گرافیک موضوع سطح پایینی است. قسمت سوم




دوستی ایمیل فرستاده بود که چرا در آن جلسه‌ای که آقای استراتژیست برگشت و گفت: «گرافیک موضوع سطح پایینی‌ است»، من جواب تندش نداده‌ام و از حیثیت گرافیک دفاعی جانانه نکرده‌ام؟  آن‌چه که در این یادداشت‌ها دنبالش هستم، واکاوی و جست‌وجویی‌ست در چرایی این تصور. این‌که تصورها و برخوردهایی از این دست خوش‌آیند ما نیست  و عصبانی‌ می‌کند یک سوی ماجراست و راه‌‌حل اصلاح آن، سوی مهم‌تر ماجراست.
عصبانیت و پرخاش، درشت‌گویی، حتا استدلال آوردن در آن لحظه، اگر چه عصبانیت ما را فرو می‌کاهد اما بعید به نظر می‌رسد که موثر واقع شود. به نظرم رفتارهایی از این دست فقط بر میزان محترم بودن‌مان اثر می‌گذارد، که به حتم اثری منفی‌ست.
من هیچ راه‌حلی کوتاه مدتی سراغ ندارم. دنبالش هم نیستم. دنبال این نیستم که مثلا در یک جلسه چه طور برخورد کنیم تا شان و حرمت‌ خودمان و صنف‌‌مان محترم شمرده می‌شود. روش‌ها و پیشنهادهایی که حرکت دست و بدن چه طور باید باشد یا چا ادبیات و لباسی به کار گیریم تا سطح بالاتری بیابیم، اگرچه  درصدی موثر است، اما مسئله و مشکل صنف را حل نمی‌کند. مشکل جای دیگری‌ست و با ویترین عوض کردن نمی‌توان تغییراتی اساسی ساخت. این مشکل، معضلی صنفی‌ست که صنفی هم باید رفع شود. نشستن و غر زدن که فتوشاپ این طور کرد و مشتری‌ها سواد بصری ندارند و نمی‌گذارند و شکوه‌هایی‌ از این دست، نه تنها موثر نیست که تنها اثرش رضایت‌دادن و دامن‌زدن به آن خواهد بود. گویی شاعران و نویسندگان ناراضی باشند که چرا همه می‌توانند بنویسند یا روزنامه‌نگاران از این که همه میکروفون و دستگاه ضبط صدا دارند شاکی باشند. مثال البته اغراق شده‌ است تا بتوانم منظورم را برسانم. آن دفتر خدمات کامپیوتری که لوگو را با چند هزار تومان طراحی می‌کند رقیب طراحی نیست که با کف تعرفه‌های انجمن صنفی کار می‌کند و نباید از بودن آن‌ها نگران باشد.  می‌خواهم بگوییم این حتا فتوشاپ نیست که گرافیک را سطح پایین کرده. سواد بصری سفارش‌دهنده‌ها هم نیست. که اگر سواد بصری داشتند خب چه نیازی به ما بود؟ فتوشاپ که دارند، سواد بصری هم که داشتند همه‌ی کارهای ما را هم خود انجام می‌دادند. اگر اعتقاد داریم گرافیک دیزاین چیزی بیش از این‌هاست، باید از آن چیزهای بیش‌تر، بیش‌تر بگوییم، به دیگران بتوانیم توضیح دهیم، در موردشان بنویسیم، استدلال کنیم. ورنه به تندی سخن گفتن و لباس خوب پوشیدن و تکنیک‌هایی از این دست، اگر کار خودمان راه بیافتد -که بعید می‌دانم- سطح صنف‌مان هم‌چنان ضعیف خواهد ماند و با درآوردن لباس‌ مهمانی همه‌چیز از بین می‌رود. این یادداشت‌ها هم دعوتی‌ست برای بیش‌تر فکر کردن و بیش‌تر نقد کردن خود و گفت‌وگو کردن، نه لزوما در کافه‌ها، که در رسانه‌ها.
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن