آن سوی دیوار




سخن رنگ
بدیهی است نظرات مطرح شده در این مطلب، الزامن نظر "رنگ" نبوده و "رنگ" مطالب مختلف را برای هرچه بهتر شدن فضای نقد و بررسی تحولات گرافیک ایران منتشر می نماید.
مجله الکترونیکی "رنگ"


مطلبی که در پی می آید مقدمه ی کتاب دیوارکوب به قلم بیژن صیفوری است.
این مقدمه با عنوان آن سوی دیوار منتشر شده است.

یک

ـ/ پوستر /– که برگزارکنندگان این نمایشگاه با نام دیوارکوبش خوانده اند – / از بارزترین خروجی های طراحِ گرافیک است. / به بیانِ سینمایی: / پوستر / فیلم بلندِ طراح گرافیک است / که در آن مجال ارایه و جمع بندی سبک کاری اش را می یابد. / پوستر / ویترینِ طراحی گرافیک است. / از سویی دیگر / هر پوستر / پنجره ای است به فرهنگ معاصر خود. / رویدادهای فرهنگی / هنری / سیاسی / اجتماعی / اقتصادی / مُد / و هر اتفاق تاریخی ای /  همه و همه از منظر این پنجره های جادوییِ قابل حمل به چشم می رسند. / از زمان پیدایش تکنولوژی تکثیر / ما برای یادآوری هر رویداد گذرایی / به موجودی ماندگار به نام پوستر دل می بندیم. / زندگی مدرن شهری / موجودات دیداری ای را به همراه خود آورده است / که جزیی ناگزیر از فرهنگ معاصر شده اند. / پوستر / از محبوب ترین این موجودات است. / در برخی از شهرهای جهان / پوسترها آنچنان حضور پر رنگی دارند / که اگر یک روز صبح از خواب برخیزی و ببینی پوستری بر دیوار نیست / در خیابان نیست / حالی به تو دست می دهد شبیه فیلم های تخیلی / گویی در شهری تسخیر شده قدم می زنی! /ـ


دو

ـ/ شهرهای ما اما / در تسخیر اپیدمی وطنیِ بدسلیقگی / پوستر ندارند. / کلان شهر های ما / با صورت های سنگین از بَزَک های ماسیده / حتی دیوار هم ندارند. / هر سطح صافِ عمودی برهنه ای / اگر تا کنون به وسیله ی صاحبش با نماهای عجیب و غریب / - و اخیرا" آلومینیومی- / پوشانده نشده باشد / حکما" یا درحال تحمل بیل بورد های غالبا" خالی بدترکیب است / یا میزبان کاشی های سرویس گونه / و یا به تازگی با آخرین دست آورد های شاهکار زیباسازی / یعنی پلات های تکه تکه ی یکبار مصرف / با انواع نقوش لُـو-رزلوشنِ دانلود شده ی شمع و گل و پروانه / امر خطیر شادسازی معنوی شهروندان گرام را عهده دار است. /ـ


سه

ـ/ در تراکم رویدادها و نمایشگاه های مناسبتی- بخش نامه ای / که قرار است با کمترین هزینه از بودجه ی تخصیصی رفع و رجوع شوند / نبوغ مدیریتِ وطنی / به نتیجه ی کم خرج و سریعِ برگزاری نمایشگاه و مسابقه ی طراحی پوستر دست یافته است. / این روزها / تعداد نمایشگاه ها و مسابقه های پوستر در ایران / به هر بهانه ای / و با حضور داورانِ مادام العمر و "اساتید طراحِ طراح گرافیک" / به طرز شگفت انگیزی رو به افزایش است. / از سویی دیگر با انفجار هم زمان تکنولوژی دیجیتال و جمعیت کشور / هر ایرانیِ کاربَرِ رایانه ای که قادر است برای کپی کردن / به جای استفاده از مِنو / میان بُر جادوییِ کنترل+سی را بفشارد / گرافیک دیزاینری  است بالقوه / مگر آنکه خلافش ثابت شود. /ـ

/ زمانه ی پر تراکمی است با تغییرات پر سرعت تصاعدی. / شتابِ وطنی / فاصله ی نسلیِ طراحان ایرانی را / که زمانی با اعداد معصومانه ی چهار و پنج متر می زدند / آنچنان کوتاه کرده / که دیگر حتی جوانی با برادر یا خواهر خود که چند سالی از او کوچک تر است / به زبان مشترک نمی رسد / و از واژه ی "نسل" برای فاصله گذاری خود از او استفاده می کند. / در شبکه های اجتماعی اینترنتی / صفحات پر طرفداری با عنوان: "تو فقط یه دوربین دیجیتال داری، معنی اش این نیست که عکاسی" / یا: "تو فقط یه کامپیوتر داری، معنی اش این نیست که طراح گرافیکی" باز می شوند / که بیشتر طرفدارانشان "فقط یه دوربین دیجیتال" یا "فقط یه کامپیوتر" دارند. /ـ

/ خیلِ جوانانِ تازه کاربَر / در ازدحام ترافیکِ گرافیکِ ایرانی / سیاهی لشکر فیلم های مسابقات پوستر سازی این روزهایند. / فیلم های پرسروصدای کم خرجی که گاهی تنها با شرکت افتخاری سیاهی لشکرها ساخته می شوند. / نمایش های چند روزه ای که در آن ها چیزهایی بر دیوار آویخته اند که به زعم برگزارکنندگان "پووستر می باشند"! /ـ


چهار

ـ/ چهار دیواری نورافشانِ گالری ها / آویزگاه  آبرومندی است به نیاز بدیهی طراح گرافیک ایرانی که: / "به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را؟" / پوستر اما / این موجود طبعا" خیابانی / غریزه ی اصلیِ خودنمایی شهری / و شعبده ی خیره کردن چشم های ره گذران را وانهاده / تا به موجودی گلخانه ای / معصوم و در بند زاده شده بدل شود / که دیگر غرّش بصری اش هم عاریتی است. / سینه ی اهلیِ دیوارهای اندرونیِ نگارخانه ها / آرامگاهِ جوجه اردک زشتی است که سر از تخم دیزاین برآورده / خود را در لانه ی هنرهای زیبا یافته است. /ـ


پنج

ـ/ فرهنگ پویای ایرانی اما / این آموخته ی آزمون های بزرگ / که هر بار سر از خاکستر تهاجم برآورده / و با جذب و حلّ عناصر متضاد در خود / به رستگاری دست یافته / به آرامی سرگرم کار خود است. / به دور از برهوتِ زیباییِ آن سوی دیوارها / در اندرونیِ هنر دیداری ایران / این روزها شاهد جنب و جوش بی سابقه ای هستیم: / پاسخ ناخودآگاه هنرمند ایرانی به شرایط / در غالب نمایشگاه های پرشمارِ کم بیننده ای بروز می کند / که هر جمعه بساط گالری گردی اهالی هنر را پررونق تر می کند. / این ها عکس العمل فی البداهه ی هنرمند خانه نشین معاصر ایرانی است به محیط پیرامون. / فارغ از چیستی آثار / نفسِ هستی این حرکت ها / نشانه ی زنده بودن ریشه ی هنرهای تجسمی ایران است / و امیدبخش. / با دیدن این تلاش های انفرادی و گاه گروهی پراکنده / سبقت هنرمندان و اهالی فرهنگ ایران از مدیران فرهنگی جامعه / بیش از پیش رخ می نمایاند. /ـ


شش

ـ/ دیوارکوب / حاصل گردآوری پوسترهای طراحان نسل های اخیر گرافیک ایران است. / گردآوران / در آغاز بنا را بر دریافت آثار چاپ شده ی سالیان اخیر نهاده بودند / اما انگار در ادامه / فضای نامناسب کاری این روزها / مانع اعمال شرط تازگی و واقعی بودن برای همه ی آثار شده است. / دیوارکوب / طیف متنوعی از پوسترهای غالبا" اخیر ایرانی است. /ـ

ـ/ از خیابان و دیوارهای اشغال شده اش می گذری / به نگارخانه وارد می شوی / همه اینجایند: / کوبیده بر دیوار نورافشانی شده. / به موازات دیوار / در مقابل آثار که قدم می زنی / در گوناگونی این پنجره های بازِ صد در هفتادِ رو به فرهنگ معاصر ایرانی / مناظر رنگارنگی به چشم می خورد: / ریاضت / شوق / یگانگی / تکرار / تأثیر پذیری / گزیده گویی / مُد پرستی / خامی / پویایی / تکرار / معماری / قرینه گی / تصویرسازی / خلاقیت / تکرار / پختگی / نوستالژی / تنوع / کلیشه / ایجاز / زمختی / دریافت / ساختارگرایی / زنانگی / هندسه / بردباری / جسارت / تکرار / نوجویی / فضاسازی / زیرکی / سماجت / رهایی / سامان دهی / بی تکلفی / غرور / سیالیت / کهنه پرستی / تکرار / سلامت / سبک شخصی / مهارت / هماهنگی / دیوار...ـ

ـ/ در پایان این پیاده روی دیداری / به دیواری که کارها را بر آن کوبیده اند تکیه ای می دهی / سرت را پایین می اندازی و به فکر فرو می روی / چیزی ذهنت را مشغول می کند: / نه گوناگونی سبکی و حتی کیفی کارها که بدیهی است / بلکه تفاوت و حتی تضاد مناظری که دیده ای با آنچه در آن سوی این دیوار / در کوچه و خیابان می بینی./ ـ

ـ/ یادمان نرود که: / جای پوستر در خیابان است / آن سوی دیوار ...ـ

 

/ بیژن صیفوری / تهران / پاییز ١٣٨٩ /
مقدمه ی کتاب دیوارکوب / ـ /

 
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن