پوسترهایم بیشتر به آرت گرایش دارند


مازیار زند متولد سوم اسفند 1356 در تهران است. وی تحصیلات خود را در رشته معماری تا کارشناسی ارشد ادامه داده و از سال 1377 فعالیت حرفه‌ای در زمینه‌ی گرافیک را آغاز کرده است.
مازیار زند تعدادی از پوسترهای خود را به کارگاه آورده تا در یک گالری جداگانه به نمایش گذاشته شوند.تصویرسازی‌ها و لوگوهای او در آینده در گالری‌های دیگری قرار خواهند گرفت. در ادامه نظرات مازیار زند درباره پوستر و نیز پوسترهای خودش که طی گفت‌وگویی با شیرین آزادی بیان شده را می‌خوانید.

من همیشه در مورد کارهای شما مشکل داشته ام. فرم ظاهری پوسترها آن قدر ساده است که مرا جذب نمی‌کند، بسیاری از آن‌ها را حتا پوستر نمی‌دانم و اگر قرار است پوستر اطلاع رسانی کند، در پوسترهای شما نقش اطلاع رسانی کم رنگ است.

تا چند دهه پیش پوستر وظیفه اطلاع رسانی داشت. امروزه با گسترش ارتباطات و دگرگون شدن نحوه ارتباط ، این وظیفه برعهده‌ی رسانه‌های دیگر قرار گرفته است. کمتر کسی اخبار و تازه‌ها را از طریق پوستر پیگیری می‌کند. آقای
عابدینی به نقل از یک طراح گرافیک می‌گفتند امروزه پوستر طراحی می شود فقط به این دلیل که طراحان دوست دارند پوستر طراحی کنند.

پس پوستر به شکلی که شما طراحی می‌کنید چه هدفی را دنبال می کند؟

پوسترهای من بیشتر به آرت گرایش دارند و تعریف آکادمیک پوستر به عنوان مدیوم اطلاع رسان در آن‌ها کمتر دیده می‌شود .
این پوسترها معمولا سفارش دهنده ندارند و سلف پروموشن Self Promotion هستند. من ذهنیات و ایده‌هایم را در قالب پوستر ارائه می کنم.
می دانی که ایده‌ بخش مهمی از هنرهای تجسمی است، در واقع مهم‌ترین بخش آن است. بعد از آن هنرمند به اجرای ایده‌اش می‌پردازد. هرهنرمند با مدیوم شخصی اش به ایده‌هایش تجسم خارجی می‌بخشد.

پوستر اثر مرحوم ممیزگرافیک ایران و آموخته‌های طراح گرافیک‌های ایرانی بیشتر تحت تاثیر مکتب لهستان است که به شیوه‌ی روایی اجرا می‌شوند. بنابر این اکثر طراحان عادت کرده‌اند به ایده‌هایی فکر کنند که به شکل روایی اجرا می‌شوند و یا ایده‌هایشان را در قالب یک روایت بیان می‌کنند.

در پوسترهای روایی موضوع پوستر معمولا از طریق تصویرسازی بیان می‌شود.
به طور مثال در پوستر معروف" نخستین نمایشگاه هنر گرافیک آسیا" اثر مرحوم ممیز که دواتی روشن شده و در زمینه ای تاریک در حال نور پراکنی است با استفاده از تصویرسازی و المان های مشخص ساخته شده است.
بنابر این مخاطب پوستر در ایران تحت تاثیر این مکتب عادت کرده است پیش از هر چیز ، به این شکل به یافتن ایده در پوستر بپردازد. و اگر پوسترهایی را بییند که ایده‌ها در آن به شکل روایی بیان نشده فکر می‌کند ایده‌ای در آن وجود ندارد و پوستر نتوانسته رسالت خود را انجام دهد.
 فیلیپ آپولوا  Apeloig Philppeدر حالی‌که روش روایی تنها راه انتقال مفاهیم نیست.
مثلا در مکتب پوستر سوئیس این انتقال مستقیما از طریق فرم صورت می گیرد. روایتی درون پوستر نیست که شما را به مفهومی ارجاع بدهد.
تکیه این طراحان بر کنش میان فرم ها و انتقال مفاهیم از طریق رابطه بصری میان آن‌ها صورت می گیرد. پوستر های تایپوگرافی عموما از این نوع هستند.پوستر فیلیپ آپولوا
Apeloig Philppe ( پوستر دوم ) نمونه ای از این نوع است.

در پوستر باران خانم کاترین زاسک
Zask-Catherine ( پوستر سوم) مفهوم باران از طریق تغییر شکل در فرم حروف منتقل شده است.

با دیدن این نوع پوستر یاد این شعر سهراب سپهری می‌افتم که می گوید:
Zask-Catherine & Troxler" زندگی هندسه ساده و یکسان نفس هاست."
می بینید که مفهوم شعر در فرم شعر هم نمایان است. تکرار صدای س همان یکسانی نفس هاست که شاعر می گوید.
یا پوستر تروکسلر
Troxler ( پوستر چهارم) که مبتنی بر فرم است نه روایت.
طراحان سبک سوییسی با ترجمه ذهنی مفاهیم به فرم و رابطه فرم ها در پوستر، بیانی غیر روایی از موضوع ارایه می دهند.

من هم معمولا برای بیان مفاهیم از ایده های روایی استفاده نمی کنم . مثلا پوستر یادبود هنریک
توماشفسکی پوستری غیر روایی است که به عقیده‌ی من ترجمه‌ی خود توماشفسکی است.
توماشفسکی در دوره ای که طراحان گرافیک دنیا به دیزاین و رابطه دقیق بصری عناصر با هم و فرم و رنگ در پوستر اهمیت می دادند، می گفت من کارهایم را دیزاین نمی کنم. او آزادانه روایتی از مفاهیم را در قالب ایده هایش تصویر می کرد.
من برای این پوستر( پوستر پنجم) از مشخصه‌ای که به او مربوط باشد استفاده نکرده ام. به همین دلیل خیلی از افرادی که این پوستر را می‌بینند می‌گویند این توماشفسکی نیست فقط چند مربع است.
البته در پوستر دیگری که برای توماشفسکی طراحی کرده ام ( پوستر ششم) از یکی از کارهای خودش ایده گرفتم اما با بیانی امروزی و زبان و لهجه‌ی خودم . این پوستر پوستری روایی به حساب می آید.

Maziar Zand
تا به حال تحت تاثیر کدام معلم یا طراح گرافیک بوده اید؟

مهمترین معلم پوستر من آقای
رضا عابدینی هستند که بر روی نحوه نگاه کردن و برخورد با پوستر روی من تاثیر گذاشتند.

ولی کارهای شما شبیه به کارهای آقای عابدینی نیست.

اگر شما مثل کسی کار می کنید ایراد از شماست. من سعی می کنم تحت تاثیر هیچ طراحی قرار نگیرم. هرچند وقتی کارهای تروکسلر را می بینم فکر می کنم پیش از من همه آن هایی را که باید تجربه می کردم تجربه کرده است. اما با این وجود کارهایم شبیه به او نیست.

حالا که می گویید سعی می کنید شبیه به کسی طراحی نکنید و خودتان باشید من به دنبال چه نقطه مشترکی در کارهایتان باید بگردم که نشان دهنده شما باشد؟

سادگی پوستر ها نقطه مشترک آن هاست. معمولا از عناصر کمی در پوستر استفاده شده است . اگر نقطه است. فقط نقطه است. اگر عکس است فقط یک عکس است. معمولا فقط از یک ایده و یک تکنیک در هر پوستر استفاده می کنم.

چرا این قدر از رنگ قرمز استفاده می کنید؟

در کارهای من رنگ نقش مهمی بازی نمی کند. در واقع اتفاقات درون پوستر، وابسته به رنگ آن نیست و در انتقال مفهوم کمکی نمی کند. شاید رنگ خیلی از پوسترها را عوض کنید وساختار پوستر تغییر نکند.
استفاده از قرمز به علاقه شخصی من به این رنگ بر می گردد. فکر می کنم قرمز پر از انرژی است، می خواهد به شما حمله کند و وارد ذهنتان شود . بعید است از کنار یک پوستر قرمز عبور کنید و آن را نبینید.

لینک به منبع

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن