هنر گرافیک پیش از آنکه به شکل هنر مطرح شود، دستاورد تازه جامعه صنعتی بود که طی آن تولید و تجارت از حالت سنتی خود خارج و در شکلی وسیع، جوامع انسانی را تحت تاثیر قرار داده بود. طبعا عنصر <رقابت> پیشامد بعدی این اتفاق بود و موفقیت در رقابت، نیازمند <تبلیغات.>
تبلیغات برای امور فرهنگی هم از این قاعده جدا نبودند، چرا که این نوع تبلیغات برای خبر رسانی یا جذب مخاطبان صورت می گرفت. سیر این روند در تاریخ حیات گرافیک به معنای امروزین گرچه تا به امروز به لحاظ تنوع شکل دچار تحولات بسیاری شده و هر روز در زمینه قالبهای گرافیکی شاهد ظهور مولودی تازه هستیم، اما وظیفه و عملکرد محتوایی گرافیک تحول چندانی نیافته است.
تبلیغات، معرفی محصولات تجاری یا فرهنگی و خبررسانی از جمله مهمترین کارکردهای محتوایی گرافیک و بخصوص بخش <پوستر> در گرافیک هستند.
پوسترهای امروزی به مدد ابزار آلات پیشرفته کامپیوتری و سیستمهای چاپ در شکل و قالب خود دچار انقلابی شگرف شدهاند. تکنیکهای متنوع تصویر سازی، عکاسی، تایپ، در کنار قطع کاغذها ، رنگها و روشهای متنوع چاپ عرصهای وسیع را رودرروی طراحان گرافیک قرار داده است تا به کمک این موارد مانعی پیش روی بیان ایدهها یشان نداشته باشند.
در این میان طراحان هر کشور با تکیه بر فرهنگ، مخاطبان، فضای حرفهای حاکم و ارتباط با آثار گرافیکی سایر نقاط جهان به خلق آثارشان می پردازند. در کشور لهستان هنوز تسلط تصویرسازی بر پوسترها نمایان است. بیان مدرن تکنیکهای سنتی در پوسترهای <ژاپنی>، فضاسازی منظم و هندسه وار در پوسترهای <سوئیسی> ، ایدههای ناب پوسترهای <آمریکایی> ، مینیمالیسم در پوسترهای <آلمانی> و حضور کالیگرافی و فضاهای خاص سنتی در پوسترهای <چینی> نمونههایی از مشخصههای بصری حاکم بر طراحی پوستر کشورهای صاحب سبک است.
اما در کنار این روند به خاطر حضور میهمان ناخوانده ای به نام <اینترنت> همچون بسیاری از موضوعات دیگر، طراحی پوستر هم در کنار پیشرفتهای چشمگیر و مثبت، دچار حرکتها منفی شده است.
یکی از این امتیازهای منفی، حضور روز افزون <مد و مد گرایی> در محتوای پوسترهای چند سال اخیر تا به امروز است. این آفت را در نگاهی کوتاه به تولیدات گرافیکی که هر روزه در انظار مخاطبانشان قرار می گیرند به راحتی می توان دریافت.
متاسفانه شمار زیادی از طراحان ایرانی در زمره کسانی هستند که خواسته یا ناخواسته در ورطه <مد> قرار گرفته اند. این مد گرایی هم ابتدا به ساکن دامنگیر <شکل و قالب> آثار می شود که تا اینجای کار چندان هرجی برآن نیست. اما فاجعه از آنجا آغاز می شود که مد و مدگرایی زهر نامریی اش را به <محتوا> ی آثار تزریق کرده و ایدهها و کارکردهای اصلی پوسترها را دچار پوکی میکند.
در ادامه این اتفاق ناخوشایند رسانه ای مانند پوستر وظیفه اصلی خود را از یاد برده یا به صف سایر گونههای هنری میپیوندد و یا تبدیل به چیزی بیخاصیت میشود که از پوستر بودن تنها نام و شکلش را یدک می کشد.
بهطور مشخص، پدیدههایی مثل <مینیمالیسم> و <تایپوگرافی> از مواردی هستند که گرافیک ایران بخصوص پوسترهایش را در چند سال اخیر دچار خود کرده اند و مدتی است که به مد تبدیل شده اند.
<تایپو گرافی> اما ظاهرا چند وقتی است که وجهه ای عجیب برای خود یافته است. اگر چه خود این تکنیک مثل همه تکنیکهای دیگر گرافیکی با استفاده بجا و درست میتواند کمک شایانی به طراح در بیان افکارش بکند، اما آفت مد گرایی، آن را در ورطه ای نادرست انداخته تا عده زیادی ضعف ایدهها و اجراهایشان را در زیر تکنیک تایپو گرافی پنهان کنند و این سبک و سیاق آنقدر رونق یافته که به مشخصه بارز پوسترهای ایرانی تبدیل شده است.
از آن بدتر وارد شدن هنرهای کاملا تزیینی و بدون کارکرد گرافیکی با کمک همین تکنیک به عرصه گرافیک است. مثال بارز این مدعا برگزاری نمایشگاهی تحت عنوان <طراحی پوستر اسماالحسنی> در خانه هنرمندان است که اتفاقا توسط عدهای از طراحان شناخته شده راه اندازی و مدیریت شده بود.
هر بیننده صاحب نظری در اولین نگاه به پوسترهای این نمایشگاه پیش و بیش از هر چیز سوالی را در ذهن خود خواهد یافت که آیا اینها پوسترند؟! کدام یک از کارکردها و وظایفی که بر دوش پوستر است در این آثار به چشم می آید؟ این کاغذها که بر سینه دیوار چسبیدهاند چه چیزی را تبلیغ میکنند؟ چه اطلاعاتی را راجع به چه چیز منتقل میکنند؟ و آیا اصولا اینها نقاشی اند، خوشنویسی اند، نقاشی خط اند یا بازیهای بی قید و بند با حروف و کلمات؟ آیا عنوان یک نمایشگاه، بر پوستر بودن این آثار راه یافته به نمایشگاه دلالت می کند؟
تا آنجا که پیداست، این طراحان، شکل جدیدی از پوستر را کشف کرده اند که شاید خود <پوسترهای تزیینی> بنامند! و این یعنی رهایی از آن همه ضوابط حاکم بر طراحی پوستر که نفس گیرند و طراحان بزرگ، با فائق آمدن بر همین چارچوبها و محدودیتها شاهکار آفریدند و جریان ساز شدند.
کنار گذاشتن ایده ، بی اعتنایی به رابطه فرم و محتوا، ترکیب بندیهای ضعیف، برخورد فانتزی و بازیگوشانه با حروف و کلمات، چند پهلو بودن و تعلق به دنیایی غیر از دنیای اصول طراحی پوستر، خصیصه بارز این نوع پوسترهای تزیینی خواهد بود.
حالا شما هم دهنه اسب رام کامپیوتر تان را بگیرید و با استفاده از تکنیک تایپو گرافی پوستری طرح کنید و حسابی تاخت و تاز کنید. چطور است با اسم اعضای خانوادهتان یا توسط کلمات ترانه جدید مورد علاقه تان بازی کنید و پوستری بسازید!
مطمئن باشید هر چیز که تولید شد، به احتمال قریب به یقین <پوستر> نام خواهدگرفت! اگر هم عمری بود، از ماحصل فعالیتمان نمایشگاهی برگزار خواهیم کرد...< نمایشگاه پوسترخانواده قشنگ من> یا..... <نمایشگاه پوسترهای ترانههای شش و هشت!> چطور است؟!
لینک به منبع