نگاهی به نمایشگاه گروهی پوستر، مرکب؛ چه لکـــه رنـــگ بجـــایی!



این مطلب پیش از این در دوهفته نامه تندیس شماره 157 به چاپ رسیده است.

آرش تنـهایی

نمایشگاه مرکب، با پوستری با خط ثلث و به قلم سعید ملک، ما را به دیدن نمایشگاهی از آثار لورن رولینگ (امریکا)، ترزا درالویچ (بلژیک)، اورلی ویتو (فرانسه)، دانیل ویشمن (آلمان) و نرگس عباسزاده، کوروش بیگپور، سام کشمیری، سعید ملک، حمید نیکخواه، مریم پروانه، شهاب تندر دعوت می کند. نگارخانه لاله، سالن نمایش خوبی است برای آنهایی که میخواهند نمایشگاه پربینندهای داشته باشند. نزدیکی این نمایشگاه به موزه هنرهای معاصر، دانشگاه و مرکز شهر، آن را به نگارخانه پررفت و آمدی بدل کرده است.
حقیقتی در مورد هرج و مرج (پوستر برای نمایشگاه گرافیک)  
خاله سوسکه (پوستر فیلم) راک اند رل (پوستر برای بزرگداشت موسیقی راک اند رل)
وارد محوطه خارجی نگارخانه که می شوم، لکه های مرکبی بر دیوار خودنمایی میکند. اندازه، فرم و رنگ لکه ها باعث جلب نظر میشود. این لکه ها کلیدهایی است که با آن وارد نمایشگاه میشوم. نمایشگاه با پوسترهایی خارجی آغاز میشد؛ لیبل هایی که هیچ توضیحی به فارسی نمیدهد. فکر میکنم؛ چرا باید در قلب تهران لیبل انگلیسی به دیوار بزنیم؟ یاد دوره هنرستان می افتم که همه کارت ویزیت های انگلیسی طراحی میکردند؛ چون هم خوشگلتر بود و هم باکلاستر. باید به زحمت عنوان پوسترها را خواند یا از کوروش خواست، برایت ترجمه کند. البته، همه بازدیدکنندگان چنین توقع و رویی ندارند. شاید از زیبایی پوسترها لذت ببرند و هیچ کنکاشی نکنند، موضوع پوستر چیست، اما، اگر به پوستر به عنوان سطحی دوبُعدی و زیبا نگاه نکنیم، مهم است که بدانیم، موضوع پوستر چیست، آن حاوی چه اطلاعاتی است و توانایی طراح را در انتقالش بسنجیم. کتاب نمایشگاه نیز از این قاعده مستثنا نیست، بجز مقدمه و کارنامه طراحان،  که به طرز معجزه آوری به فارسی نوشته شده است. عنوان پوسترها به زبان مبدأ نوشته شده است.
کارهای ویتو و ملک را در ورودی گالری میبینم. خوب، مبارک است. کافه اندیشه و پشت پرده را می پسندم. از خوشنویسی به خوبی استفاده کرده، اما کارهای دیگرش این پختگی را ندارد. بعد ویشمن؛ تعجب میکنم، چه قدر شبیه بچه های رخصت کار میکند. درالویچ پوستر را خوب میشناسد. اگرچه نوشتار فرانسوی پوستر را نمیتوانم بخوانم، اما تصاویر گویایش سلام میرساند. من هم سلام شما را میرسانم. پوسترهایی با تصویرسازی هایی خلاق، که به خوبی در این نمایشگاه، جلب توجه میکنند، آثار لورن رولینگ است با رنگهایی تند و شگرف. او درحوزه پوستر تئاتر طراح قابلی است و آثارش چشم نوازهای این نمایشگاه به شمار می آیند. گرچه بسیاری از آثار حمید نیکخواه را پیش از این دیده ام، کمی توقف میکنم و به حرف پوسترها گوش میدهم. حکایت میکنند: او ابزار بیانش را خوب میشناسد و پختگیاش حاصل پرکاری است. پوسترهایش بر زیبایی شهر افزوده اند؛ زیرا برای سفارشهای واقعی طراحی شده اند. چند پوستر جشنواره تئاتر و چند نمایشگاه آثار او در این نمایشگاه هستند. آثار ارائه شده این نمایشگاه کمابیش این خصوصیت مثبت را دارد که پوسترها محصول مشترک بیخوابی، بیش فعال بودن طراحانشان و چاپ دیجیتال سر کوچه شان نیستند و اکثراً بر اساس سفارش طراحی شده اند.
دورمی (پوستر برای هنر معاصر ایرنی - 2010) بوق (پوستر تئاتر)
بنیاد سینما (سی فیلم برای یک بیانیه) عکس‌های محمد رضا میرزایی (پوستر نمایشگاه عکس)
سام کشمیری و شهاب تندر آثار جالبی دارند، بالاخره  بچه های هنرستان هستند، انتظاری غیر از این نمی رود؛ مسیر درستی را برای طراحی پوستر انتخاب کرده اند که از توانایی در تصویرگری و طراحی نشأت میگیرد. آثار تندر و کشمیری ذهنیت یک گروه بودن را تداعی میکنند، علیرغم تفاوتهای فردی و سبکی؛ نگاهی نزدیک به پوستر دارند که در دیگر طراحان این نمایشگاه دیده نمیشود. رزومه مریم پروانه را که وجب میگیرم، کمی بیش از دیگران است. او تکاپو و تلاش زیادی در طراحی پوستر کرده؛ و حاصل خلق آثاری است که کم و بیش از وی دیده ایم، و شاید در این نمایشگاه حضور ندارند. اما معضل آثار او عدم تمرکز و تداوم در شیوهای برای خلق پوستر است. در نتیجه، آثارش دور از هم به نظر می آیند. کوروش بیگ پور گویا خودش است. برخورد او با نوشتار در پوستر «زمستان» و «با پیر بلخ» به ما میگوید، وی از دنیای دکوراتیو طراحی پارچه وارد دنیای گرافیک شده است. آثار بیگ پور تجربه های شخصی یک طراح است که مسیر خود را میرود، اما هنوز به نقطه اوج نرسیده است، و نرگس عباسزاده، بجز پوستر خالهسوسکه، که پوستر سالمی است، و یک پوستر گروه موسیقی، حرف تازهای به دنیای پوستر اضافه نمیکند. به هر جهت، آثار او، به جهت استفاده از عکس، طیف گسترده تری از مخاطب را نشانه میگیرد.
نمایشگاه در مجموع پوسترهای چشم نوازی را به ما ارائه می دهد که برخی با سفارش دهنده و بعضی خودانگیخته هستند، و مجموعه ای از طراحان جوان نسلی است که بر پاهای خود ایستاده اند و نقطه اشتراک شان، هر چه فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم. یاد بچگی هایم می افتم که هر وقت تسبیحی پاره میشد، نخ محکمی را، از جنس نخهای کفش، پیدا میکردیم تا دانه های تسبیح را نخ کنیم. اما در این نمایشگاه هر چه میگردم، نخ تسبیحی را که بتواند این دانه ها را نخ کرد، پیدا نمیکنم. نمیفهمم چه دیدگاه و فصل مشترکی سبب قرار گرفتن کوروش بیگپور و نرگس عباسزاده و دانیل ویشمن در کنار یکدیگر است. هر چه می گردم، کمتر پیدا میکنم. مقدمه کتاب را دوباره میخوانم و به اینجا میرسم: «هدف ثبت است و فرق نمیکند، پوسترها روی کاغذ باشند، دیوار یا صفحه مانیتور! هدف ثبت، تأثیرگذاری است. مهم نیست ذرهای باشد یا دنیایی، مهم اثر است و اتفاقی که بی شک رخ خواهد داد.»
سیرک (پوستر برای کودک) کافه اندیشه (پوستر برای نشست‌‌‌های هفتگی فرهنگ‌سرای دنشجو)
با پیر بلخ (پوستر  برای کنسرت موسیقی سنتی و مقامی) کارگاه نمایشنامه‌نویسی خلاق (نهمین جشنواره سراسری تئاتر تجربه)
آری، هر اثری که تولید میشود، یک اثر است و تأثیر میگذارد؛ اما، این چه قدر عمر میکند، یک هفته، یک ماه، یک سال، یک دهه و یا  یک قرن؟! از نگارخانه بیرون می آیم. به لکه رنگ روی دیوار نگاه میکنم. فکر میکنم این لکه چه قدر ماناست؟ حالا میفهمم چه لکه رنگ  بجایی!

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن