گفتگو با ساعد مشکی


چند سال قبل ، انتشارت "ماه‌ریز" اقدام به انتشار کتاب‌های هنری نمود در قطع کوچک و جیبی و با قیمت ارزان. پس از آن ناشران دیگر این کار را ادامه دادند. ساعد مشکی آن زمان مدیر هنری این کتاب‌های جیبی بود و به همین مناسبت گفتگویی با او صورت گرفت که در صفحه گرافیک روزنامه انتخاب منتشر شد. او اکنون صاحب امتیاز "نشر مشکی" است و همان شیوه را در انتشارات خودش ادامه می‌دهد.
 

چی شد که به فکر انتشار این کتاب‌ها افتادید؟
خیلی مایل بودم که مدیر مسوول نشر ماه‌ریز هم که سهم بسیار عمده‌ای در تهیه این کتاب‌ها دارند ، حضور داشتند. هدف از کتاب‌های کوچک یا به اصطلاح جیبی ، قبل از هر چیز تغذیه هنری جامعه بود. بعد از ماه‌ریز ، ناشران زیادی از این گونه کتب تصویری در آوردند ، اما متاسفانه چیزی اضافه نکردند. شاید در هدفمند کردن روند کاری‌شان موفق نبوده‌اند. 
احساس ما این بود که نمایشگاه کوچکی در اختیار مخاطب قرار دهیم تا بتواند بارها و بارها و بدون صرف وقت زیاد آن را ببیند. مبنا را هم بر حرفه‌ای بودن نگذاشتیم. هدف اصلی‌مان ارایه کار مطلوب و خوب بود. حتی اگر تنها اثر یک هنرمند باشد ، اما قرارمان از ابتدا هم این بود که کار از استاندارد بالایی برخوردار باشد.

 

ارزان بودن کتاب‌ها را هم در نظر داشتید؟
ارزانی کتاب یکی از پارامترهای تغذیه هنری است. ارزانی کتاب باعث می‌شود مخاطب بیشتری داشته باشید. دانشجویان و هنرجویان راحت‌تر می‌خرند.

 

برخورد خوانندگان کتاب‌ها چگونه بود؟
خیلی جالب است همه فکر می‌کنند که مردم فکر می‌کنند این کتاب‌ها جدی نیستند. هیچ کس هم جرأت امتحان این قضیه را نداشت ، چون بر یک تصور غلط اعتقاد داشتند. وقتی کار انجام شد مخاطبان هم استقبال کردند. این نگرش ، خیلی جهان سومی است. ببینید بزرگترین استادیوم ورزشی در کشورهای توسعه یافته ساخته نمی‌شود. بزرگترین سدها و پل‌ها ، بلندترین برج‌ها و . . . مربوط به کشورهای جهان سوم شیفته ارقام و اعداد است. می‌خواهم بگویم کاربردها و چگونگی استفاده از تولیدات آموزش داده نشده‌اند. بهترین طراحان و نقاشان در آن سوی مرزها ، آثاری دارند که در همین قطع‌های کوچک چاپ می‌شوند.

 
استقبال مخاطبان بخاطر ارزانی کتاب‌هاست یا موضوع‌شان؟
من فکر می‌کنم به لحاظ موضوع بیشتر جذاب بوده‌اند.
 

فکر می‌کنید به هدف اصلی‌تان در انتشار این کتاب‌ها رسیده‌اید؟
یک نگاه کلی داریم. از ابتدا نخواستیم آرزوهای بزرگ و دست‌نیافتنی داشته باشیم. نه اینکه ایده‌آل‌هایمان را در سطح پایین انتخاب کنیم ، ولی قصد مخاطب میلیونی هم نداشتیم. می‌خواهیم تعدادی از مخاطبان را از سطحی که هستند به سطحی بالاتر بیاوریم. به همین دلیل کارها را از استانداردهای بالاتری برخوردار می‌کنیم. قصد اول ماه‌ریز این بود که کتاب‌های صرفا تصویری چاپ بکند ولی آنقدر مخاطب نداشتیم. در نتیجه از در دیگری وارد شدیم و آن ادبیات بود و نتیجه‌اش کتاب‌های ادبیات + تصویر شدند. یک نکته مهم را در اینجا لازم می‌دانم عنوان کنم. چیزی که در ماه‌ریز است و شاید در سایر انتشارات ایرانی نبینید ، فضای خاص حاکم بر کل کارهاست. علت این اتمسفر مشترک ، بحث و گفتگوهایی است که بین من و مدیر مسوول انتشارات ، قبل از شروع بکار انجام شد. ما بی‌گدار به آب نزدیم که بعدا براساس تجربه راه‌حل‌هایی را بدست آوریم. تأثیرگذاری ماه‌ریز از آن جهت است که زیر بنایش را محکم ساخت. در نتیجه در ارایه و شکل هم متفاوت است.


طراح گرافیک‌ها معمولا با یک ناشر ، برای مدت طولانی کار نمی‌کنند!
این برمی‌گردد به سیاست انتشارات ، شجاعت مدیرمسوول و اینکه من دستم کاملا باز است. آقای طبسیان عقاید خاصی دارد که برای من بسیار قابل احترام است. اصلا اینکه ما در یک مکان کار می‌کنیم ، علتش همین احترام و ارزش‌گذاری متقابل است. شجاعت ایشان برای من بسیار تحسین برانگیزست.

 
از حمایت‌های دولتی هم بهره گرفتید؟
من شخصا آرزو می‌کنم که هیچ دولتی در هیچ کجای جهان از هیچ هنرمندی حمایت نکند. در عوض آرزو می‌کنم که همه دولت‌ها در تمام جهان از هنر دفاع و حمایت کنند. هنرمند دولتی ، نازپرورده است ، نان به نرخ دولت می‌خورد.

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن