیقت آن است که آنچه در عمل و طی سالیان به اجرا در آمده و اتفاق افتاده، امر متفاوتی بوده است.
کوتاه آنکه در شیوهی جدید انتخابات هیات مدیره انجمن، ضعف و خطرات متعددی وجود دارد که میتواند به کمرنگتر شدن مشارکت و مسئولیتپذیری اعضا و در نتیجه کاهش خرد جمعی و سست شدن مفهوم «انجمن» منجر شود؛ چنانکه نشانههای آنرا اکنون نیز میتوان به چشم دید.
در صورتی که ساختاری صحیح و شفاف و سازمانی برای مشارکت فعال و موثر اعضا در امر ادارهی انجمن و تقسیم دموکراتیک و عاقلانهی قدرت و مدیریت چاره نشود، رقابتی مخرب و ناسالم در قالب تشکیل گروه و دسته به قصد تکیه زدن بر صندلی مدیریت انجمن در خواهد گرفت.
در اینصورت، فضای انجمن به فضایی به شدت مسموم و پر تنش و پر تخاصم بدل خواهد شد و اعتماد و همکاری و همدلی از روابط اعضای انجمن رخت برخواهد بست؛ فضایی که امروز نیز چندان پوشیده نیست.
بهعلاوه چنین فضا و رقابت سلبیای، انجمن را به شیوهی آشنا و تاسفبار مدیریتِ «هر که آمد عمارتی نو ساخت» دچار خواهد کرد. بهویژه اگر محک و سنجش مشخص و سیستماتیکی بر وعدهها و برنامههای بیان شده از سوی گروهها در زمان تبلیغات انتخابات هیات مدیره و پس از پایان دورهی مدیریت ایشان وجود نداشته باشد.
به نظر میرسد تقویت جایگاه به شدت تضعیف شدهی کمیتهها، عملیترین راه ممکن برای افزایش مشارکت جدی و موثر اعضا خواهد بود. به علاوه کمیتهها بهترین بستر برای آشنایی اعضا با مسایل انجمن و درگیر شدن در روند مدیریت و ادارهی انجمن است. فایدهی دیگر این امر علاوه بر تقسیم مدیریت و افزایش مشارکت، کسب تجربه و آگاهی برای کسانی است که در آینده به عضویت هیات مدیره در خواهند آمد تا در زمان تصدی پست مدیریت، عاری از هرگونه شناخت و تجربه نباشند.
این همه، به میزان جدیت و اهمیت انجمن صنفی در نگاه ما بستگی دارد. به خاطر داشته باشیم رفتار جمعی ما، قدری پیچیده و گاهی خطرناک است!
احسان رضوانی
۱۲ | آبان ماه | ۹۴