پارسا نژاد؛ حد و مرز تایپوگرافی را بشناسیم


کورش پارسانژاد نیازی به معرفی ندارد. مصاحبه  با این طراح گرافیک و مدرس دانشگاه در یکی از روز های زمستان 85 و در ساختمان مجلات رشد که پارسانژاد مدیر هنری آن است صورت گرفت.از خیلی موضوعات سخن به میان رفت و به خاطر برخی ملاحظات فقط قسمت هایی از گفتگوی آن روز برای صفحه ی یک فنجان چای در نظر گرفته شد که در دو بخش به شما تقدیم خواهد شد. قسمت اول این گفتگو پیش روی شماست.

علیرضا حصارکی
 


این روزها جریانی که بر گرافیک ایران غلبه دارد تایپوگرافی است به نحوی که نسل جدید طراحان گرافیک بیشتر از نسل پیش به تایپ گرایش دارند. آیا می توانیم این نسل را نسل پویش گر در تایپ بنامیم؟
تایپوگرافی در چند سال اخیر به نوعی به یک موج نو تبدیل شده . نمی توانم بگویم حرکت بدی است ولی به اعتقاد من باید حد آن را بشناسیم همانطور که قبلا هم گفتم ایده در یک اثر اهمیت زیادی دارد به طوری که هر گاه بخواهیم اثری رو با تایپ نشان بدهیم بدون اینکه در آن ایده ای باشد و تنها با فونت بازی شود این حرکت مخرب است. شکل صحیح این حرکت را به نظرم کسانی انجام می دهند که مفهوم درست آن را درک کرده اند و به شناخت رسیده اند. به اعتقاد بنده ما در حال حاضر شکل منسجمی در تایپو گرافی نداریم.

ببینید نسل اول و دوم ما اکثرا نقاش بوده اند و درعمده ی آثارشان عناصر تصویری به چشم می خورد سوال این است چرا این اساتید با توجه به گذشت و اقتضای زمان   بر سر عناصری مثل فراوانی   تایپ با جوانان مشکل دارند ؟
آن ها نگران این هستند که مبادا نسلی فرمالیست و بدون ایده پدید بیاید که من فکر می کنم از این جنبه فکر غلطی نیست. به نظرم مشکلی که الان بر سر تایپو گرافی وجود دارد بر سر تعریف آن است الان یک عده ای تایپو گرافی را استفاده صرف از تایپ می دانند، عده ای دیگر استفاده از نستعلیق و خطوط سنتی(کالی گرافی) را تایپوگرافی می گویند و عده هم هستند که دست نویس ( هندلترینگ) را تعریف تایپوگرافی می دانند به اعتقاد من باید برای این مقوله یک تعریف خوب و جامع داشت .
 به نظر بنده کاری که در نمایشگاه اسما الحسنی صورت گرفت به عنوان ارتباط بین موضوع نمایشگاه و عنوان آن (حروف نگاری)   باعث شد تا حد زیادی جنجال ها کم بشود چون واژه ی حروف نگاری تقریباً انواع شیوه های نوشتاری را در بر می گیرد.

تعریف شما از گرافیک ایرانی چیست و اصولا چه زمانی می توان گفت یک اثر ایرانی طراحی کرده ایم؟
مثالی می زنم،   ما وقتی رجوع می کنیم به آثار هنری پیشینیان و روی آن ها متمرکز می شویم می بینیم اکثر آثاری که وجهه ایرانی اصیل دارند آن سطحی که اثر آفریده شده است حالا چه در قالب مینیاتور باشد یا در کتاب آرایی یا گچ بری یک بنا باشد   یا کاشی کاری یک فضا، وقتی به این دست آثار نگاهی می کنیم جدای از موتیف و نقش مایه های ایرانی که در آنها مشاهده می کنیم   به یک نکته می رسیم و آن این که تمام سطوح پر از انرژی بصری است بر عکس برخی آثار غربی که برخی جاها اشاراتی هست ، در آثار ایرانی مثل فرش   از بالای اثر تا پایین اثر سراسر نقش می بینیم. گلیم ما و کاشی ما   و میناتور ما همین طور است یعنی تمام فضا سراسر از انرژی پر شده این را می توان یکی از خصوصیاتی دانست که کار را ایرانی کرده .حال این خصوصیات جمع می شوند و درمرحله ی بعدی شما باید یک رفتار کاملا ایرانی هم به آن اظافه کنید ممکن است این رفتار ایرانی استفاده از خطوط ایرانی باشد   یک بخش دیگر می تواند استفاده به جا از نقوش ایرانی باشد که باید آن روح ایرانی   اثر را تایید کند به نظر من خط   نستعلیق یا نقوش ایرانی   به تنهایی کافی نیست یعنی اگر ما روح ایرانی را در کارهایمان نداشته باشیم اثر ما می شود یک کار خراب و بی درون مایه .

برای این که این اتفاق نیفتد چه باید کرد؟
 مطالعه کنید. دست یابی به یک اثر ایرانی   نتیجه یک روز و یک شب دیدن آثار ایرانی نیست بلکه باید مطالعه مداوم داشت. اگر شما به شهری مثل اصفهان می روید باید دقت کنید که بر روی درها و دیوار ها چه کرده اند آن موقع می توان به روح ایرانی واقف شد . این روح ایرانی هم باید به مرور وارد شود.   ببینید گرافیک به مفهوم امروزی خودش در حقیقت یک مبانی غربی دارد. خیلی از طراح گرافیک ها شروع فعالیتشان در حقیقت با گرافیک غرب از جمله لهستان بوده یعنی نوع نگرش و بررسی یک طراح غربی برای طراحی پوستر را مورد استفاده داده اند. معروف   ترین طراحان ماهم این گونه شروع کردند که بعد ازتجربه هایی متوجه شدند که کشور ما دارای پیشینه قوی و پر سابقه ای است که بعد ها به این پیشینه به تدربج بیشتر پرداختند. این چیزی نیست که یک باره اتفاق بیفتد.

حرف شما درست ؛ ولی الان به نظر با یک جور شتاب زدگی در نسل اخیر گرافیک ، مواجهیم. شما علت این شتاب زدگی را در چه می بینید ؟
من   عوامل این شتاب را   کامپیوتر، اینترنت و دسترسی آسان به آثار گذشته می دانم.
کامپیوترسهولت بسیاری در کار اجرا ایجاد کرده است یا در اینترنت شما می توانید با سرچ نام یک طراح به سایت شخصی اش بروید و کار های آن شخص را ببینید در زمان ما چنین ابزارهای سهل الوصولی نبود. ما باید با جستجو در کتابخانه ها و مخصوصاً در دانشگاه دنبال کتاب طراح مدّ نظرمان می گشتیم .مورد سوم دسترسی به آثار گذشته خودشان است. نسل فعلی یعنی نسل پنجم ما اندوخته ای غنی از کار گرافیک نسل های قبلی به خصوص نسل چهارم   دارد اما با وجود این همه وسایل اجرایی و منابع خوب به دلیل این که تجربه کافی و صحیحی ندارند شتاب زده عمل می کنند.

این روزها این حساسیت بیشتر شده که عده ای گرافیک را به شدت مرتبط با سفارش می دانند و عده ای دیگر خلاف این نظر را دارند. به نظر شما یک محصول گرافیک حتماً باید سفارش دهنده داشته باشد؟

ببینید خیلی از نمایشگاه ها و بینال ها در خارج از کشور هستند که دو بخش در پوستر دارند بخش   پوسترهای چاپ شده   و بخش کار های تجربی به این دلیل که شما زمانی که کاری را سفارش می گیرید و درمقابل آن مبلغی را می گیرید به این عمل می گویند فعالیت حرفه ای .این اثر مطمئناً متفاوت است با اثری که برای خودتان طراحی می کنید   و این نکته که هنگامی که سفارشی برای طراحی می گیرید باید هم زمان با طراحی به سفارش دهنده خود سواد بصری یاد بدهید. این یاد دادن مراحلی پیچیده ای دارد ممکن است بنشینید و با سفارش دهنده از زمانی که کار را به شما سفارش می دهد   تا به آخر از کار خود دفاع کنید که به چه دلایلی این کار ها را انجام داده اید و شخص را مجاب کنید.   وقتی مجاب نمی شود   مجبور به تغییر اثر می شوید( که البته باید به سلیقه شخص سفارش دهنده هم احترام گذاشت) در نتیجه کاری که پشتش این موانع بوده است و تبدیل شده است به یک پوستر بسیار متفاوت است با یک اثر تجربی. معمولاً در نمایشگاه ها دو نوع داور این پوستر ها را داوری می کنند . به اعتقاد بنده هر دوگروه یعنی پوستر های تجربی و پوستر های همراه با سفارش، خوبی ها و بدی های خودشان را دارند.

بالاخره فعالیت یک طراح گرافیک در حیطه هنر قرار می گیرد یا نه ؟
در تعاریف مختلف ممکن است گرافیک به علت همراه بودن با سفارش ، هنر محسوب نشود   ولی من فکر می کنم گرافیک می تواند هنر باشد به این دلیل که همیشه اینطور نیست که پشت هر اثر گرافیک یک سفارش دهنده وجود داشته باشد، گاهی اوقات هست که یک طراح گرافیک خودش صاحب سفارش است و در این صورت است که اثر او یک اثر هنری است.
دلیل دومی که می توانم برای این حرفم بیاورم این است که بسیاری از مجموعه داران دنیا هستند که علاقه ی ویژه ای به جمع آوری پوستر دارند و به پوسترها به دید آثاری با ارزش و هنری نگاه می کنند.

وب سایت اعلان/ شنبه 16 تیرماه 1386
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن