اینترمتزوی طراحی جلد کتاب



در پی نمایش الکترونیکی ـ تصویرهای خواندنی ـ منتخب طراحی های جلد کتاب مجید عباسی و تمدید مدت نمایش این گالری بر روی اینترنت تا ۱۶ اردیبهشت، گفتگویی با وی و نوشتار کوتاهی از اُووه لوش، طراح و پرزیدنت ای جی آی آلمان منتشر شده است، که در ادامه می خوانید. لازم به ذکر است که علت تمدید نمایشگاه، حضور عباسی به عنوان عضو هیئت بین المللی داوری هفتمین سه سالانه ی بین المللی پوسترهای محیط زیست و آنتی ایدز در اوکراین و ارائه این نمایشگاه در آنجا و ایراد سخنرانی و مستر کلاس برای دانشجویان است. ایده ی راه اندازی این نمایشگاه را مجید عباسی اینطور توضیح می دهد:
مدتی بود که می خواستم منتخبی از طراحی های جلد کتابم (۱۳۸۴ ـ ۱۳۸۷) را، با عنوان تصویرهای خواندنی به نمایش بگذارم. این نمایشگاه دومین نمایشگاه من در این زمینه است. بار قبل منتخبی از ابتدای کارم تا سال ۱۳۸۴ را در گالری ممیز به نمایش درآوردم. علاقه داشتم در بیستمین سال شروع این کار، یک جمع بندی از این چهار سال داشته باشم. بدانم که کجا ایستاده ام و کارهایم را به قضاوت بینندگان آن بگذارم.
پس بایدامکانی را فراهم می کردم تا بینندگان آنان را در کنار هم ببینند. به همین دلیل درصدد یافتن مکانی مناسب بودم. اما به علل مختلف از جمله فشردگی تقویم گالری ها، زمان محدود حداکثر شش روزه ی نمایش کارها و چندین مسئله موجه و غیرموجه دیگر، بهتر دیدم این نمایشگاه را در یک گالری مجازی، بازگشایی کنم. یعنی همین چیزی که آلان می بینید!
این تصمیم چند نکته ی مثبت و طبیعتاً چندین نکته ی منفی را به همراه دارد. نکات مثبت آن عبارتند از این که: بازدیدکنندگان را از شر ترافیک تهران راحت می کند، کسی را در رودرباسیتی با بنده برای بازدید از نمایشگاه قرار نمی دهد، می تواند در اختیار همه قرار بگیرد، وقت و بی وقت می شود سراغش رفت و... نکات منفی آن نیز عبارتند از اینکه کتاب ها در اندازه ی ملموس و واقعی آن دیده نمی شوند، تکنیک واقعی چاپ لمس نمی شود، با طراح آن رودرو نمی شوید (شاید بهتر باشد!)، سندی از آن به صورت کاتالوگ عرضه نمی گردد، مکانی واقعی برای دیدن مجدد دوستان و همکاران فراهم نمی آید و ...
به این ترتیب این مجموعه را جمع آوری کردم و با کمک های بی دریغ دوست و همکارم کامبیز شافعی که از راهی دور وظیفه ی طراحی، ایجاد و راه اندازی این گالری مجازی را به عهده داشت، آن را برپا کردم. از همزاد عزیزم که نمایشگاه را به او تقدیم کرده ام، تشکر می کنم به خاطر ایده ی ترتیب دادن گفتگویی که در اینجا منتشر شده است. هم چنین از عبدالله قره باغی و سعید فیروز آبادی به خاطر ترجمه ی متون انگلیسی و آلمانی، از علیرضا احمدی برای عکاسی های جلدهای کتاب و از پروفسور اُووه لوش که نظرش را در باره ی طراحی های جلد کتاب هایم نوشت و فرستاد، صمیمانه قدردانی می کنم. به نظرم این فرصت کمتر به سراغ کسی می رود تا لوش برای او بنویسد و این خود افتخاری است بزرگ برای من.
این نمایشگاه من و این هم شما که ببینید و نظراتتان را از طریق این گالری مجازی و یا هرطوری که لازم دانستید برایم ارسال کنید. امیدوارم که سرعت اتصال تان به اینترنت مناسب باشد و گرنه تمام ایده هایم نقش بر آب خواهد شد.


جشنی برای چشم ها
اُووه لوش

در نگاه اول، طراحی های جلد کتاب مجید عباسی بسیار چشم نواز است. این طراحی ها نه تنها حرفه ای بلکه در یک کلام زیبا هستند. در کشوری مانند ایران با پیشینه ی گسترده ای که از کتاب آرایی دارد، این امر ساده نیست. به ویژه اینکه امروزه اهمیت کتاب در سراسر جهان بیشتر با شمارگان فروخته شده سنجیده می شود تا با محتوا و یا حتی با طراحی خوب. تجارب طراحی گرافیک و تایپوگرافیک (ی) مجید عباسی در زمینه ی طراحی کتاب بهتر نیز می باشد.
عناوین کتاب به واسطه تعامل بسیار هوشمندانه با تایپ و تصویر، متمایز است. او عناصرنوشتاری و بصری را به شیوه ای موجز و بسیار طریف در داخل فضای موجود نه مرتب، بلکه کارگردانی کرده است (مانند صحنه تئاتر). این به نفع وی است که واژه تایپوگرافی یا خوشنویسی شده در زمان چینش تغییر معنا می یابد، پدیده ای که وامدار وجود شگفت نوشتار فارسی است. واژه به تصویر بدل می گردد، به شیئی تزئینی که بر اساس عناوین کتاب مجید عباسی وارد رابطه ای ناب و نماد گونه با تصاویر مردم و اشیا می شود. او تصاویر را همانقدر غیر منتظره به کار می گیرد که متناسب و بجا.
وضوح با تاری متناظر می شود و پُری با خلاء. عناوین کتاب وی با ابزاری بی نهایت موجز طراحی می شود و به یمن قدرت بیانشان به شکل پوسترهایی کوچک به نظر می رسند که به طرز چشم گیری از تمام دنیا متمایز است. با این وجود، این خطر وجود دارد که کتب طراحی شده توسط مجید عباسی تنها به خاطر طراحی قوی شان خریده و مورد پسند قرار بگیرند. و خُب، مگر آدم غیر از این چه می خواهد؟


اولین جلد رو کی طراحی کردی و چی بود؟

اولین سال های کارم بود که کتابی را که اصلاً اسمش یادم نیست، برای صفدر تقی زاده که مترجم آن بود، طراحی کردم. در حدود سال ۱۳۶۷ بود. کتاب در باره ی زندگی سیاهان بود و طراحی آن را بر اساس گریدی که کمی چرخیده بود با دو رنگ مشکی و بنفش طراحی کردم.

چی شد که به طراحی جلد کتاب روی آوردی؟
آشنایی من با مدیر نشر چشمه، حسن کیاییان در سال ۱۳۶۸ باعث شد که من طراح روی جلد کتاب های آن انتشارات بشوم. الآن هم حدود بیست سال است که مشغول کار با این انتشارات هستم. اولین جلد کتابی را که برای آنان طراحی کردم  ـ ده گفتگو ـ نام داشت که احمد پوری جمع آوری و ترجمه کرده بود. ایده ی آن را از خاطرات دوران دبستان گرفتم که سکه را زیر کاغذ می گذاشتیم و خط خطی اش می کردیم تا تصویر شیر یا خط بیرون می آمد. من هم با مقوا علامت سؤالی را بریدم و زیر کاغذ گذاشتم و با رنگ های مختلف روی آن خط خطی کردم... آخرین کاری را هم که برای این انتشارات به سرانجام رساندم، مجموعه ی اشعار احمدرضا احمدی در سه جلد است که طراحی های داخل آن نیز به عهده ی من بود.

با چه ناشرهایی تا به حال کار کردی؟
با نشر چشمه، انتشارات خجسته، فراروان، گفتار، دید و ناشرانی دیگر بصورت سفارشات پراکنده.

ناشر، نویسنده و مترجم. با کدام بیشتر در ارتباطی؟ اصولاً سفارش دهنده چه نقشی در طراحی تو دارد.
به نظر من حاصل یک سفارش به طراحی گرافیک بستگی به درک موقعیت ارتباطی بین سفارش دهنده و طراح دارد. در مود ناشرانی که من با آنان کار کردم، همیشه ناشر حرف آخر را می زد، مگر به استثنای چند مورد که زور نویسنده و مترجم آن بر ناشر می چربید. نتیجه ی یک طراحی قابل قبول حاصل یک شعور جمعی است و تنها به طراح آن بر نمی گردد. آزادی عملی را که انتشارات چشمه و مدیریت آن در اختیار من گذاشت، در نتیجه ی طراحی ها بسیار مؤثر بود. گاهی اوقات نیز به دلیل آشنایی برخی از نویسندگان و مترجمان نیز نتیجه ی کار مورد پسندم نبود، لذا معمولاً از ارائه آن در مجموعه ی طراحی های روی جلدم پرهیز می کنم. در مقابل گاهی بیشتر وقت ها توضیحات و راهنمایی های ناشر و یا نویسندگان و مترجمان به بهتر شدن نتیجه در فرآیند طراحی کمک بسیاری می کند.

درباره ی دستمزد طراحی جلد بگویید.
دستمزد طراحی روی جلد کتاب در ایران تقریباً بسیار کم است و در مقابل کاری که انجام می شود ناچیز. سفارش دهندگانی که در حیطه ی صنعت نشر کار می کنند نیز درآمد بسیار کمی از چاپ و عرضه ی کتاب و مجلات عایدشان می شوند. یکی از دلایل استمرار طراحی جلد کتاب برای من و گرافیک دید این بود که ما درآمد اصلی خود را برای گرداندن استودیو از سفارش دهندگان تجاری تأمین می کنیم و در کنار آن به طراحی روی جلد کتاب نیز می پردازیم و این در حالی است که ساعات صرف شده برای طراحی روی جلد کتاب و هزینه های جانبی آن به هیچ وجه حداقل دستمزد را نیز توجیه نمی کند. در واقع بنیه ی مالی ما اجازه ی ادامه این کار را ممکن ساخته است.

فرآیند طراحی جلد کتاب توسط شما چه طور انجام می شود؟
نکته ی بسیار مهم برای طراحی روی جلد آن است که شما از محتوای آن آگاهی داشته باشید. پس باید کتاب را خواند، باید در حد امکان با نویسنده و با مترجم آن صحبت کرد و نقطه نظرات او را شنید. گاهی اوقات خواندن یکبار و بسیار سریع یک کتاب نمی تواند  شما را با محتوای آن نزدیک کند. در این شرایط نویسنده یا مترجم به داد شما می رسد.

اهمیت طراحی جلد کتاب در ایران تا چه حد مهم است؟
طراحی روی جلد کتاب در ایران به اندازه ی اهمیت طراحی پوستر در دیگر نقاط جهان است و از بعضی جهات با طراحی یک پوستر برابری می کند اما کارکرد متفاوتی در ارتباط بصری دارند. بسیاری از طراحان زبده پوستر، در حیطه ی طراحی جلد کتاب نیز موفق هستند. چون هر موقع که میزان سفارشات طراحی پوستر کم بوده، آنان به طراحی روی جلد کتاب روی آورده اند. بنابراین می توان برآیند کمی و کیفی طراحی روی جلد در ایران را همسان طراحی پوستر و گاهی اوقات از آن هم بیشتر دانست. به این خاطر فکر می کنم بد نباشد به جای برگزاری نمایشگاه برای پوسترهای بدون سفارش و تک نسخه ای، مجموعه ای از طراحی روی جلد در ایران فراهم شود. فکر بدی هم نیست!
روی جلد کتاب، عطف کتاب و پشت جلد چه ارتباطی با هم دارند؟
کاملاً به هم مرتبط هستند و در طراحی آنان از یک هارمونی باید استفاده کرد. طبیعتاً هر کدام کارکرد خودش را دارد، ولی عناصری مانند رنگ، تایپ و تصویر هماهنگ خود را می طلبد. گاهی اوقات به دلیل ضخامت کتاب، عطف آن نقش مهمتری را ایفاء می کند. این عطف کتاب است که در کتابخانه دائما جلوی چشمان شماست نه جلد آن. اما قطعاً جلد است که کتاب را معرفی می کند و آن را به کالایی فرهنگی تبدیل می کند و مخاطب را ترغیب به خرید آن می کند. من همیشه تلاش بر ایجاد یک هویت یکسان برای روی جلد کتاب، عطف کتاب و پشت جلد دارم.

تصویر و تایپ چه ارتباطی در طراحی های شما دارند؟

مجموعه ی آنان باید تصویری متعادل، هارمونیک و خوش آهنگ از لحاظ بصری را به بیننده ایجاد کند. اصلا مگر جز این است که وظیفه ی طراحی ایجاد ترکیبی درست از هر دوی اینهاست.
من در جایی هم از تصویر و هم از تایپ استفاده می کنم، در جایی تصویر عمده می شود و تایپ در دیده شدن تصویر کمک می کند و در جایی فقط با تایپ کار می کنم. این بستگی به نوع کار، فرآیند طراحی و نتیجه ی حاصل از آن دارد. تصاویر من گاهی اشاره ی مستقیم به موضوع دارد، که محتوای آن طلب می کند و خیلی سریع و آشکار ذهن خواننده به آن جلب می شود، و گاهی غیر مستقیم است به گونه ای که ذهن خواننده را به برقراری ارتباط با محتوای کتاب در مدت زمان طولانی تر ترغیب می کند.

راجع به تایپوگرافی در جلدهایتان بگویید؟
طراحی با تایپ نوعی ایجاد ترکیب هارمونیک با حروف و کلمات است. ایده های تازه برایم اهمیت دارد. باید حرف اول را بزند، البته اگر بتواند! در جایی هم که نتواند به عنوان یک ـ اینترمتزو ـ عمل می کند. به شما فرصت می دهد، کارهای دیگر را ببینید و درک کنید و دوباره به آن نگاه کنید. قطعاً از جنس همان هایی است که دیدید! جلدهایی را که برای داستان های کوتاه مصطفی مستور و نشر چشمه ساختم، نمونه ای مناسب برای مثال زدن از این گونه کارهایم است. در این طراحی تایپ خوش تراش، محکم و سنگین نسخ (در کامپیترهای مکینتاش و زر سیاه در کامپیوترهای پی سی)  در اندازه ای بزرگ که بتواند بخش زیادی از روی جلد را بگیرد، نقش عمده ای را ایفاء کرده و به روشی فراخور موضوع از آن استفاده شده است.
من از تایپ های منظم، تمیز و پالایش شده از لحاظ فاصله های بین حروف، کلمات و سطرها در طراحی هایم استفاده می کنم. جای نقطه ها تصحیح شده، کلمات روی خط کرسی حرکت می کنند ( اشاره به بی نظمی و درهم ریختگی نسخه های تایپ های مختلف فارسی دارم ) و اندازه های تیترهای مختلف با کنتراست اندازه و رنگ در کنار هم قرار می گیرند، منظورم عنوان اصلی، عنوان فرعی، نام نویسنده، مترجم، نوبت چاپ و یا جلد اول و دوم و... است.
قطعاً مرا باید از آن دسته از طراحان بدانید که دیدگاهی واضح و تمیز نسبت به تایپ و تایپوگرافی دارند و برای شان خوانایی از جهت انتقال پیام اهمیت دارد. من اینطور فکر می کنم و قطعاً طرز تفکر دیگری نیز وجود دارد که برایش خوانایی اهمیت ندارد. خوب اشکالی هم ندارد. آن هم فلسفه ی خود را دارد.
راستش من سعی کردم تا می توانم پیرو مُد روز نشوم، منظورم پُست مدرنیسم و از این جور اداهاست! البته من هم طبیعتاً تحت تأثیر نوعی زیباشناسی در طراحی گرافیک بوده ام و هستم.

به چه مقدار با طراحی داخل کتاب و صفحات اولیه آن درگیر هستید؟
خیلی جالب است که بگویم خیلی نیستم! طراحی جلد کتاب برای طراح کتاب معمولاً بعد از طراحی داخل کتاب توسط خود آن طراح انجام می شود و مجموعه ایست به هم پیوسته، اما طراحی جلد کتاب بطور طبیعی در ایران بدون در نظرگرفتن طراحی داخل آن صورت می گیرد. ناشر از طریق حروفچینش سلیقه ی خود را اعمال می کند و اگر خیلی برای طراحش ارج و قرب قائل باشد، نوع تایپ، اندازه و از این جور خردوپاش ها را نظرخواهی می کند. اما در چند سال اخیر توانسته ام حداقل توجه ناشران را به حروفچینی ساده و خوانا با حروف مناسب، صفحه بندی متعادل و بر حذر داشتن آنان از استفاده از ده ها تایپ زشت و غیرقابل استفاده، همراه با طراحی صفحات اول و سوم جلب کنم.

محتوای هر کتاب چه ارتباطی با طراحی جلد آن دارد؟
طراحی جلد کتاب بطور طبیعی از محتوای آن ایده می گیرد و لحن شخصی طراح به آن اضافه می شود. در این صورت است که شما خیلی سریع جلدی را که روبرت ماسن برای انتشارات گالیمار طراحی کرد، را خیلی زود تشخیص می دهید و... یک طراحی خوب برای جلد کتاب، آگاهی کامل طراح را از محتویات آن طلب می کند و آن جلدهایی ماندگارتر می شوند، که هم حاصل نگاه زمان خود هستند و هم در ذهن خوانندگان نشانه ای از محتوای کتاب باقی می گذارند. البته که وقتی قرار است کتابی در باره ی ویرجینیا وولف چاپ شود، ناشر آن علاقه دارد از تصویر نویسنده استفاده شود. چرا که خواننده بلافاصله با موضوع آن ارتباط برقرار می کند. اما در شرایطی دیگر طراح علاقه دارد که به طور غیر مستقیم شما را به دنیایی دیگر که از فضای کلی کتاب نشأت می گیرد، ببرد. به طور مثال برای من عاشقانه های احمدرضا احمدی با نام ساعت ۱۰ صبح بود فضایی کاملا متفاوت ایجاد می کند. پس نه از تصویر شاعر استفاده کردم و نه شاعر و نه از تصویر ساعتی که ۱۰ صبح را نشان می داد، شاعر و ناشر هم نمی خواستند. اما در طراحی رمان برگ های پاییزی، مستقیما از برگ هایی که در پاییز ـ هزاردشت ـ پیدا کرده بودم، استفاده کردم و فکر کردم که تصویری با قدرت به وجود می آورد.
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن