کاریکاتوریست شدن من از یک دروغ شروع شد


 nلطفا بیوگرافی؟
 
ـ متولد 1351 در زنجان هستم. تحصیلات متوسطه‌ام را در زنجان تمام کردم و در رشته‌ی گرافیک، دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کردم و فوق‌لیسانسم را از دانشگاه هنر، در رشته‌ی انیمیشن دریافت کردم. در حال حاضر هم مشغول تدریس در دانشگاه‌های مختلف هستم همچنین با نشریات مختلف هستم همکاری دارم، دبیر سرویس کاریکاتور شرق هستم و دارای 18 جایزه‌ی بین المللی از جمله سه اول جایزه‌ی جهانی دارم.
 
 nجمال عزیز از کاریکاتوریست شدنت بگو؟چطور شد که کاریکاتوریست شدی؟
 
ـ من قبل از اینکه کاریکاتور را شروع کنم، نقاش و تصویرگر بودم. داستان کاریکاتوریست شدن من کمی عجیب است. من در سال 71 در حوزه‌ی هنری زنجان کلاس نقاشی داشتم در آنجا یکی از شاگردانم که الان همسر بنده است از من پرسید شما کاریکاتور هم کار می‌کنید؟ من هم گفتم که کار می‌کنم. در حالی که من تا آن‌موقع فقط یک کاریکاتور کار کرده بودم، آن هم به صورت خیلی اتفاقی ایشان از من خواست که آثارم را ببیند و من مجبور شدم تا هفته‌ی بعد کلی کار انجام دهم، برای اینکه ثابت کنم کار بلدم و کارهایم را نشان دادم و ایشان هم علاقه‌مندتر شد که کارهای بیشتری از من ببیند و بعد از مدتی من چشم باز کردم و دیدم که من نقاشی را کاملا کنار گذاشته‌ام و کاریکاتور کار می‌کنم. در نشریه‌ی پیام زنجان کار کاریکاتور را شروع کردم و در آنجا ستونی بود که آقای سیدرضا میرکریمی می‌نوشت که الان کارگردان مطرحی هستند، من برای این ستون کاریکاتور می‌کشیدم ، در سال 73 در تهران شروع به تحصیل کردم، کارم را با دنیای تصویر و دنیای سخن شروع کردم، سال 76 با روزنامه‌های جامعه، نشاط، طوس، عصر آزادگان و توانا کار کردم. در حال حاضر هم کاریکاتور مطبوعاتی ونمایشگاهی کار می‌کنم.
 
n یعنی اعتراف کردید که همسرتان باعث شد که کاریکاتوریست، شوید؟
 
ـ بله، قطعا همین‌طور است.
 
n آثار ت را چگونه ارزیابی می‌کنی؟
 
ـ اولین کارهایی که من انجام دادم یکسری کارهایی بود که کمتر جنبه‌ی طنز داشت، بیشتر فکر ،درون آنها بود. الان ولی دیگر آن مدل کارها را نمی‌پسندم البته در کارهای امروز هم فکر درون آنهاست؛ ولی همراه با طنز. تا اینکه از سال 73 که در مطبوعات تهران مشغول به کار شدم، کارهایم شکل دیگری پیدا کرد و بیشتر کاریکاتور انجام دادم. کار من در مجله‌‌ی دنیای سخن تصویرسازی در کنار مجله بود که آن هم برای من خیلی جالب بود تا سال 76 که به علت آزادی‌های به وجود آمده کارهایم شکل دیگری پیدا کرد. البته در کنار آنها کار هنری من هم بر سر جای خودش بود، از موقعی که من کاریکاتور را شروع کردم تا الان، می دانم که افت و خیز بسیاری در آثارم داشته‌ام؛ ولی فکر می‌کنم این توانایی را داشته‌ام که بتوانم احاطه‌ای بر خودم داشته باشم یعنی از خودم فاصله بگیرم و این توانایی‌ست که باید خیلی‌ها داشته باشند که بتوانند از خودشان فاصله بگیرند و خودشان را جمع و جور کنند. الان در موقعیتی هستم که احاطه‌ی نسبتا خوبی بر کارهایم دارم .
 
n سوژه‌ها را چطور انتخاب می‌کنی، آیا خودت سوژه‌ها را انتخاب می‌کنی و یا سفارش می‌گیری؟
 
ـ کمتر پیش می‌آید که من سوژه سفارش بگیرم. البته کار مطبوعاتی فرق می‌کند. یک موقع شما مطلبی دارید که به عنوان تیتر می‌خواهد استفاده شود و در کنار آن تیتر می‌خواهد تصویری بیاید، طبیعتا سفارش است، منتها آن موقع هم حیطه‌ی موضوع به ما سفارش داده می‌شود، نه خود موضوع. منتها شکل دیگری از کارهای من، سوژه‌هایی‌ست که خودم به آنها می‌رسم. به خاطر اینکه هر کسی به هر حال مراحلی را در ذهنش گذرانده و یک صافی در ذهنش دارد که یک سری چیزی را از خودش می‌گذراند و یکسری چیزهای دیگر را نگه می‌دارد چون برایش قابل توجه بوده است. برای من هم یکسری مسایل از جمله مسایل ضدجنگ، حقوق آدم‌ها و فقر خیلی مهم است. در کل وقتی می‌خواهم به سوژه‌هایم برسم، فیلم یا عکس نگاه می‌کنم برای اینکه تمرکز پیدا کنم و از اتفاقات اطرافم فاصله بگیرم ،آن موقع است که ذهنم برای پیدا کردن سوژه موفق‌تر عمل می‌کند.
 
n چرا اغلب هنرمندان از شهرستان به تهران می‌آیند؟ آیا شهرستان‌ها فضای مناسب برای فعالیت هنرمندان ندارند؟
 
ـ وقتی شما به تهران می‌آیید ، یعنی اینکه شهرستان یکسری امکانات را در مقابل تهران کم داشته است. منظور از امکانات، امکانات مادی نیست من برای کشیدن کاریکاتور یک کاغذ و روان‌نویس می‌خواهم؛ بلکه بخش معنوی قضیه مهم است، البته این بخش، قسمت مالی را هم مشخص می‌کند یعنی وقتی شما از جایگاه خوبی برخوردار باشید، اگر همه چیز سر جای خودش باشد شما به موقعیت اقتصادی خوب هم می‌رسید منتها مساله این است که ما فکر می‌کنیم کسی که هنر کار می‌کند، دور از شان است که از پول حرف بزند. در حالی که فرهنگ الان و تمدن معاصر و انسان مدرن به این رسیده که آدم‌ها هر کدام جایگاهی دارند؛ ولی از بابت کاری که انجام می‌دهد، حتما باید بازده مالی داشته باشد در دنیا هنرمندان قطعا جایگاه مادی بهتری دارند، چون آدم‌های خاصی هستند و کارهایی می‌کنند که بقیه نمی‌توانند انجام دهند. کسی که در رشته‌ی هنری کار می‌کند، فردی‌ست که از نظر فکر و بخش عملی کارش از درجات بالایی برخوردار است پس یک انسان عادی نیست و با یک انسان معمولی اصلا قابل قیاس نیست، در حالی که یک ذهنیت قدیمی در فرهنگ ما بر عکس این است و این ذهنیت باید به مرور از بین برود ، در شهرستان چون بافت سنتی‌تری حاکم است این ذهنیت همچنان باقی‌ست و وقتی زندگی، زندگی مدرنی شده باید همه چیز مدرن شود، به شما پوستر سفارش می‌دهند و این پوستر برای خودش قیمتی دارد و نمی‌توانند بگویند دور از شان شماست که از پول حرف بزنید، اتفاقا شما باید از پول حرف بزنید چون جایگاه معنوی متفاوتی با دیگران دارید.
 
n پس بیشترین دلیل مهاجرت هنرمندان به تهران قضیه‌ی مالی‌ست؟
 
ـ اول معنوی و بعد به تبع آن مالی. اگر جایگاه معنوی عوض شود طبیعی‌ست که وضعیت مالی هم تغییر خواهد کرد.
 
n آموزش را در رشته‌ی کاریکاتور در ایران چطور می‌بینید؟
 
ـ ما مراکز خیلی کمی داریم، به طور مثال در تهران کمتر مرکز آموزشی در این زمینه هست که از کیفیت بالایی برخوردار باشد. تنها مرکزی که به صورت حرفه‌ای کاریکاتور در آن آموزش داده می‌شود خانه‌ی کاریکاتور ایران است باید یک حرکت اساسی در این زمینه انجام شود.
 
n آیا خانه‌ی کاریکاتور توانسته نیازهای کاریکاتوریست‌ها را تامین کند؟
 
ـ به نظر شما این ساختمان امکانات ارایه‌ی خدمات به حداقل شش هزار کاریکاتوریست را دارد؟ مسلما نمی‌تواند و یک سوال دیگر اینکه آیا خانه‌ی کاریکاتور ایران آنقدر پشتیبانی می‌شود که بتواند کاری بکند؟ و تعریف این خانه چیست؟ وقتی توانستیم جواب درستی به این سوال‌ها بدهیم و ببینیم که پشتیبانی درستی انجام می‌شود، طبیعی‌ست که به دنبال آن، توقعاتی باید داشته باشیم. من همیشه خانه‌ی کاریکاتور را با قبلش مقایسه می‌کنم. این خانه قبلا دست فرد دیگری بود و اصلا کسی خبر نداشت که چنین مرکزی وجود دارد. الان خانه‌ی کاریکاتور کلاس‌های خوبی برگزار می‌کند. معروف ترین و معتبرترین سایت کاریکاتور ایران را در دنیا دارد. به طوری که من در لهستان دیدم که تمام کاریکاتوریست‌های مطرح لهستانی از این سایت "Iran Carton " استفاده می‌کردند و اخبار آن را دنبال می‌کردند مجموع اینها نشان می‌دهد که در حد هزینه‌ها و بودجه‌هایی که دارند خانه‌ی کاریکاتور فعالیت خوبی داشته است. به نظر من هیچ قاعده و قانونی برای پیوستن افراد به خانه‌ی کاریکاتور وجود ندارد.
 
n در مورد دوسالانه‌ی کاریکاتور بگویید.
 
ـ من چند وقت پیش لهستان بودم و به این نتیجه رسیدم که باید قدر موقعیتی را که داریم بدانیم. به خاطر اینکه ایران جزو قطب‌های مهم کاریکاتور در دنیا شده است و خیلی‌ها به این جمع علاقه‌ی ویژه‌ای دارند در اکثر جشنواره‌های بین‌المللی، قطعا یک ایرانی برنده است. خیلی از خارجی‌ها، سایت‌های کاریکاتور ما را دنبال می‌کنند و بسیاری از کاریکاتوریست‌های ما را می‌شناسند، ما در موقعیتی هستیم که انتخابات کاریکاتوریست‌ها به هر نحوی دارد انجام می‌شود و ما داریم برای بهتر شدن آن تلاش می کنیم و این خیلی مهم است.
 
n چرا تا به حال انجمن صنفی کاریکاتوریست‌ها شکل نگرفته است؟
 
ـ من معتقدم که تشکیل انجمن صنفی به نفع بعضی‌ها نیست. حالا این بعضی‌ها ممکن است کاریکاتوریست ها باشند و یا نباشند. انجمن صنفی در بعضی از شهرستان‌های کوچک تشکیل شده یعنی هیچ مانع قانونی برای آن وجود ندارد و ما ده سال است که به این سوال پاسخ می‌دهیم؛ ولی هیچ مانعی هم برای تشکیل آن وجود ندارد. یعنی تمام مراحل قانونی آن انجام می‌شود ولی در جایی گیر می‌کند و آنجا همان قسمتی‌ست که این عده نمی‌خواهند، انجمن صنفی تشکیل شود.
 
n فکر می‌کنید نسل قبل از شما به وظیفه‌ی خودش یعنی حمایت و هدایت نسل بعد عمل کرده است؟
 
ـ نسل‌های قبل قطعا نقش خوبی ایفا کرده اند. وظیفه‌ی ما این است که کار با کیفیت داشته باشیم، همین کار با کیفیت برای نسل جدید پله‌ی محکمی‌ست.
در کشوری مثل جمهوری آذربایجان فقط یک کاریکاتوریست مطرح وجود دارد، کار کردن برای آن کاریکاتوریست خیلی راحت است چون کسی نیست که با او مقایسه شود؛ ولی ما در کشور خودمان کاریکاتوریستهای قدرتمندی داریم که با آنها مقایسه می‌شویم پس ما باید تلاش خیلی بیشتری بکنیم. داریوش رادپور، محصص، درم‌بخش و خیلی دیگر از استادان هستند که ما اگر خوش شانس باشیم با آنها مقایسه می‌شویم. پس ما تلاش بیشتری می‌کنیم به هر حال فکر می‌کنم نسل‌های قبل از ما وظیفه‌ی خود را به خوبی انجام داده‌اند چون کارهای باکیفیت کرده‌اند.
در زمینه‌ی انیمیشن ما یک استاد روسی در مقطع فوق‌لیسانس داشتیم. او وقتی که برای دو سال به ایران آمده بود، خیلی شاکی بود و می‌گفت: چطور شما پدر انیمیشن در ایران دارید؛ ولی این پدر صنعت انیمیشن را راه نیانداخته است و فقط کار شخصی و جشنواره ای برای خودش کرده.
کاریکاتور صنعت نیست و منبع درآمد گروهی نمی‌تواند داشته باشد بنابراین توقع از کاریکاتوریست‌ها به اندازه‌ی توقع از انیمیشن‌سازها نیست. توقع در زمینه‌ی کاریکاتور این است که کار با کیفیت انجام شود.
 
n نقش روزنامه‌ها را در ترویج کاریکاتور چطور می‌بینید؟
 
ـ به نظر من کاریکاتور روال طبیعی خودش را در مطبوعات طی کرد. طبیعی بود که در سال 76 به علت تغییراتی که در سیستم حکومت ایجاد شد، تاثیری هم در کاریکاتور ایجاد شود. یکسری از نشریات آمدند که بگویند ما با دیگران متفاوت هستیم و کاریکاتور هم یکی از گزینه‌هایی بود که خیلی راحت می‌شد با آن حرف زد. اتفاقا فرهنگ ایرانی هم خیلی خواستار طنز تصویری‌ست به همین دلیل، وقتی برای مخاطب جذاب بود ستون‌های کاریکاتور هم در روزنامه‌ها ایجاد شد. روزنامه‌ی جامعه که مدیر داخلی آن آقای دالوند بود، در مقطعی توانست ستون کاریکاتور را راه بیاندازد و چون این ستون خیلی گل کرد، بقیه‌ی نشریات هم که مجوز می‌گرفتند، اغلب از آن تبعیت کردند، منتها این کار تا یک زمانی مفید بود؛ ولی از یک تاریخی به بعد به تکرار رسید تا اینکه در سال 77 با بسته شدن گروهی مطبوعات، سردبیران دیگر احتیاط می‌کردند چون هزینه‌ی معنوی کاریکاتور بالا بود، ممکن بود کاریکاتوری چاپ شود و نشریه تعطیل شود به همین دلیل محتاط شدند و بعضی‌ها هم ستون کاریکاتور را تعطیل کردند و بعضی‌های دیگر هم به کاریکاتوریست‌های خودشان گفتند دیگر سراغ یکسری موضوعات نروید. یعنی فیلتر را قوی‌تر کردند. فیلتر قوی‌تر شد و ما هم دچار خودسانسوری شدیم و به یکسری چیزهای خنثی و کاملا بی‌خطر رسیدیم و همین مشکل‌ساز شد و کاریکاتورها بی خاصیت شد و طبیعی بود که ستون‌ها بسته شود؛ البته این افت و خیزها همیشه بوده و من مطمئن هستم که در یک مقطعی دیگر دوباره سیر کاریکاتور شروع خواهد شد. آن استقبالی که در کشور ما از کاریکاتور بود در کشورهای دیگر نبود. البته در ترکیه جمال نادر از کاریکاتوریست‌های معروف آنها در همان شروع ، کاری کرده که مردم دیگر عادت کرده‌اند و در آنجا ریشه‌دارتر است و مردم بیشتر علاقه‌مند هستند؛ در ایران هم ما سعی داریم این مساله را جا بیاندازیم.
البته بخشی از افت و خیزهای کاریکاتور به خاطر اتفاق‌های سیاسی است. چون افراد سیاسی که روزنامه‌ها را منتشر می‌کردند، کاریکاتور را در روزنامه‌ها آوردند، پس همان‌ها هم می‌توانستند ببرند و همین کار را هم کردند.
 
n سیاست از نگاه شما چیست؟
 
ـ سیاست یک بازی‌ست که کمتر اخلاق در آن نقش دارد نمی‌گویم سیاسیون ما اینجوری هستند. چون در کشور ما سعی می‌کنند سیاست را با اخلاق آمیخته کنند حالا اینکه چقدر موفق هستند ، بحث دیگری‌ست.
 
n تا به حال شده به خاطر معذورات سیاسی، کاریکاتوری را نکشید؟
 
ـ بله، خیلی شده است. چون ما باید خودمان یکسری حساسیت‌هایی را داشته باشیم که شاید اسمش خودسانسوری باشد. اگر یکسری کارهای افراطی بعد از سال 76 در زمینه‌ی کاریکاتور انجام نمی‌شد، طبیعتا کاریکاتور مطبوعاتی‌ ما وضعی بهتر از اینها داشت. بعضی ها برای فحش دادن از کاریکاتور استفاده می کردند. اگر ما نتوانیم از زبان نقدی که در اختیارمان هست به درستی استفاده کنیم طبیعی‌ست که این زبان را از ما می‌گیرند و محدودیت برای آن می‌گذارند به هر حال ما باید ظرفیت و گنجایش داشته باشیم که بتوانیم خوب از آن استفاده کنیم.
 
n آیا جمال رحمتی یک کاریکاتوریست سیاسی‌ست؟
 
ـ یک بخش از کارهای من نمایشگاهی‌ست؛ ولی کارهای مطبوعاتی من اکثرا دارای موضوع سیاسی‌ست و اما خود من فردی سیاسی نیستم؛ البته خودم اعتقاداتی مثل آزادی و صلح و رعایت حقوق بشر را مثل هر انسان دیگری دارم که یکسری از این اعتقادات گاهی ممکن است به سیاست هم ربط داده شود. پس خیلی وقت‌ها مرز مشخصی را نمی‌توان پیدا کرد.
 
n کلید معمای کاریکاتور درون شما چطور پیدا شد؟
 
ـ همان‌طور که در طی مصاحبه گفتم، کاریکاتوریست شدن من از یک دروغ شروع شد.
 
nاگر قرار باشد یک کاریکاتوریست ایرانی و یک خارجی را انتخاب کنید از چه کسانی نام می برید؟
 
ـ من از کاریکاتوریست‌های زیادی خوشم می‌آید.
 
n یک نفر را نام ببرید؟
 
ـ من یک نفر را نمی‌گویم چون هیچ چیز را مطلق نمی‌بینم و اعتقادی هم به آن ندارم. چون هیچ‌کس «ترین» نیست. ما بهترین در ایران نداریم؛ البته از چند نفر از کاریکاتوریست‌ها به خاطر برخی از خصوصیاتشان خوشم می‌آید از کارهای توکا نیستانی و کامبیز درمبخش به خاطر فکر و تکنیک خوب، از علی درخشی به خاطر تکنیک عالی و فکرهای طنزآمیزش و از آثار مانا نیستانی، افشین سلوکی، حمید بهرامی، علی دیواندری، علی ترکیبی و حسن کریم‌زاده خیلی خوشم می‌آید. از خارجی‌ها هم باید از «نناشوف»، «زلاتکوفسکی»، «اسمیرنوف»، «کوزوبوکین» نام ببرم.
 
n آیا مرجعی برای قیمت‌گذاری کارهای شما است یا خیر وبفرمایید برای هر کاریکاتور چه مبلغی می‌گیرید؟
 
ـ مرجعی وجود ندارد که کاریکاتور را قیمت‌گذاری کند. من اگر برای یک نشریه بخواهم کار کنم یک مبلغی می‌گیرم و این مبلغ برای نشریات مختلف متفاوت است. حتی پیش آمده که برای یک کاریکاتور 300 هزار تومان هم گرفته‌ام.
 nمتشکرم
 
 
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن