چه‌ها که نکشیدند



آریا کسایی

این مطلب پیش از این درشماره 94  دوهفته نامه تندیس به چاپ رسیده است.

در فرآیند آفرینش یک اثر گرافیک، خرده‌ریزهای تصویری متنوعی تولید می‌شود که بسته به نگاه شخصی طراح،‌ جنس و روحیه این خرده‌ریزها تغییر می‌کند. غالباً به این خط‌خطی‌ها، عکس‌ها، یادداشت‌ها توجه چندانی نمی‌شود، در حالی‌که می‌توان از زاویه‌ای متفاوت به این‌ها نگاه کرد.
گاهی این خرده‌ریزها ارزش بصری فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنند که می‌توان آن‌ها را یک اتفاق مستقل و مهم به شمار آورد.
گاهی با بررسی این خط‌خطی‌ها و خرت و پرت‌ها می‌توان به مخفی‌ترین گوشه‌های ذهن یک هنرمند نفوذ کرد و گاهی با کنار هم چیدن این‌ها می‌توان مراحل شکل‌گیری ایده، نحوه پرداخت آن، اجرا و اتمام کار را ردیابی نمود.
نمایشگاه خرده‌ریزی‌های تصویری گروه چارگوش با عنوان «کشو» هفته گذشته در گالری لاله برگزار گردید. اعضای گروه، فرهاد فزونی، مریم عنایتی، بهراد جوانبخت و ایمان راد با ارایه 200 اثر، طرح‌ها و عکس‌ها و ایده‌های مراحل مختلف تولید آثار خود را به نمایش گذاشتند. تنوع گسترده شیوه‌های برخورد تصویری با موضوع، ویژگی بارز این نمایشگاه بود.
پوستر آلبوم «جام تهی»/ اثر: بهراد جوانبخت پوستر بزرگداشت ضیاءپور/ اثر: مریم عنایتی

در این میان، شیوه کاری فرهاد فزونی به او کمک کرده بود تا خرده‌ریزی‌های تصویری متنوع‌تری را در نمایشگاه داشته باشد. آثار فزونی دارای تعادل مناسبی از ترکیب عکس‌ها، طراحی‌ها، بافت‌ها و نوشته‌هاست. تصاویر او نوستالژی غریبی دارند و به نظر می‌رسد ذهن طراح، مملو از خاطرات مشوش و مغشوشی است که مانند عکس‌هایی به سرعت و نامنظم از ذهن او می‌گذرند. آثار فزونی بسیار شبیه به فضای جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم. به گوشه کنارهای بی‌اهمیت خیابان‌های‌مان به آدم‌ها و اشیاء دوروبرمان. گاهی به اشیا خیلی نزدیک می‌شود تا معنای خاصی را در آن‌ها جستجو کند و گاهی منظره‌ای شهری را در ترکیبی همزمان از خط خطی‌ها، حروف ریز و درشت و زشت و زیبا و بافت‌های خشن و عکس‌ها به ما نشان می‌دهد. فزونی طراح جستجوگری است. از این روست که شیوه‌های اجرایی متنوعی را در دوره‌ای کوتاه از او می‌بینیم. با خمیرهای رنگی کار می‌کند. تجربیات جدید را برای موسیقی‌وار کردن حروف انجام می‌دهد و شخصیت‌هایی را با تجمع خطوط طراحی می‌کند.
لوگوی پاویون ایران در بی‌ینال ونیز/ اثر: ایمان راد لوگوی «مدیا»/ اثر: بهراد جوانبخت

نمایش خرده‌ریزی‌های تصویری مریم عنایتی چندان نتیجه بخش نبود. به نظر می‌آید فرآیند کار کردن عنایتی به گونه‌ای است که از مرحله ایده تا اجرا خرده‌ریزی تولید نمی‌شود. عنایتی ذهن معمارگونه‌ای دارد. آثارش ترکیب شسته رفته‌ای است از عناصر اصلی بصری «نقاط، خطوط، سطوح» به معنای حضور محکم همین عناصر.
این‌که مریم عنایتی، چنان مردانه و محکم به دنبال فضای تصویری خاصی باشد، عیبی به حساب نمی‌آید. در تاریخ گرافیک معاصر، طراحان زن فراوانی بوده‌اند که چنین فرمالیستی جهان اطرافشان را جستجو کرده‌اند و موفق هم بوده‌اند، ولی هرکدام از این طراحان را که در ذهنم مرور می‌کنم، گوشه‌های نیمه پنهانی از ظرافت‌های زنانگی‌ در آثارشان به یاد می‌آید، مثل رزماری تیسی. این‌که عنایتی با مربع‌هایش به سراغ دیوان شمس می‌رود از این جهت اهمیت و ارزش دارد که سعی می‌کند با نگاهی متفاوت، معنایی را از این سطوح بیرون بکشد. این‌که موفق شده است یا نه، به کنار تلاش‌هایش ارزشمند است. (رجوع کنید به پوستر بزرگداشت جلیل ضیاءپور، می‌بینید که در آن‌جا موفق بوده است.)
بهراد جوانبخت گرافیک سالم را به خوبی بلد است. این لازم است ولی کافی نیست. آثار جوانبخت را که مرور می‌کنی به تعادل مناسبی از ایده و فرم می‌رسی. دیدن روی جلد «نهضت جنگل» یا پوستر «جام تهی» نشان‌گر آن است که طراح‌اش گرافیک را می‌شناسد. ولی جوانبخت چقدر گرافیک ما را به جلو می‌برد؟ چقدر پهنه تصویری گرافیک ایران را وسعت می‌بخشد؟ تصویری که از جوانبخت در ذهن دارم، تصویر قهرمان شیرچه‌ای است که از نردبان بالا رفته،‌ تا لبه تخته پرش هم جلو رفته ولی نمی‌پرد. امیدوارم بپرد، چون حیف است.
پوستر نمایشگاه بازاریابی قومی/ اثر: مریم عنایتی پوستر نمایشگاه «زبان مشترک»/ اثر: ایمان راد

قطعاً جوانبخت طراح لوگوی بسیار خوبی است. عنوان مجله «چلچراغ» یا «مدیا» آثار خوب و کاملی است که ردپای سلیقة یک طراح را می‌توان در آن‌ها تشخیص داد. خرده ریزهای تصویری او، نشان از وسواس و دقت او دارد.
ایمان راد، طراح متفاوتی است و دو ویژگی در زندگی شخصی‌اش در این‌باره بی‌تأثیر نبوده است. اول این‌که تحصیلات گرافیک ندارد و دوم این‌که در اوج دوران شکل‌گیری شخصیت‌ کاری‌اش در مشهد بوده و این شانس را داشته و توانسته که از جریانات مد روز گرافیک ایران در امان بماند.
راد، به راحتی معیارها و قواعد گرافیک را زیرپا می‌گذارد و جای آن را با ظرافت‌هایی آمیخته به طنز پر می‌کند. راد، در پی قیدوبند و تقلید از هیچ جریانی نیست و سمبل‌هایش را خودش خلق می‌کند. خرده‌ریزهای تصویری که ساخته و پرداخته به نمایش گذاشته کاملاً این خودساختگی را نشان می‌دهند. آشکارا علاقمند به گرافیک‌ها و فضای تصویری قرون یازده و دوازده و سیزده هجری است. اگر گاهی کارهایش روحیه عربی پیدا می‌کند باید ریشه‌اش را در فضای سنتی و مذهبی شهر مشهد جستجو کرد. راد شناخت خوبی از قابلیت‌های خوشنویسی دارد. چنان‌که در لوگوی «ایران» که برای پاویون ایران در بی‌ینال ونیز طراحی کرده، نمونه‌ای درخشان از ترکیب حروف انگلیسی، خط کوفی و فرم اسلیمی را در قالبی نو ارایه کرده است. ویژگی مهم راد، انعطاف‌پذیری اوست. این‌که خود را سانسور نمی‌کند و با جسارت و فارغ از محدودیت‌های سفارش، هنر خود را عرضه می‌کند.
پوستر نمایش «پروانه و یوغ»/ اثر: فرهاد فزونی عنوان پوستر ارکستر سمفونیک تهران/ اثر: فرهاد فزونی

«کشو»‌ی گروه چارگوش نمایشگاه خوبی بود از طراحانی که گرافیک دغدغه اصلی زندگی‌شان است و شب و روزشان را با آن سپری می‌کنند. و باز هم جای بزرگترهایی که در نکوهش «پوسترزدگی» و «تک‌نسخه‌ای‌» سخنرانی می‌کنند و مقاله می‌نویسند را در نمایشگاه خالی دیدیم.
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن