حماسی و روزمره


The Heroic and the Hamble
 هنرمند در این گفت‌و‌گو بر این گمان است که حماسه فرم است و نه محتوا و غالبا می‌توان آن را در موضوعات معمولی و روزمره یافت. آنچه می‌خوانید بخشی از این گفت‌و‌گوست که از نشریه‌ی illustrators,Art شماره‌ی می 2000 انتخاب شده است.
 
و.ب: آیا می‌توانیم درباره‌ی تصور (Idea) شما از حماسه به عنوان صورت (from) و نه محتوا صحبت کنیم؟
ج.ه: ما در اصطلاح ادبی، حماسه را مترادف موضوع در نظر می‌گیریم. چیزی که با واژه‌ها بیان می‌شود، حال آن که سیمای حقیقی هنر بزرگ به هیچ شکل با واژه‌ها بیان نمی‌شوند، در این مفهوم حماسه انگاره‌ای دیدگانی‌ست. فراتر از زندگی‌ست و به عنوان انگاره عظیم‌تر است تا به عنوان موضوع.
و.ب: آیا کیفیتی جاودان دارد؟
ج.ه: بله در امر جاودان (mounmental) ما تصوری فراتر از زندگی داریم. این‌جا حماسه صرفا موضوع نیست بلکه مفهومی صوری به لحاظ گستردگی و مقیاس است.
و.ب: آیا هر نگاره‌ای که نقاشی می‌کنید کیفیت حماسی دارد؟
ج.ه: نه، متاسفانه نه همه‌ی آنها؛ اما بهترین و کامل‌ترین آثار بر این ویژگی بنا شده‌اند مثل چندتایی از معدن‌چی‌ها و مادر و فرزند و حتی زمانی یک دکل تلگراف در یک خیابان خالی.
و.ب: بنابراین، نه موضوع، بلکه کیفیت اثر است که احساس حماسی می‌آفریند شما این حماسی‌گری را چگونه توصیف می‌کنید؟
ج.ه: خیلی ساده، حماسی‌گری این‌جا مانند ادبیات در میدان کارزار نیست. این‌جا حماسه دیدگانی و بیشتر یک مفهوم است. به همین خاطر است که تا این‌حد مهم است که به نقاشی صرفا به عنوان نقاشی و نه چیز دیگر توجه کنیم. (چراکه) ویژگی آن در خودش است.
و.ب: آیا آن ایده‌ای آگاهانه در ذهن شماست؟
ج.ه: نگرش آگاهانه است؛ اما همیشه مطابق آن کار نمی‌کنم. درست همان‌گونه که آثار غنایی نگرشی آگاهانه است. (در حالی که) در مفهوم بی‌اهمیت و ساده‌تر است.
و.ب: آثار کدام یک از دیگر هنرمندان را حماسی دیدگانی می‌دانید؟
ج.ه: تندیس یادمان کارگر کنستانتین مونیه نقاش فلاندری که احتمالا اولین کار در تاریخ بود، پیش از او یادمان دیگری برای کارگر وجود ندارد. نمونه‌ای دیگری هم هست، چاپ تیزابی و چاپ سنگی «مسیح در حومه‌ی فقیرنشین» از رئو که یک شاهکار است.
  •  
  •  
-----------------------
پیکاسو آن‌قدر کار کرده که غافلگیر شده، چیزهای قشنگی دور و برش را گرفته بود که هیچ‌وقت آنها را از بین نبرد
----------------------
و.ب: مونیه یادمان کارگر را سفارش گرفته بود؟
ج.ه: نه، او در تمام زندگی‌اش فقط یک سفارش گرفته بود. آثار کمی فروخت. هنرمند پرفروشی نبود؛ اما همه تحسینش می‌کردند. هیچ‌گاه روزی را که به آتلیه‌اش در برسلز (Brussels) رفتم فراموش نمی‌کنم. وقتی در را باز کردم و رفتم تو زانوهایم به لرزه افتاد. خیلی تکان‌دهنده بود. او از هر موضوعی (Subject) در طراحی و نقاشی برگزیده‌ای (Extract) داشت. هیچ آتلیه‌ی هنرمند بزرگ دیگری را به یاد نمی‌آورم که تا این حد توجه مرا جلب کرده باشد. آتلیه‌ی رودن شکوهمند بود؛ اما به اندازه‌ی (آتلیه) مونیه هیجان‌آور نبود.
و.ب: رهیافت مونیه بیشتر برآمده از احساس قلبی‌ست؟
ج.ه: عمدتا او مرد ساده‌دلی بود و هر وقت مصاحبه می‌کرد مثل بچه‌ها حرف می‌زد. نمی‌توانست واژه‌ای برای پاسخ دادن پیدا کند و حسابی عذاب می‌کشید. ماجرای جالبی را برایت تعریف کنم.
فیلیپ جیمز (Philip James) که رئیس انجمن Art council بود در اواخر دهه‌ی پنجاه، نمایشگاه «پیکره‌ها در فضا» را برپا می‌کرد ازش پرسیدم آیا کنستانتین مونیه چیزی خریده است. پرسید او کیست؟
آن وقت گفتم تا به اوستن Ostend نرفتی و نگاهی به آثار او نکرده‌ای نمایشگاهت را شروع نکن. او هم این کار را کرد. من خیلی حیرت کردم. انگار منتظر شنیدن بود. رفت و یادمان کارگر را دید و یکی از مطالعات کامل او را برای نمایشگاه بزرگش خرید.
آثار بزرگی وجود دارند که شهرت و محبوبیت زیادی کسب کرده‌اند. همه‌ی آثار پیکاسو محبوبیت دارد و نه آثاری که شایستگی‌اش را دارد. آثار بزرگی هم هستند که ندیده گرفته می‌شوند مثل آثار مونیه.
و.ب: یعنی بعضی از آثار پیکاسو خیلی خوب نیست؟
ج.ه: بین بزرگ بودن و ملال‌آور نبودن تفاوت زیادی‌ست. پیکاسو آن‌قدر کار کرده که غافلگیر شده، چیزهای قشنگی دور و برش را گرفته بود که هیچ‌وقت آنها را از بین نبرد بلکه همه‌ی آنها را تاریخ زده و انبار کرده است.
ما نمی‌دانیم آیا به آن آثار علاقه داشت یا نه؛ اما این آثار آشکارا نشان می‌دهند که چگونه روزها و ماه‌ها ذهن او را مشغول کرده است. هیچ نقاش دیگری مثل او هر کاری را کرده تاریخ نزده است.
یک بار براک گفت: «به جز پیکاسو هیچ کس تا این حد دقیق تاریخ نزده است» کاملا درست است چون که این کار برای او حکم یادداشت روزانه را داشت.
و.ب: آیا فکر می‌کنید پیکاسو هرقدر پیرتر می‌شد بیشتر مثل یک بچه نقاشی می‌کرد؟
ج.ه: افسانه‌ی نبوغ جوانی وجود دارد؛ اما من گمان می‌کنم انسان با گذشت زمان عملا جوان‌تر می‌شود.
دشوارترین کار در زندگی روزانه‌مان آزاد شدن است. ما مقدار زیادی تعصب و پیش‌داوری از کودکی‌مان به ارث می‌بریم که رهایی از آن به زمان نیاز دارد؛ اما آزادی همین‌جاست. براک همواره می‌گفت: «فقط سه هنرمند در قرن بیستم کاملا آزادند، رئو، پیکاسو و خودم.»
و.ب: درباره‌ی رابطه‌ی روح و هنر چه نظری دارید؟
ج.ه: بهتر است در این‌باره سکوت کنیم، خیلی دشوار است تا دنیا دنیا بوده آن را قبول داشته‌اند. ارسطو که چیزهای بسیاری درباره‌ی هنر نوشته می‌گوید:
«وقتی نگاه می‌کنی و می‌بینی فکر نکن»
و.ب: پیکاسو انگاره پرنده‌ای را به کار می‌برد که در آثار شما هم نمود یافته است؟
ج.ه: هیچ موضوع مجزایی نیست که او تجربه نکرده باشد، (اما) او آنقدر که من درگیر انگاره‌ی پرندگان بودم نبود. زیبایی کار او (حاصل) رهایی‌اش از موضوع بود. آدم احساس‌گرایی بود؛ اما هنگامی که با مفاهیم بزرگ درگیر می‌شد احساس، ناپدید می‌شد.
و.ب: حال آن که آثار مونیه برآمده از احساس قلبی‌ست؟
ج.ه: آن داستان دیگری‌ست، هر هنرمندی با قلبش کار نمی‌کند. هنر هنرمندی دلش را پیدا نمی‌کند این یک شیوه‌ی کار برای هر هنرمند نیست.
و.ب: بنابراین این شیوه، شرط لازم برای یک نقاش بزرگ نیست؟
ج.ه: نه، به هیچ وجه، والا باید نقاش بزرگی مثل انگر را نادیده گرفت. در کار او به سختی اثری از احساس دیده می‌شود. او به شاگردانش گفته بود:
« هرجا احساس کردید کار نکنید.»
و.ب: بیایید درباره‌ی درخت‌ها و گل‌ها که همراه با پرندگان موضوع نمایشگاه بعدی شما هستند حرف بزنیم. آنها برای شما نشانگر چه هستند؟
ج.ه: هیچ تفاوتی بین پرندگان و کارگران معدن نیست. همه‌ی آنها یک چیز هستند یک روز از کنار یک ردیف گل رد می‌شوی بعد فکر می‌کنی اوه من آنها را نقاشی می‌کنم. آن وقت این نقاشی گل‌ها می‌شود. از پیش به آنها فکر نمی‌کنی وقتی نقاشی خوب از آب درمی‌آید آن وقت تو چیزهایی یاد گرفته‌ای و بعد سعی می‌کنی تا همین ویژگی را در دیگر آثارت پیدا کنی. موضوع راه به جایی نمی‌برد آن چیزی‌ست که همراه یا از درون موضوع به دست می‌آید. آنچه اهمیت دارد این است.
و.ب: موضوع‌های مادی می‌توانند سرچشمه‌‌ی الهام باشند؟
ج.ه: موضوع مائیم، بدون ما هیچ الهامی وجود ندارد.
 
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن