گفت و گو با فرزاد ادیبی


فرزاد ادیبیپنجم شهریورماه نمایشگاه پوستر نسل پنج در نگارخانه خیال گشایش یافت. از میان 2324 اثری که توسط 325 نفر به دبیرخانه این نمایشگاه ارسال شده بود، 253 اثر از 127 طراح پذیرفته شد. قباد شیوا، فرزاد ادیبی، بیژن صیفوری، پریسا تشکری و مهدی سعیدی هیئت انتخاب آثار این نمایشگاه بودند. به همین مناسبت با فرزاد ادیبی - طراح گرافیک و مدرس دانشگاه - گفت و گویی کرده ایم که می خوانید.

آقای ادیبی، لطفاً در آغاز تعریفی از «نسل پنج» ارائه کنید.
طراحان گرافیک نوین ایران را برای داوری بهتر آثار، روند کاری و رسیدن به چشماندازی از تأثیرشان، به نسلهایی با فاصله زمانی تقریبی تقسیم کرده اند. نسل اول کسانی هستند که گرافیک را به صورت جدی و امروزی در ایران رواج دادند مثل فردریک تالبرگ، موشخ سروری و بعد محمد بهرامی، هوشنگ کاظمی، محمود جوادی پور، هوشنگ پزشک نیا و ... نسل دومیها معمولاً فارغ التحصیلان نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا هستند و کار گرافیک را به صورت حرفه ای و هنری دنبال کرده اند؛ مثل مرتضی ممیز، محمد احصایی، قباد شیوا، فرشید مثقالی و ... البته در این تقسیم بندیها گاهی افرادی هستند که بین دو نسل قرار میگیرند؛ مثل صادق بریرانی که حدفاصل نسلهای اول و دوم هستند و ابراهیم حقیقی که حد واسط نسلهای دوم و سوم است. به هر حال این نسل بندی ها تا حال به نسل پنج رسیده.

خودتان از نسل چندم هستید؟
نسل چهارم.

پس هیئت انتخاب ترکیبی از همه نسلها بوده.
تقریباً. استاد شیوا از نسل دو، آقای صیفوری و بنده از نسل چهار و خانم تشکری و آقای سعیدی از نسل پنج.

ملاک داوری و انتخاب آثار چه بود؟
سلامت آثار از نظر اصول گرافیک، نوآوری و داشتن ایده، و درعین حال، ایرانی بودن.

فرقی بین آثار چاپ شده و چاپ نشده قایل بودید؟
البته به جای آثار چاپ شده میتوان گفت آثاری که سفارش دهنده داشته، چون امروزه دیگر نوع چاپ ملاک محکمی برای گرافیک بودن اثر نیست. گاهی سفارش دهنده از یک پوستر تعداد محدودی لازم دارد که برایش چاپ افست و یا حتی سیلک مقرون به صرفه نیست. چاپ دیجیتال در این زمانه پاسخ مناسبی برای این نوع نیازهاست. به هر حال در انتخاب، به پوسترهایی که سفارش دهنده داشتند توجه ویژهای داشتیم.

آثار تجربی بیشتر بودند یا آثاری که سفارش دهنده داشتند؟
آثار تجربی. برای نسلی که هنوز قوام نیافته اند و آن چنان که باید، در جامعه شناخته نشده اند، این طبیعی است. البته تعداد آثاری که سفارش دهنده هم داشتند کم نبود. تعداد کل آثار و اصلاً نسل پنجمیها بسیار بسیار زیادند. در همان صحبتی که در سینماتک نگارخانه خیال داشتیم، گفتم که تعداد افراد این نسل قطعاً با تمامی تاریخ گرافیک نوین ایران برابری میکند و ای بسا بیشتر نیز هستند. اگر در نسل دوم گرافیک ایران، ما شاهد انقلاب در کیفیت هستیم، در نسل پنجم، انقلاب کمّی را می بینیم که البته از کمیت نیز گاهی به کیفیت میرسیم.

در میزگردهایی که در حاشیه این نمایشگاه برگزار شد، شما بیشتر درباره نسل پنج صحبت کردید. افراد دیگر چه کسانی بودند؟
روز ششم شهریور آقایان قباد شیوا و بیژن صیفوری صحبت کردند و روز هفتم نیز آقای حقیقی و بنده بودیم. آقای شیوا راجع به نسلهای پیشین، آقای صیفوری درباره حواشی نمایشگاه و آقای حقیقی درباره پوستر، نکات قابل توجهی را بیان کردند.

عمده بحث شما در مورد خود نسل پنجمیها بود و از منظری علمی و عادلانه به این نسل نگاه کرده بودید. در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
خدمت شما عرض کنم که از شش جهت نسل پنج را بررسی کرده بودم؛ شامل سن، جنس، میزان پراکندگی، تحصیلات، امکانات و زیبایی شناسی.

فکر میکنم که سن عامل بسیار مهمی در مورد نسل و نسل بندی باشد.
همین طور است. نسل پنجمیها را با تساهل میتوان متولدان دهه 50 خورشیدی دانست؛ یعنی طراحان 25 تا 35 ساله و جوانترین طراحان. جوانها بسیار پرتوان و پرانگیزه اند؛ سرشار از خواستن و توانستن. اگر مورد توجه قرار گیرند و با برنامه درست و حساب شده هدایت شوند، حضورشان و تولید و تأثیرشان ارزشمندتر از همه معادن نفت و طلا خواهد بود و اگر به توان و خواستشان بی توجهی شود، حضورشان خطرناکتر از مهلک ترین بیماری، بمب و هر مخدر و مخربی خواهد شد. این نکات شعر و شعار نیستند، واقعیتاند. برعهده مراکزی چون فرهنگستان هنر، وزارت ارشاد و سازمانهای مشابه است که به این مهم توجه و البته عمل کنند.

کشور ما جوانترین کشور منطقه است و اگر این نیروی بی پایان و خستگی ناپذیر در جهت درستی جریان یابد، دولت، کشور و خود جوانان از این توانمندیها منتفع میشوند. چرا فرار مغزها؟ چرا بی توجهی به استعدادها؟ هنرمندان ایرانی که جوایز جهانی را کسب میکنند، ورزشکارانی که پولهای خارجی را نصیب ایران میکنند و ... واقعیت دارند. این بخش باید دیده شود. البته من در حیطه تخصص خودم صحبت میکنم. امروزه به راحتی میتوان از آن سوی آبها سفارش گرفت و محصولات گرافیکی را حتی چاپ شده تحویل داد و یا کارهای دیگری که صاحب نظران بهتر می دانند. همین نمایشگاه نسل پنج که با حمایت فرهنگستان برگزار شد، قدمی است بسیار مثبت در جهت توجه به این گروه. مشوقهایی از این دست میتوانند انگیزه ایجاد کنند. این نمایشگاه و نمایشگاههایی از این نوع باید حمایت شوند و البته تداوم نیز داشته باشند. از همین حالا میتوان به فکر نمایشگاه بعدی نسل پنج بود؛ نه مثل نمایشگاه پوسترهای تجربی که سال 80 برگزار شد و دیگر ادامه نیافت.

این نمایشگاه پوسترهای تجربی کجا برگزار شد و توسط چه کسانی؟
در موزه هنرهای معاصر و با حمایت مرکز هنرهای تجسمی و با طراحی و هدایت زندهیاد مرتضی ممیز. آقایان ابراهیم حقیقی، مصطفی اسداللهی، ساعد مشکی، رضا عابدینی و بنده هم هیئت برگزاری بودیم. هدف این نمایشگاه توجه و تشویق پوسترهایی بود که طراحان برای خود و نه برای سفارش دهنده کارکرده بودند. خوب، نسل پنجمی ها، هم زیادند و هم سفارش کم دارند. درس گرافیک هم خوانده اند. نمیتوانند کار نکنند. ما به عنوان طراحان با سابقه، نباید به تجربیاتشان سرکوفت بزنیم و جست و جوهایشان را تحقیر کنیم. برگزاری نمایشگاههایی چون پوسترهای تجربی و یا همین نسل پنج میتواند پاسخ این کوششها باشد و البته تداوم و استمرار این نمایشگاهها هم خیلی مهم است.

گفتید که یکی از محورهای بحثتان در مورد جنسیت بود ...
بله، نسبت جنس زن در نسل پنجم بالاتر از جنس مرد است؛ اگرچه دیده نمیشوند و علت آن هم سایهنشینی این گروه است. دختران فارغ التحصیل گرافیک یا به کار ادامه نمی دهند و یا به حواشی این حرفه توجه بیشتری نشان می دهند و کمتر درگیر ایده پردازی و حضور جدی در این حرفه میشوند. خیلی از مراکز آموزشی تهران و شهرستانها هم فقط دخترانه هستند و پسران را به این مدارس راهی نیست؛ مثل دانشگاه الزهرا در تهران و آموزشکده فنی دختران در کرمانشاه ، رشت و... البته نسبت دختران در همه رشته های دیگر هم بیشتر از پسران است.

و سال به سال هم دختران دانشجو بیشتر از پسران می شوند.
بله.

البته من فکر میکنم در تهران و مراکز عمده این نسبت وجود دارد و در شهرستانهای کوچک شاید عکس این باشد.
شاید. میزان پراکندگی هم در مقایسه با سالهای فعالیت نسلهای دوم تا چهارم در حرفه ما دگرگون شده. زمانی تقریباً همه امکانات گرافیک اعم از آتلیه ها و چاپخانه ها در تهران متمرکز بود و صاحبان صنایع و کارخانهها و کلاً نیازمندان خدمات گرافیک برای تأمین نیازشان به تهران میآمدند؛ اما امروزه در کنار همه قطب های صنعتی، کارگاههای گرافیکی فعالی هم هستند با طراحانی از نسل پنجم؛ همچنین مراکز آموزشی که شما می فرمایید. امروزه در بیشتر شهرهای مهم رشته های هنر و به ویژه گرافیک با دانشجویان بومی و یا مهاجر دایر شده.

اطلاع دارید تا چه مقطعی؟
دقیقاً نه، ولی تا آن جا که مطلعم، تا مقطع کارشناسی. البته برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به تهران می آیند. تحصیلات نسل پنجم مسئله شایان توجهی است، چرا که امروزه آن ها میتوانند با مدرک کارشناسی ارشد در رشته ای که از آن فارغ التحصیل شده اند امرار معاش کنند؛ امری که برای نسل دومیها یک رؤیا بود. بیشتر نسل دومیها فارغ التحصیل رشته نقاشی بودند. در آن روزگار، حرفه گرافیک حتی با بی مهری دوستانشان، بازاری، تبلیغاتی و ... خوانده میشد، چه رسد به اینکه رشته گرافیک را در دانشگاه تدریس و تحصیل کنند.

برای همین در کار نسل دومیها نقاشی و تصویرسازی بیشتر است؟
بله، به هر جهت نسل دومی ها نقاش بودند، نه طراح. ولی با همین دانش، شاهکارهایی هم دارند که در بخش گرافیک با کارهای طراز اول جهانی پهلو می زند.

در کارهای نسل پنجم چطور؛ آثاری هستند که ماندگار باشند؟
بیشتر این دوستان در آغاز راه اند، ولی با این رقم و رمق که می بینیم، حتماً اتفاقات بسیار ستایش مندانهای را در پیش رو دارند.

به هر حال این نسل میراث دار نسلهای پیشین هستند با تحصیلات ویژه گرافیک.
بله، تحصیلات ویژهای که میفرمایید حتماً منظورتان گرایشهای تخصصی و فوق تخصصی آن هاست. در کار این نسل، تایپ و تایپوگرافی و توجه ویژه به نوشته و به کارگیری تمهیدات بصری بر روی نوشته خیلی بیشتر از نسلهای پیش است. فرمگرایی و توجه ویژه به تایپ، ویژگی کار این دوستان است. در کار نسل دومیها - که انقلابگران کیفیت در گرافیکاند - انس و الفت با انواع تصویر - عکس، تصویرسازی و طراحی - دیده میشود و در کار این نسل - که انقلابگران کمیت در گرافیکاند - شیفتگی به تایپوگرافی.

آیا این توجه به تایپوگرافی فقط به دلیل نوع تحصیلات نسل پنجمی هاست؟
تحصیلات یکی از دلایل است. این دوستان با وسایل ارتباطی با جهان گرافیک بده بستان دارند. سلیقه جهانی و زیبایی شناسی امروزی هم بی تأثیر نیست؛ و البته امکانات و تجهیزاتی که در رایانه وجود دارد.

... وسیلهای که در اختیار نسلهای قبلی نبود.
بله، نسلهای قبلی با دست کار می کردند. برای اجرای یک پوستر شاید یک هفته کار می کردند. رسامی، طراحی، عکاسی و خوش نویسی می کردند و در محیط لیتوگرافی کار مونتاژ انجام می دادند. صبر و حوصله و دقت می کردند که البته این خصایص هم در خلق و خوی آن ها نهادینه شده بود. اما امروزه همه اقلام و فونتهای خوش نویسی، میزهای تحریر، کارگاههای عظیم عکاسی و دوربینهای سنگین، لیتوگرافی، انواع شابلونها، زیپاتونها، دستگاههایی مثل ریپروماستر و لاینوترون همه و همه در یک کیف کوچک دستیِ فشرده شده به نام رایانه در خدمت طراح نسل پنجم قرار گرفته. او به راحتی از همه امکانات و تجهیزات رایانه سود میبرد و اگر از نتیجه راضی نبود، میتواند برگردد و کارش را ویرایش و تصحیح کند. این برگشت و تصحیح هم در منش طراح جوان امروزی نهادینه شده. او احساس میکند می توان برگشت و هر چیزی را تصحیح کرد. به همین دلیل او جسور و گاهی در مقابل کار و ارزشها گستاخ است؛ گرچه این جسارت اقتضای سن و زمانه او نیز هست.

پس رایانه این ویژگیها را هم دارد.
مثال رایانه همان مثال معروف چاقو است که در دست جراح زندگی میدهد و در دست چاقوکش زندگی میگیرد. بستگی به فرهنگ کسی دارد که با آن کار می کند. همین نسل با همین رایانه دهکده جهانی را ساخته است. نسل پنجمی به راحتی با آن سوی دنیا ارتباط برقرار و اطلاعات مبادله میکند. او سلیقه جهانی را میشناسد و جوایز مسابقات هنری را نصیب خود و کشورش میکند. البته این رایانه ویژگیهای بسیار زیادی دارد که هنوز نمیشناسیم و یا درست استفاده نمیکنیم.

مهندسان سازنده و برنامه نویسان رایانه هر روز امکانات تازهای را وارد بازار می کنند و استفاده کنندگان حتی فرصت تجربه این امکانات را ندارند.

این نه فقط در ایران که در همه جهان اتفاق می افتد. ما هنوز فرصت درک و شناخت قابلیتهای رایانه را نداشته ایم. هر وسیله ای تأثیر و زیبایی خود را دارد. اثر یک قلم مو، قلم فلزی و حتی کاردک، بیان و زیبایی خود را دارد و هر وسیله ای که تازه به بازار می آید زیبایی شناسی نهفته خود را هم به همراه می آورد. تصور کنید این همه برنامه با این همه تجهیزات و امکانات و با بی نهایت تمهید و توان و جلوه بصری همه را و مخصوصاً نسل پنجم را غافلگیر کرده است. این یکی از عللی است که به تعریف زیبایی شناسی این نسل نرسیده ایم. این نسل مقارن است با پس از موج نو در آن سوی آب. تأثیرات آن ها هم در زیبایی شناسی این دوستان دیده می شود. این هم از کرامات کامپیوتر است که ما به راحتی می توانیم از طریق شبکه های اینترنتی از معتبرترین موزه ها و نمایشگاهها دیدن کنیم.

پس زیبایی شناسی نسل پنج را در بودن کامپیوتر می بینید که از سویی با آن ارتباط جهانی برقرار می شود و از سویی با امکانات و تجهیزاتی که دارد، موجب ایجاد نوعی زیبایی شناسی شده است.
هر دوره ای زیبایی شناسی و سلیقه ویژه خود را دارد. تأثیر رایانه در هر دو زمینه ای که برشمردید انکارناپذیر است. اما ویژگی های اجتماعی، اقلیمی، فرهنگی، تاریخی و ... نیز در نگاه زیبایی شناسی هر نسل تأثیر مستقیم دارد. گرایش به نوشته و ایجاد جلوه های بصری متنوع با آن، استفاده از رنگ های تند، شیفتگی به انقباضات بصری در کنار فضاهای خالی در ترکیب بندی آثار و استفاده از عکس به جای طرح در آثاری که تصویر حضور جدی دارد، از ویژگی های گرافیک نسل پنجمی هاست.

شما در هنگام انتخاب آثار متوجه اینها شدید یا بعداً که کارها روی دیوار رفت؟ پیش تر متوجه این ویژگیها شده بودم. من کارهای همکارانم در همه نسلها را دنبال می کنم.

از وقت وحوصله و توضیح هایتان سپاس گزارم. اگر صحبتی درباره این نمایشگاه و این نسل مانده، بفرمایید.
فکر کنم گفتنی ها را گفتیم.
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن