تورج صابریوند | این مطلب پیشتر در روزنامه شرق چاپ شده است.
اگر سالنی که «استفان زاگمایستر» از تجربههای کاری و شیوههای جدید دیزاینش گفت فراموشمان شده، سالن سخنرانی رودی باور و کن کاتو، چند هفتهی پیش در موزهی هنرهای معاصر یادمان هست. سالنی که جا را برای ایستادن تمام کرده بود و مجبور شدیم گوشهی سکو، بغل دست سخنران، جای کوچکی پیدا کنیم و سخنان طولانیشان را گوش کنیم و بعد، تمام موزه را راه برویم تا کارهایشان را مشتاقانه ببینیم. در حالی که جلسات مجامع عمومی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران به سختی به حد نصاب میرسد استقبال از نمایشگاهها و سخنرانیهایی از این دست پرشور و جالب توجه است. نمایشگاهها و سخنرانیهایی که در سالهای اخیر بیش از پیش و اسباب دلخوری بعضی از پیشکسواتان گرافیک ایران شده. مهم چرایی استقبال از طراحان «خارجی» است. طراحانی که از آن سوی آبها میآیند حرفها، رویکردها و نگرشهای جدیدی به گرافیک و دیزاین دارند. آنها نه تنها ایدههایی برای کار که سبکهای جدیدی از زندگی طراحانه با خود دارند. در حالی که در گرافیک ایران نه کتاب جدیدی نوشته میشود، نه سخنرانیای حرف تازهای دارد و در حالی که خاطرهها و گلایهها، تکرار مکررات است عادی به نظر میرسد که نسل نوی ایران مشتاق دیدن و شنیدن طراحانی با ایدهها و حرفهای جدید باشند. نسل نوی ایران، از حرفهای تکراری، از خاطرههای تکراری و از پوسترهای تکراری که در تمام سالهای گذشته بارها و بارها به سمع و بصر و نشر رسیده خسته و ملول شده.
دانشگاهها و سرفصلهای آموزشیشان سالهاست که بیتغییر مانده و کهنگی و ناکارآمدیش منجر به تاسیس آموزشگاههای خصوصی شده که تلاش میکنند شکاف میان دانشگاه و واقعیتها را به هم رسانند. بماند که در آن آموزشگاهها هم گاهی همان اساتید پای تختهاند. گرافیک ایران، هنوز در خم کوچهایست که مصاحبهها و سخنرانیهای شناخته شدهترین طراحانش از «هنر گرافیک» میگوید و چند روز بعد همان طراح، جایی دیگری میگوید «گرافیک هنر نیست». نسل نو پای این سیالیت نمینشیند.
از سویی دستکم برای بخشی مهمی از نسل نو، گرافیک، نه هنر است و نه شعر و شاعری. برای اینها گرافیک، دیزاین است، یک تخصص است. یک شغل جدی است، نه دلمشغولی آخر هفتهای. مثل نسلهای پیشین به آن عشق هم میورزد اما از آن پول هم در میآورد، قسط و اجاره خانه هم میدهد و از داشتن شغلی چنین هیجان برانگیز خوشحال است. آن را جدی میگیرد و برای رشد آن تلاش میکند. میخواند، یاد میگیرد، جستجو میکند و حرس و ولعی هم برای شنیدن حرفهای نو و دیدن روشهای جدید دارد. از هر کسی، از هر کجا و به هر زبان. کافیست غر نزدند و حرف تازه بگوید.
برای همین هم قدردان تمام کسانیست که برای حضورآثار و طراحان بزرگ جهان در ایران تلاش میکنند. از انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران گرفته تا ایرج میرزاعلیخانیها و لادن رضاییها که بیمنت پنجرهی جهان را برای طراحان نسل نوی ایران باز میکنند.