گفتگو با کورش پارسانژاد؛ بخش دوم




وب سایت اعلان/ شنبه 20 تیرماه ۱۳۸۶
علیرضا حصارکی

کورش پارسانژاد/ عکس: مجله الکترونیکی "رنگ"
کورش پارسانژاد/ عکس: مجله الکترونیکی "رنگ"
موضوعات مورد علاقه ی شما در طراحی پوستر کدامند؟

من به طور طبیعی کار فرهنگی را بیشتر از کار تجاری دوست دارم . در کار فرهنگی با اشخاصی روبرو هستیم که خودشان کار فرهنگی می کنند.به هر حال عمده ی سفارش های من را سفارش فرهنگی تشکیل می دهد. به دلیل رویارویی من با اشخاص فرهنگی، کار سیاسی را در مرحله ی آخر دوست دارم انجام دهم اما در قالب سیاسی هم می توان کار خوبی ارائه داد با این که در کشور، این کار بسیار سخت است و رویارویی با سفارش دهنده های این نوع کارها بسیار مشکل!
 

آیا ایده را در پوستر هایتان را تقسیم بندی می کنید ؟
ببینید چه کسانی که تصویر گونه کار می کنند و چه کسانی که فونت بر روی کارشان غالب است این را اذعان دارند که باید ببینیم چه ایده ای با قالب کار ما سازگار است یعنی نگاه می کنند به اینکه چه ایده ای با نوشته، قابلیت کاری دارد ویا شخصی که بیشتر با تصویر کار می کند ببیند چه ایده ی تصویری برای کارش مناسب است. روند درستش این است. من هم همین طور هستم سعی دارم یک ایده مناسب و خوب درست گرافیکی را بدون زواید و اضافه ها کار کنم چند وقت پیش مجموعه   ای از آثار طراح گرافیکی به نام میشل باتوری را می دیدم که از طراح گرافیک های لهستانی است که الان مقیم فرانسه است از آثار این طراح خیلی لذت بردم چون در صفحه اثرش چیز هایی که لازم بود مورد استفاده قرار گرفته بگیرد ایده های بسیاری دارد و البته بدون زواید و ناب . به نظرم این طراح استفاده خوبی از عکس ها می کند و تمام در مواردی که در کار هایش است چیز هایی وجود دارد که باید باشد و چیزی که بخواهد به عنوان یک فرم کمکی بیاید تا اثرش را زیبا کند وجود ندارد . در برخی موارد ما مجبوریم فرم های کمکی را در کار اظافه کنیم تا کار ما را به جهت ترکیب بندی و کمپوزیسیون قوام دهد تا کامل شود من این نوع آثار را می پسندم که بر این اساس ، موضوع را تبدیل کنم به یک فکر گرافیکی با یک زبانی گرافیکی حالا ممکن است برخی جاها شالوده و پایه  ی کار من تصویر سازی باشد و یک فونت را به عنوان یک مکمل ببینم و گاهی هم ممکن است که فونت ، عنصر اصلی باشد و تصویر به عنوان کمک کننده در اثر بیاید این بستگی به ایده دارد   و دوست دارم ایده ، اضافات نداشته باشد و به یک نوع   ایجاز در اثر دست پیدا کنم یعنی هرچه در کار هست به یک دردی بخورد.

چه تفاوتی میان یک اثر گرافیکی در پوستر با همان اثر در طراحی جلد کتاب یا مجله هست؟
خب در طراحی جلد دستت باز است چون کتاب ها و مجلات به لحاظ قطع ، اندازه های گوناگونی دارند در حالی که اندازه های پوستر محدود هستند . مساله ی دیگر اینکه شما هیچ وقت برای دیدن یک پوستر از منزل خارج نمی شوی .یعنی یک کششی باید باشد که تو را برای دیدن پوستر از خانه ات بیرون بکشد که معمولاً پیش نمی آید اما زیاد پیش می آید که کسی برای خرید کتاب یا مجله از منزل بیرون برود.
 

در کارهای شما گاهی دیده می شود که چند پیام به طور یکجا به مخاطب تزریق می شود. آیا چنین روشی را درست می دانید؟ به نظرتان مخاطب گیج نمی شود؟
ببینید من در آثارنشریه ی کمان که دیگر چاپ نمی شود ترکیب بندی شلوغ را جزئی از کار می کردم چرا که با مفهوم جنگ ،خشونت و معیار های جنگی روبرو بودم. زمانی است که ترکیب بندی شلوغ جزء ذات کار به شمار می رود و زمانی هم است که موضوع ، شلوغی خاصی را طلب نمی کند و باید بروید سر اصل مطلب و ایده را خیلی مختصر و مفید باید کار کرد . شلوغ که می گویم این نیست که همه عناصر با هم یکدست صدا کنند.   کار به هر حال باید باید طبقه طبقه شده باشد یا همان پلان در تصاویر و عناصر اشتراک داشته باشد. کار مجله ی کمان به دلیل موضوع جنگی که داشت این را طلب می کرد در همان شلوغی ها هم که جلد را می دیدید متوجه ایده می شدید .

کمی هم درباره ی نقش تایپ در کارهایتان توضیح دهید.
 من در اثرم به ایده خیلی توجه می کنم به طور مثال برای متن یک داستان یا یک پوستر برای جشنواره فیلم ایتالیا یا یک آرم نوشتاری برای یک شهرداری خیلی روی تایپ این ها فکر می کنم من برای متن یک کتاب با نویسنده صحبت می کنم و بعد برای   علایق و خصوصیاتی که دوست دارم در اثرم باشد تصمیم می گیرم و آن ها را با هم ترکیب می کنم و نتیجه خودم را به دست می آورم. بازی هایی هم که با فونت دارم معمولاً سعی دارم به موضوع آن اثر هماهنگ باشد مثلاً اگر بخواهم فرم آن ها را به هم بریزم یا خارج از فرم طبیعی با نوشته   ای برخورد کنم سعی می کنم در راستای موضوع   باشد و به اصطلاح مچ(هماهنگ) باشد مثلاً زمانی در نشریه کمان حروفی را انتخاب می کردم تا به حال و هوای جنگ بخورد نوشته هایی پر حجم و تپل و با گوشه های تیز یا مثلاً افکت هایی که به آنها اضافه می کردم بستگی به موضوع و ماجرای من داشت. معمولاً با حروف اگر بازی می کنم سعی دارم در خدمت موضوع و سفارش من باشد.
 

با توجه به این حساسیتی که برای روح حروف قایلید می خواهم بدانم نظزتان درباره ی فرمالیسم چیست. اگر اثری در قالب فرمالیزم طراحی شود آیا نشانی بر خام بودن و بی هویتی اثر است ؟
به نظرمن فرمالیستی بودن دلیلی بر خامی یک اثر نیست ولی حد و اندازه ای دارد و باید تا جایی پیش برود که  خلاقیت طراح آسیبی نبیند و ایده ی کار محفوظ بماند. حالا اگر این ایده در قالب فرم مشخصی پیش برود این اصلاً بد نیست.
به عنوان مثال ممکن است یک طراح برای دو موضوع متفاوت که یکی نمایشگاه نقاشی است و دیگری کنسرت موسیقی ، از یک تکنیک ثابت برای هر دو اثر استفاده کند.
طراح اگر واقعاً بر کار خود تسلط داشته باشد یا به عبارتی به بیان شخصی اش دست پیدا کرده باشد می تواند از عهده ی اجرای کار به خوبی بر بیاید. ولی همان طور که گفتم به ایده ی اثر نباید لطمه ای وارد شود.
 

 به عنوان سوال آخر با توجه به این که ما پیشینه ای قوی در نقش و نگار داریم بفرمایید چه عاملی باعث مرعوبیت ما در برابر غرب شده؟
این دهه ی اخیر دهه ای است که بیشتر طراحان به ایرانی کار کردن روی آوردند. اگر الان گرافیک ما با حالت غربی کار می شود به این دلیل است که روند صادراتی از غرب دارد این نوع بیان کار گرافیک ( یعنی پوستر نشانه طرح جلد و ...) همه به نوعی از غرب آمدند و شکل بیانی غربی دارند. به نظر من در این چند دهه وخصوصاً در دهه ی اخیر، اتفاقاً طراحان به سمت ایرانی کار کردن سوق پیدا کرده اند و یک هویت ایرانی به مفهوم صحیح خود نه به معنای دم دستی را تزریق می کنند در کارشان. البته این خصیصه در اکثر طراحان حرفه ای ما هست ولی در نسل جوان تر ، به تدریج   بیشتر می شوند .

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن