گفتگو با اسداله چهره‌پرداز


طراحی حروف از جمله مشکل‌ترین و وقت‌گیرترین کارهای گرافیک است و به همین سبب ، کمتر به آن پرداخته می‌شود. از طرفی ارتباط با آن با دنیای نرم‌افزارها و نبود حق رایت ، باعث کمرنگ شدن امنیت حرفه‌ای این شاخه از گرافیک شده است. در این باره با اسداله چهره‌پرداز به گفتگو نشستیم. اغلب طراحان گرافیک او را بعنوان معلمی حرفه‌ای در زمینه طراحی حروف می‌شناسند و می‌دانند. این گفتگو پیش‌تر در صفحه گرافیک روزنامه انتخاب منتشر شده است و اینک گزیده آن ، پیش روی شماست.

 

موافق هستید با سوالی درباره آموزش آکادمیک گرافیک ، گفتگو را شروع کنیم؟
ببینید مشکل اصلی مربوط به برنامه‌ریزی آموزشی است که برمی‌گردد به سال‌های بسیار دور که این برنامه‌ریزی الان دیگر به روز نیست. افرادی که این برنامه‌ها را تدوین کردند اساتید بزرگواری هستند که در تمام شاخه‌های گرافیک برنامه‌ریزی کردند ، حتی بین آنها نقاش هم بوده است که برنامه‌ریزی رشته گرافیک را انجام داده‌اند. شما می‌دانید که هر طراح گرافیکی در یک ، دو یا سه زمینه تخصص دارد. درست است که سایر موارد را هم بخاطر مسایل معیشتی انجام می‌دهد ، اما در یک ، دو یا سه زمینه بیشتر تخصص ندارد. این طرح تفصیلی یا برنامه آموزشی دانشگاهها که از طرف وزارت علوم ابلاغ شده ، پر از ایراد و نقیصه است که الان ما تا آنجاییکه بتوانیم بصورت مستقل عمل می‌کنیم. هر معلمی سعی می‌کند محورها و چارچوب‌های کلی آن برنامه‌ریزی آموزشی را پیاده کند ، ولی خودش برنامه‌ریزی می‌کند و این یکپارچگی مطالب آموزشی در محافل دانشگاهی از بین رفته است. نکته بعدی گزینش استاد است که می‌بینیم که بعضی جاها رابطه‌ای انجام می‌شود ، بعد هم مدرک‌گرایی در مورد استاد است. شما می‌دانید در رشته‌های هنری ، اصلا مدرک نمی‌تواند معیار سنجش یک مدرس باشد و دیده‌ایم که فلان مدرس که مدرک دکترای فلان از یک کشور خارجی دارد ، آمده و حرفی هم برای گفتن ندارد و سابقه حرفه‌ای ندارد. صرفا یک سری درس‌ها را خوانده و دکترا گرفته و اینجا آمده دروس کارگاهی و تخصصی را درس می‌دهد. الان از بین همکاران خودمان ، کسانی هستند که تخصص‌شان رشته دیگری غیر از گرافیک است ، ولی سال‌ها تجربه و شناخت پیدا کرده‌ و آثارش نشان می‌دهد که این شخص ، در رشته گرافیک شخص توانمندی است. الان برای یک سری درس‌ها در هنرهای سنتی و دستی ، از استادکارانی که در میراث فرهنگی کار می‌کنند بارها دعوت کرده‌اند که در کارگاهها مشغول تدریس شوند و دیدیم که چقدر موفقیت‌آمیز بوده است. بنابراین مدرک‌گرایی اصلا مهم نیست.
یک معضل دیگری که داریم پذیرش دانشجوست. بچه‌هایی که در هنرستان گرافیک خوانده‌اند ، در درس‌های تئوری یک مقداری ضعیف‌تر از رشته‌های علوم تجربی و ریاضی و . . . هستند. در نتیجه غیرهنرستانی‌ها که درس‌های عمومی و تئوری‌شان قوی‌تر است ، به راحتی در رشته گرافیک قبول می‌شوند و هنرستانی‌ها وارد دانشگاه نمی‌شوند. من خودم معلم رسمی هنرستان هستم و می‌بینم که اینها چقدر شور و شوق دارند که بروند دانشگاه و نمی‌توانند. مدرس گرافیک هم با آن دانشجوهای غیرهنرستانی ، سر کلاس مشکل پیدا می‌کند. می‌بیند که برگشتی از جانب دانشجو نیست و رغبتی برای یادگیری ندارند و صرفا می‌خواهند مدرک بگیرند. او هم سرد می‌شود. بنابراین یکی از مهم‌ترین مسایل ، شیوه پذیرش دانشجوست که باید به آن عنایت شود.

 

شما بیشتر روی طراحی حروف متمرکز شده‌اید. درباره این همه فونت‌های فارسی هم‌شکل که این روزها در نرم‌افزارها می‌بینیم ، چه نظری دارید؟
ما حدود دویست سیصد فونت فارسی در کامپیوتر داریم ، اغلب آنهایی هم که فونت تولید می‌کنند ، طراح گرافیک نیستند و برای اینکه هزینه‌ای نداشته باشد با تغییرات اندک و ناشیانه ، فونت‌های مختلف بوجود می‌آورند و اسم شهرستان‌ها و گل‌ها را روی اینها می‌گذارند. این را به شما بگویم که مقوله تولید فونت ، همچنان در بایگانی سازمان گرفیک ایران خاک می‌خورد.  یک نمونه برایتان می‌گویم. یکی از همکاران طراح گرافیک که هنرمند خیلی شاخصی است ، پوستری طراحی کرده بود. اغلب همکاران ایراد گرفته بودند که فونت انگلیسی‌اش مناسب است ولی فونت فارسی‌اش ، نه. ایشان گفتند شما درست می‌گویید ، اما شما یک فونت فارسی مناسب این پوستر به من نشان بدهید!
واقعا از بین این همه فونت فارسی ، فقط تعداد کمی‌ از اینها خوب و درست طراحی شده‌اند. بنابراین ما فونت خوب بسیار کم داریم. تأسف بیشتر آنجاست که خود طراحان گرافیک هم نسبت به ضرورت پرداختن به این رشته ، به معنای واقعی کلمه بی‌تفاوت هستند.

 

چه راه حلی برای این مساله دارید؟
من معتقدم وزارت ارشاد بعنوان متولی هنر ، می‌تواند در این زمینه بانی بشود و یک امتیازها و جوایز خاصی برای این مساله در نظر بگیرد. هر چقدر فونت فارسی خوب بیشتر داشته باشیم ، بهتر است. آن چیزی که مورد انتظار همه دست اندرکاران گرافیک است ، حمایت‌های بیشتر وزارت ارشاد است چرا که گرافیک هنوز پس از این همه سال فعالیت هنری ، هنوز نهال نوپاست. توقع ما خیلی بالاست یعنی عرصه گرافیک کشور ، توقع‌اش بالاست و بایستی رشد کند. وقتی خودمان را با کشورهای پیشرفته ، حتی ترکیه مقایسه می‌کنیم ، می‌بینیم تفاوت بسیار فاحشی وجود دارد. بسیار جلوتر از ما هستند. برای بی‌ینال هفتم از آقای کارا مصطفی از ترکیه دعوت کردیم بیاید ایران. دیدیم که در تمام پوسترهای ایشان ، حروف موج می‌زد و تمام کارهایشان را با روش تایپوگرافی انجام داده بودند. الان در دنیا هنرمندان به حروف بهای زیادی می‌دهند ، حتی آثارشان را خالص با حروف کار می‌کنند. پوستری را می‌بینید که کوچک‌ترین اثری از تصویر نیست و ساختار آن پوستر ، حروف است. البته منظورم این نیست که تمام آثار حتما باید با روش تایپوگرافی باشد.

 

برای این منظور ، به همکاران چه پیشنهادی دارید؟
باید براساس معیارهای نو کارها را محک بزنیم. توجه هنرمندان به این موضوع مهم است که تخصص‌محوری در خلق آثارشان داشته باشند و این تخصص‌گرایی را به عنوان هدف غایی در حیات هنری خود بایستی با جدیت تمام دنبال کنند. اگر به آثار هنرمندان چه ایرانی و چه خارجی توجه کنیم ، خواهیم دید که هر هنرمند با اینکه طیف گسترده‌ای از نظر تنوع آثار را دارد ، ولی فقط در یک یا دو و حداکثر سه شاخه از شاخه‌های متنوع هنر گرافیک ، آثاری ارزشمند و ماندگار ارائه می‌دهد و می‌توان گفت متخصص در همان رشته است. این مساله هم از طرف خود هنرمند و هم از طرف مسولان برگزاری نمایشگاهها و جشنواره‌ها باید پیگیری شود.

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن