متن کامل گفتگوی رادیو فرهنگ با سه طراح و یک تهیه کننده


چندی پیش از رادیو فرهنگ برنامه‌ای درباره وضع کنونی پوسترهای سینمایی پخش شد که میهمانان این برنامه در این باره به طرح نظرهایشان پرداختند. قباد شیوا ، ابراهیم حقیقی و علی خسروی بعنوان طراح و علیرضا شجاع‌نوری بعنوان تهیه‌کننده سینما در این میزگرد رادیویی شرکت داشتند. 


چه تعریفی از پوستر فیلم دارید؟
ابراهیم حقیقی :
پوستر ، شناسنامه فیلم است که مانند ابزار تبلیغاتی باید کار بکند اما این وظیفه بدلیل دگرگونی انواع تبلیغ عوض شده است. الان با حضور بیل‌بردها در شهر ، پوستر با قطع یک لیستی در حقیقت 70 در 100 کاربرد خودش را تقریبا از دست داده است. یعنی شما پوسترها را وقتی می‌بینید که می‌خواهید بروید فیلم را ببینید. در حقیقت به شیشه سینما می‌بینید که به اعتقاد من ، سردر بیشتر دارد کار می‌کند. سردر بزرگی که آدم‌های سوار اتومبیل را بیشتر می‌تواند جذب بکند ، زودتر دیده می‌شود که آن قطعا باید یک شناسایی با بیل‌بردهایی که قبلا در خیابان‌های دیگر دیدند ، بدهند. پوستر را ، وقتی که بلیت می‌خرند یا پیاده شدند دارند قدم می‌زنند جلوی در سینما می‌بینند. در حقیقت کاربرد پوستر با قدیم بسیار تغییر کرده است. اینست که وجه تبلیغاتی آن را بعد از بیل‌برد و سردر واقع می‌کنم. پس آن وظیفه شناسنامه‌ای‌اش ارجح می‌شود و بیشتر می‌شود به شرطی که دیده شود. متاسفانه باز پوسترها کم دیده می‌شوند. یعنی در شلوغی جلوی سینماها هم که ردیف اینها را می‌زنند به دیوار یا به شیشه سینما یا داخل سالن سینما به دیوار ، در میان تعداد بسیاری از عکس‌ها و پوسترهای دیگر ، این پوستر آن فیلم هم باز خودش را خیلی نمایان نمی‌کند.

 

وضع کنونی پوسترهای سینما چگونه است؟
ابراهیم حقیقی :
اگر دارای پوسترهای بدی هستید ، قطعا بدانید که دارای فیلم‌های بدی هم هستید. من اعتقاد ندارم که یک فیلم خوب ، ممکن است که سوق پیدا کند و برود به طرف پوستر بد داشتن. در حقیقت این یک بیماری است که کالبد را گرفته است. حتی اگر با این وضعیت ، یک پوستر خوب هم بزنید برای این نوع فیلم‌هایی که به در و دیوار است ، دردی را درمان نمی‌کند. جز آنکه فقط به آن فضای هنری ، به آن ساخت واحد هنری پوستر کمک می‌کند که طراح گرافیک بسیار دلخوش می‌شود و آن را می‌فرستد برای بی‌ینال‌های گرافیک جهان و ممکن است که جایزه ببرد. ولی آن پوستر در اینجا کاربردی نخواهد داشت. در هر حال من الان با این گونه‌های پرینت و در حقیقت چاپ‌های دیجیتالی که برای بیل‌بردها اتفاق افتاده و در شهر به قول شما ، ما مکانی برای نصب پوستر نداریم ، اما بیش از اندازه مکان برای بیل‌برد داریم ، چرا که در آنجا ، اقتصاد تبلیغات تجاری است که دارد حکم می‌کند. برای همین تمام دیوارهای دیگر را هم می‌آید و اشغال می‌کند و وقتی که اشغال می‌کند چون ما سوبسید به آن نمی‌دهیم از طریق دولت و نهادها ، می‌رود سراغ کالاهایی که پرفروش هستند. سینما جزو کالاهایی که سود خوبی بدهد ، نیست. اگر می‌توانست باشد ، آن هم می‌توانست اشغال کند این مکان‌ها و دیوارها را از طریق پوستر خود.

 

چرا تهیه‌کننده در کار طراح گرافیک دخالت می‌کند؟
ابراهیم حقیقی : یک خاطره بسیار شاخص را به شما بگویم در مورد فیلم " زیر پوست شهر " برای خانم بنی اعتماد که خانم گلاب آدینه بازی می‌کرد و نقش یک مادر را داشت که نقش پسرش را آقای فروتن بازی می‌کرد. قطعا من موظف هستم تصویر آن مادر را که تمام بار دراماتیک فیلم به دوش اوست ، تصویر بکنم و نقش او اصلی است. حتی قبل از نقش پسر که درگیر ماجراهایی می‌شود. ولی تمام اتودهایی که من زدم قبول نشد ، در حقیقت پوستری خواستند که چون من انجام ندادم به دیگری دادند و از تصویر دختری که در آن فیلم بود و در حدود بیش از چهار دقیقه او را در فیلم نمی‌بینیم. اما این روی بیل‌بردها رفت. دیگر اینکه بدلیل کم خرج کردن ، بیشتر تهیه‌کننده‌ها به ناگزیر ، برای اینکه همیشه نگران است مبادا این پولش برنگردد و مدام هزینه‌ها را کم می‌کند. طراح گرافیک چون در آن مراحل آخر وارد شده که تهیه‌کننده اصلا پول ندارد. چه اتفاقی می‌افتد؟ همیشه می‌گویند ما یک پوستر می‌خواهیم. تعریف پوستر هم یک قطع 70 در100 سانتی‌متر عمودی است و این طراحی می‌شود. اگر مورد قبول واقع بشود ، تهیه‌کننده یا به خود طراح می‌گوید و معمولا نمی‌گوید و می‌دهد به دیگران ، به کسانی که بیل‌بردها را چاپ می‌کنند و افقی‌اش می‌کنند. در حقیقت لی‌آوت طراح را بهم می‌ریزند ، مخدوش و افقی‌اش می‌کنند و می‌شود بیل‌برد و یا سردر. باز دوباره بخاطر آن بضاعت اندک سرمایه است در ایران.

 

آیا تبلیغات سینمایی فقط از طریق پوستر انجام می‌شود؟
ابراهیم حقیقی :
الان می‌شود به یک مجموعه تصاویر گرافیکی فکر کرد. پوستر را مستقل نکنیم به همان یک لیستی 70 در 100 عمودی. یک کمپین تبلیغاتی باید طراحی شود برای یک فیلم ، که شامل پوستر ، بیل‌برد ، سردر ، تراکت و آگهی روزنامه است. این واحد باید یکپارچه باشد.

 

اصلی‌ترین مشکل طراحان گرافیک در طراحی پوسترهای سینمایی چیست؟
علی خسروی :
یکی از مشکلاتی که معمولا تهیه‌کننده‌ها با طراح گرافیک‌هایشان دارند ، همین است که طراح گرافیک سعی می‌کند برای خودش یک خلاقیت جدید ایجاد بکند و شاید اصلا میل نداشته باشد که مثلا صحنه‌ای از فیلم یا صورت هنرپیشه مرد یا زن را بگذارد ، ولی این موضوع برای تهیه‌کننده مهم است. یعنی پوستری باید باشد که برایش تماشاچی بیاورد و صورت هنرپیشه‌ای باشد که علاقمندان آن صورت را به سینما بکشد. در حالی که یک هنرمند ، می‌خواهد کار خلاقه خودش را انجام بدهد ، حالا جدا از صورت یک هنرپیشه یا صحنه‌ای از فیلم که معمولا به این نوع پوسترها ، می‌گوییم پوستر فیلم‌های متفاوت یا هنری ، که طراح گرافیکش چشم به این ندارد که حتما صورت هنرپیشه را بگذارد یا حتما صحنه‌ای از یک فیلم ، حالا صحنه اکشن و آرام و غیره در آن پوسترش کار بکند و من می‌توانم بهترین نوع پوسترهای سینمایی که در ایران طراحی شده است ، مربوط به مرحوم مرتضی ممیز را اسم ببرم که بسیار کارهای جذاب و خوبی است. اگر طراح گرافیکی موفق بشود با توجه به فضای اقتصادی سینما و خلاقیت خودش یک پلی بین این دو بزند ، به نظرم او بیشتر موفق است که در نتیجه ، کارش رضایت‌بخش‌تر می‌باشد.

 

تحلیل شما از وضع کنونی پوسترهای سینمایی چیست؟
قباد شیوا : اگر بخواهیم شرایط الان را بگوییم ، الان اصلا ما پوستری که با مغز تماشاچی ارتباط برقرار کند ، نداریم. یعنی الان وقتی تمام پوسترهایی را که در رابطه با فیلم است ، نگاه کنید ، می‌بینید که یک سری تصاویر سطحی از زیبایی‌های یک هنرپیشه دختر یا یک جوان چشم زاغ قشنگ! پوستر فیلم ما فعلا رسیده به اینجا که من البته با تعریفی که از پوستر دارم ، اینها را پوستر نمی‌دانم. اینها را عکس‌های بزرگ می‌بینم چون هیچ پیامی ندارد ، یا اندیشه‌ای را منتقل نمی‌کند. متاسفانه فعلا اینجور است. حالا مقصر کیست ، نمی‌دانم. آنچه مسلم است کارگردان نیست ، تهیه‌کننده‌ها هستند و فکر می‌کنند عکس‌های خوشگل بگذارند ، خوب مردم هم به اشتباه عادت کرده‌اند و این خوراکی است که داده شده به مردم و ما از نقطه نظر فرهنگی ، مخصوصا در پوستر سینما داریم به انحراف می‌رویم.
من در کلاس‌هایی که دارم ، اتفاقا همین سه روز پیش یکی از بچه‌هایی که تازه آمده نام نویسی کرده برای کار آموزش گرافیک ، یواشکی از من می‌پرسید که فلانی! من قرار است یک پوستر فیلم طراحی بکنم ، باید چکار بکنم !؟ من نمی‌خواهم به آن هنرجو توهین بکنم ، ولی آن تهیه‌کننده‌ای که راه نجات خود را در این دیده که از نقطه نظر اقتصادی ،  برود بدنبال یک دانشجویی که هنوز ترم اول را تمام نکرده ، ولی خوب چون لابد یا پول به او نمی‌دهند یا مثلا فقط چیزی هزینه‌اش را می‌دهد. یعنی به آنجا رسیده است و به عقیده من ، این یک ضایعه فرهنگی است و ما می‌دانیم که پوسترهای فیلم به اقصی نقاط ایران می‌رود و این می‌تواند خیلی فرهنگ‌ساز باشد.

 

نحوه سفارش پوستر فیلم چگونه است؟
قباد شیوا : اینجا وقتی فیلم مونتاژ می‌شود و می‌روند مجوز بگیرند ، یکدفعه یادشان می‌افتد که خوب است یک پوستر داشته باشیم. مثلا یادم هست که چند سال پیش ، به من زنگ زدند که آقای شیوا ما یک فیلمی داریم ، پوستر می‌خواهیم! من می‌گفتم خوب با کمال میل ، اما من کجا بیایم فیلم را ببینم؟ می‌گفت فیلم هم می‌خواهید ببینید؟ من می‌گفتم کمترین اطلاعات من اینست که حداقل ، فیلم را ببینم. بعد می‌گفت در ساختمان پلاسکو ، کسانی هستند که تلفنی هم انجام می‌دهند. یعنی فرض کنیم یک کاتالوگ از پوسترهای بازاری دنیا دارند و آنها فقط جای هنرپیشه‌هایش را عوض می‌کنند. عین اینهایی که کارت ویزیت درست می‌کنند. اینها برمی‌دارند فقط اسم‌ها را عوض می‌کنند. یک چنین سیستم‌هایی در سینما ایران رایج بوده که یک کتاب‌هایی است که این پوسترها را چاپ می‌کند. خوب اینها همان کمپوزیسیون و همه اینها را برمی‌دارند ، دوبله به فارسی‌اش می‌کنند. عکس هنرپیشه فرنگی را برمی‌دارند و بجای آن عکس هنرپیشه ایرانی را می‌گذارند. یعنی کار پوسترسازی فعلا به این مساله رسیده است.

 

درباره پوسترهای سینمایی که طراحی کرده‌اید ، صحبت کنید.

قباد شیوا : در واقع برنامه شما رادیویی است و نمی‌توانیم تصویر نشان دهیم. ولی مثلا این پوستر فیلم" مجسمه " ، کارگردانش چند ماه قبلش می‌گفت شیوا دارم یک فیلم می‌سازم ، پوسترش را تو بایستی بکشی و من یک وقت‌هایی می‌رفتم سرصحنه و تازه بعد از مونتاژ هم می‌نشستم فیلم را می‌دیدم و با کاگردان صحبت می‌کردم تا بتوانم عصاره و روحیه سناریو را با بیان گرافیکی بیاورم. صرفا عکس هنرپیشه باشد که حالا ابرویش را بالا یا پایین داده یا بعضا دارد گریه می‌کند ، نیست. آن هم از نقطه نظر طراحی که برای هنر گرافیک و اندیشه مردمش ارزش قائل است. یا این " آن سوی آتش " که خلاصه سناریو در این تصویر آمده است. خوب این تصویر را اتود کردم ، رنگ گذاشتم چند دفعه ، رنگ‌ها یک جاهایی جواب نداده ، تا شده این. یا نمی‌دانم پوستری که برای " کشتی آنجلیکا " طراحی کردم. می‌بینید که اصلا عکس هنرپیشه در پوستر نیست ، ولی دینامیزم و فشرده سناریو و فکری که براساس آن ، فیلم ساخته می‌شود ، بصورت گرافیک اینجاست. خوب هر کسی هم که نگاه بکند ، از جلویش رد نمی‌شود. یک چهره زنی که نگاه می‌کنند یا خوشگل است یا خوشگل نیست ، رد می شوند اما وقتی که با یک چنین چیزی مواجه می‌شوند ، این پوستر شروع می‌کند دیالوگ برقرار کردن. نبایستی پوسترهای فرهنگی ، نشخوار شده و جویده شده باشد. بایستی بیننده را وقتی که نگاهش می‌کند ، شروع کند با آن به ارتباط برقرار کردن که این چیست؟ آن چیزی که عرض کردم یک پوستر موفق آنست که با مغز مردم سر و کار داشته باشد نه تنها با چشم.

 

نظر شما بعنوان یک تهیه‌کننده درباره پوستر فیلم چیست؟
علیرضا شجاع‌نوری : پوستر در حال حاضر به عنوان یک ابزاری است در دست تهیه‌کننده برای اینکه مخاطب را دعوت کند به دیدن آن فیلم. من حالا در پرانتز باید عرض کنم ، همین الان که دارم فکر می‌کنم راجع به پوستر به عنوان یک تهیه‌کننده ، به یادم می‌آید در سال‌های پیش که در  بخش بین‌المللی فارابی مسوولیت داشتم و آن موقع هم پوستر سفارش می‌دادیم و اتفاقا تمام پوسترهایی که آن سال‌ها سفارش می‌دادیم ، یعنی همیشه برندگان جشنواره فجر و برندگان سیمرغ بلورین ، از بین پوسترهایی بود که ما سفارش می‌دادیم ، الان یک صحبت‌هایی در ذهنم می‌آید ، بعد فکر می‌کنم چرا این فرق‌ها بوجود می‌آید؟ می‌بینم بخاطر اینست که ما مخاطب‌مان را هم داریم در نظر می‌گیریم. الان برای پوسترسازی بعضا از الگوهای غیر ایرانی یا از الگوهای فیلم‌های مشابهی که در خارج ساخته شده ، استفاده می‌کنیم. اینها شاید آن کاربرد را بعضا نداشته باشد ، بخاطر اینکه جامعه ما فرق می‌کند با یک جامعه غربی که آن پوستر برایش ساخته شده است. یعنی ما برای سفارش دادن یک پوستر و برای طراحی یک پوستر ، باید ضمن اینکه تمام مشخصات قبلی را رعایت کنیم و زیبایی‌شناسی‌اش را هم در کنارش داشته باشیم ، باید مخاطب‌مان را هم بدانیم و ببینیم که چگونه باید با مخاطب اینجایی ارتباط برقرار کند.

 

شما خودتان با طراح گرافیک چگونه برخورد می‌کنید؟
علیرضا شجاع‌نوری : اصولا با آن هنرمندی که می‌خواهد طرح را بزند ، خیلی دوست دارم تعامل بکنم و با هم‌فکری هم به یک نتیجه ثالثی برسیم. من کسانی را که پوستر می‌سازند به دو دسته تقسیم می‌کنم. برخی تکنیسین و برخی هنرمند هستند که اجرا هم می‌کنند. وقتی من با آن تیپ هنرمند برخورد می‌کنم ، خوب سعی می‌کنم از هنر او هم استفاده کنم. اگر من این توانایی را داشته باشم که هنر آن را هم متبلور کنم در کاری که دارد انجام می‌شود و بتوانم به نظر خودم هم نزدیک بشوم ، خوب موفق شده‌ام. ولی در غیر آنصورت اگر بگویم من یک پوستری می‌خواهم اینجوری و آنجوری باشد ، خوب هستند تکنیسین‌هایی که ضمن احترام متقابل ، این کار را انجام می‌دهند و می‌توانیم با آنها کار کنیم. ولی وقتی با یک هنرمند طراح گرافیک صحبت می‌کنم او هم انتظار دارد و آماده است برای این تعامل. یعنی من نظراتم را می‌گویم و او هم نظراتش را می‌گوید ، اتود می‌کند ، بعد راجع به آن صحبت می‌کنیم و بعد می‌رسیم به یک درجه دیگر. منتها امروزه متاسفانه زیاد کیفیت هنری کار برایش وقت گذاشته نمی‌شود. بخاطر اینکه فضای ارزش ، فضای آنچنان نیست.

 

وضع کنونی چطور است؟
علیرضا شجاع‌نوری : به نظر من گرافیک و طراحی پوستر ، یک مظلومیتی را دارد طی می‌کند و صدایش هم درنمی‌آید و همین طوری دارد به جلو می‌رود. یعنی الان دیگر آنچنان نسبت به کار هنری یک هنرمند طراح گرافیک ، تامل نمی‌شود. به همین خاطر پوسترهایمان هم محصول آن هستند و مخاطبی هم که آنها را می‌بیند ، محصول آن است. یعنی همه در یک مظلومیتی که همه در آن مقصریم و همه در آن شریکیم ، داریم از این مظلومیت بهره‌مند می‌شویم و می‌رویم جلو. در پرانتز بگویم که الان در هر جایی شما می‌توانید یکی از این نرم‌افزارها را پیدا کنید و با تصویرتان کلنجار بروید ، بالاخره فرم‌های مختلف از آن تصویر پیدا کنید. به عبارت دیگر یک مظلومیت دیگر هم که حالا هنر دارد ، در بخش گرافیک هم همین طورست. اینست که تقریبا همه طراح گرافیک‌اند مگر اینکه عکس آن ثابت شود.

لینک به منبع

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن