گفتگو با کسرا یوسفی


یوسفی متولد 1354 تهران است وی دارای مدرک  BCIP/Previsor در طراحی وب و طراح و مدرس گرافیک می باشد همچنین  سردبیری مجله الکترونیکی "نگاه حرفه‌ای"  به مدت یک سال برعهده وی بوده است.

می‌توانیم گرافیک وب را براساس موضوع و کارکرد سایت ، تقسیم‌بندی کنیم؟
بله ، تمامی اصول برندینگ و طراحی که در سایر رسانه‌ها حاکم است در وب نیز جاریست. در نتیجه طراحی گرافیک هر کدام نیز باید دقیقا متناسب با گروه‌های اصلی مخاطبان سایت و به ترتیب اهمیت‌شان باشد. سوای کسانی که نگرش "قالب کیکی" به طراحی وب دارند و برای تمامی مشتریان‌شان ، یک نسخه واحد می‌پیچند و همچنین مشتریانی که فکر می‌کنند خرید یا کپی کردن یک قالب آماده از پیش بریده و دوخته شده با صرف هزینه کم ، می‌تواند کارشان را راه بیندازد ، پاسخ به سوال شما مثبت است.

 

این تقسیم‌بندی‌ها ، تابع سفارش‌دهنده هستند یا تابع موضوع؟ منظورم اینست که سفارش‌دهنده تعیین می‌کند چه نوع گرافیکی در وب قرار بگیرد ، یا خود موضوع ، تعیین‌کننده است؟
سوال جالبی است ، اما اجازه دهید قبل از طرح این مبحث ، یک تئوری را به عنوان پیش‌فرض در نظر بگیریم که در پرتو آن ، مسائل بسیار ساده‌تر قابل اندیشیدن هستند. برای راحتی بیشتر و به شوخی اسمش را می‌گذاریم "تئوری عمومی بودن اصول طراحی".  ببینید در طراحی وب از دید اصول برندینگ و طراحی ، هیچ انقلابی رخ نداده و هیچ ارزشی واژگون نشده است. وب درست مانند سایر رسانه‌هاست و تمام قوانین و تجربیات رسانه‌ها در آن جاریست و صدق می‌کند. البته بدون داشتن تقیید مکانیکی و ملانقطی‌ به آنها. در دوره کوتاه شکوفایی اینترنت موسوم به دوران دات کام (Dot Com Era )که حدودا بین سالهای 1997 تا 2001 روی داد ، دورنمای "پول و شهرت فراوان آسان" ، موجب سرازیر شدن بسیاری به این صنعت در ابتدا ،  و شکست و سرخوردگی آنهایی که در دانش سایبرنتیک ، ریاضیات ، ارتباطات (شامل طراحی گرافیک) و همینطور تجارت ، وزنه‌ای نبودند در انتها شد. سوای غرور و تعصب ، دلیل ناکامی این موسسات و افراد این بود که دچار نوعی "دوبینی" درباره نحوه ساز و کار چیزها در جهان شده بودند. به این شکل که فکر می‌کردند دو نوع تجارت وجود دارد تجارت قدیم و "سنتی" از یک طرف و تجارت "الکترونیک" در یک سوی دیگر. طراحی گرافیک سنتی و علم ارتباطات از یک سو و "طراحی وب و مالتی مدیا" از سوی دیگر. خلاصه گمان می‌کردند با اضافه کردن پسوند I و پیشوند .com به هر فعالیتی ، به آنها دست بالایی در رقابت با فعالیت‌های سنتی خارج از اینترنت به آنها خواهد داد. گذر زمان نشان داد که حقیقت چیز دیگریست. در واقع کلید موفقیت ، مهاجرت دادن تمامی فعالیت‌های سنتی به سمت وب نیست. بلکه وب ، اهرمی برای انجام کارهایی است که به روش سنتی امکان‌پذیر نمی‌باشند. فکر می‌کنم این جمله اخیر ، جامع‌ترین و خلاصه‌ترین مانترایی است که یک طراح وب حرفه‌ای باید روی آن مراقبه کند. به عبارت دیگر ، چیزی به عنوان تجارت جدید و تجارت الکترونیک  وجود ندارد ، فقط یک نوع تجارت همیشه وجود دارد: "تجارت موفق". به همین ترتیب چیزی به عنوان طراحی دیجیتالی که معیارهای زیبایی‌شناسانه خودش را داشته باشد و بقیه از آن سر در نیاورند وجود ندارد. تنها یک نوع طراحی دوام می‌آورد: "طراحی موفق". حالا این طراحی یک مسواک است یا آی‌پاد (iPod) ، پوسترهای میلتون گلیزر است یا وب سایت‌های اریک میر. در نهایت طراحی موفق است که گذشت زمان را دوام می‌آورد.
خب ، حالا که یک پایه قوی برای نگرش به کل فرایند طراحی وب داریم برگردیم به سوال شما. صد البته که خود موضوع پروژه ، دقیقا تعیین‌کننده اهداف ، حدود ، نحوه طراحی و پیاده‌سازی آنست! فقط یک مورد خلاف آن وجود دارد ، آن هم زمانی است که موضوع پروژه و مشتری یکی هستند. مثلا سایت یک نقاش یا نویسنده. اینجاست که کار طراحی به شخصیت و منش هنرمند مربوط می‌شود. البته این بدان معنا نیست که هر هنرمندی دقیقا صلاح کار خود را در یک پروژه طراحی وب می‌داند ، ولی مانند هر مشتری دیگری می‌تواند به طراح کمک کند.


مبنای طراح گرافیک وب در برخورد با سفارش چیست : در نظر گرفتن موضوع ، در نظر داشتن مخاطب یا رعایت اصول هنری طراحی و دیزاین؟
مانند موارد قبلی و نظر به تئوری عمومی بودن اصول طراحی که به شوخی نام‌گذاری کردم ، هر کاری که طراح یا در شکل کلی‌تر آن ، یک آژانس تبلیغاتی ، برای یک مشتری در یک پروژه چاپی یا بسته‌بندی انجام می‌دهد ، برای وب نیز باید انجام دهد. از تحقیق بازار گرفته تا  Media Monitoring، از نوشتنCreative Brief  گرفته تا مطالعه در آمارهای مصرف جامعه. در نتیجه یک طراح در نهایت باید تمام مواردی را که فرمودید ، تمام کارهایی که در یک آژانس تبلیغاتی یا استودیو طراحی مدرن اتفاق می‌افتد و بسیاری فاکتورهای دیگر ، مانند عوامل مرتبط به رابطه انسان و ماشین را در نظر بگیرد.


منظورتان از عوامل مرتبط به رابطه انسان و ماشین چیست؟
تفسیر واژه "مخاطب" در صنعت طراحی وب ، کمی کامل‌تر و عمیق‌تر از مخاطب کار چاپی و بیشتر شبیه مخاطب پروژه‌های معماری یا طراحی صنعتی است. چرا که در این حرفه ، ابعاد انسانی نوع آدمی نیز باید دقیقا در نظر گرفته شود. شما باید در طراحی وب ، مسایلی مانند قابل دسترسی بودن سایت روی هر رسانه‌ای مانند تلفن همراه ، نمایشگر معمولی کامپیوتر ، دستگاه‌های متن‌خوان برای کسانی که مشکلات و محدودیت‌های بینایی دارند و در نهایت برای ماشین چاپگر را در نظر بگیرید. کار شما در تمام این رسانه‌ها باید به شکل قابل قبولی دیده شود. از جهتی کار شما باید برای افرادی که محدودیت‌های حرکتی دارند ، نمی‌توانند یا به هر دلیلی نمی‌خواهند از دست‌هایشان استفاده کنند مانند خلبانان ، جراحان یا کارگرانی که با یک دستگاه خاص کار می‌کنند ، نیز قابل استفاده باشد. البته این به پروژه‌هایی مربوط می‌شود که مخاطبان خاص و فنی دارند.
یک تجربه را خدمت‌تان عرض می‌کنم. پنج شش سال قبل وقتی که روی تکنولوژی‌های دسترسی به صفحات وب برای کسانی که محدودیت‌های بینایی دارند ، کار می‌کردم ، برای اینکه درک کنم سایتی که طراحی می‌کنم ، برایشان قابل استفاده است یا نه ، مجبور شدم ساعت‌های متمادی با چشم‌های بسته و با کمک نرم‌افزار صفحه‌خوان (Text to Speech) در اتاقی بنشینم و صفحات را بشنوم! تازه آن موقع درک کردم حرکت در دنیای مجازی وب ، برای افراد نابینا چقدر می‌تواند دشوار باشد. دردناک‌تر اینکه ، درست کردن این مشکل ، بسیار ساده است و دردناک‌تر از همه اینکه ، آن زمان تقریبا هیچ سایت فارسی زبان برای آنها قابل استفاده نبود. البته احتمالا هنوز هم نیست!
این یک نمونه‌ از تلاش‌هایی است برای اینکه آدم‌ها بفهمند ماشین چه می‌گوید. برعکس آن هم وجود دارد و آن وقتی است که ما باید به نحوی برنامه‌ریزی کنیم که ماشین‌ها بفهمند ما آدم‌ها چه می‌گوییم. یک مثال ساده‌اش ، رفتاری است که طراح وب انجام می‌دهد تا سایتی که طراحی می‌کند به درستی در موتورهای جستجو دیده شود. به این دو نحوه نگرش می‌گوییم وب "معناشناسانه" یا سمانتیک ) Semantic Web ).
نمی‌دانم در دوران کودکی اهل رمان‌های علمی ـ تخیلی بوده‌اید یا نه؟ آنجا به موجودات نیمه ربات ـ  نیمه انسان ، سایبرگ ( (Cyborgمی‌گویند. بد نیست بدانید که این نیز در واقعیت وجود دارد. در واقع وب ، یک ترکیب بزرگ از انسان و ماشین ، یک سایبرگ به ابعاد کره زمین است. غالبا مردم منتظر آن "چیز مهم بعدی" هستند که قرار است تکنولوژی برایشان به ارمغان بیاورد. چه می‌دانم ، مثلا موبایل فندک‌دار ، تلویزیون چند اینچ بزرگتر از قبلی ، یا یک جلو پنجره جدید اتومبیل. در واقع کمتر کسی اهمیت موضوع وب را درک می‌کند و کمتر کسی از واقعیت‌های آن ، هیجان‌زده می‌شود. مثلا اینکه با وب ، هر کامپیوتری روی زمین به هر کامپیوتر دیگری روی زمین متصل است و این یعنی هر انسانی روی زمین با هر انسان دیگری روی زمین ، البته اگر دلش بخواهد ، می‌تواند گفتگو کند. واقعیت دیگر اینکه تا این مرحله از تاریخ ، هرگز بشریت خود را اینچنین تا رگ و پی به ماشین پیوند نزده است.

 

گرافیک در وب فقط "دیده" می‌شود یا باید "درک و خوانده" هم بشود؟ بطور مثال عرض می‌کنم در گرافیک مجله و روزنامه ، می‌گوییم گرافیک "درک و خوانده" شدنی است ، اما گرافیک موجود در بسته‌بندی محصولات با درگیری پایین ، بیشتر "دیدنی" است تا "درک" شدنی. گرافیک وب ، از این منظر چگونه است؟
پرسش هوشمندانه‌ای است. احتمالا خوشحال خواهید شد وقتی که بدانید یکی از ارکان مهم طراحی وب حرفه‌ای ، بحث Usability است. من معمولا آن را در فارسی "خوشدستی" ترجمه می‌کنم و دقیقا موضوع آن همان "درک و خوانده" شدنی است که شما در جستجوی معادل آن در وب هستید!
خطر نکرده‌ام اگر بگویم که گرافیک در وب ، باید درک و خوانده شود و نکته بسیار مهم اینکه باید در کمترین "فضا ـ زمان" به این هدف رسید. البته این به معنی خشک و بی‌روح بودن طراحی وب نیست. گاهی اوقات در طراحی وب ، به اندازه طراحی علایم راهنمایی رانندگی یک بزرگراه ، دست شما بسته است و دقیقا چون دست شما بسته است در خلاقیت بسیار باز است! گاهی هم مساله "خواندن" ، "فهمیدن" و "قابل استفاده بودن" یک وب سایت به حدی حیاتی می‌شود که شما از مرزهای مرسوم طراحی گرافیک می‌گذرید و به وادی طراحی واسط تصویری (User Interface Design) یا حتی طراحی واسط انسانی  (Human interface Design)که از مباحث سایبرنتیکی است داخل می‌شوید. البته گمان می‌کنم از حوصله بحث ما و علایق خوانندگان محترم این گفتگو خارج باشد!


حالا یک سوال خیلی ساده. تفاوت گرافیک وب با گرافیک چاپی ، فقط در سیستم و مود رنگهاست یا نوع دیزاین را هم در برمی‌گیرد؟
این سوال من را از بالای ابرهای آسمان هفتم مباحث تئوریک به زندگی روزمره‌ام به عنوان یک طراح معمولی برمی‌گرداند! حتما به عنوان یک طراح گرافیک با من هم سخن‌اید که طراحی گرافیک در هر رسانه‌ای ، تناسبات خودش را دارد. حالا این پروژه‌ها را برای لحظه‌ای در تخیل‌تان مجسم کنید: یک کارت ویزیت ، یک پوستر ، یک بروشور ، یک روزنامه. هر کدام از اینها تناسبات خودشان را دارند. به عبارتی ، ممکن است یک روزنامه تیتر اصلی صفحه اول را در صفحه سوم چاپ کند ، ولی بعید است این کار مطلوب باشد. خوب ، وب هم تناسبات خودش را دارد. یعنی یک سری هنجارها و سنت‌هایی در آن شکل گرفته‌اند که به گفته متخصصان طراحی " واسط تصویری" مانند یاکوب نیلسن (Jacob Nielsen) ، باید برای بهم ریختن آنها و ابداع فرم جدید ، در ابتدا دلایل بسیار خوبی داشته باشید وگرنه تنها بینندگان را سردرگم کرده‌اید.
بطور کلی ، طراحی در وب در قدم اول پیاده‌سازی ، چند تفاوت اساسی با چاپ پیدا می‌کند. اولا شما احساس کسی را دارید که در تاریکی با اشباح مبارزه می‌کند. نه می‌دانید بوم مخاطب چه ابعادی دارد؟ نه می‌دانید چه رنگ‌هایی دارد؟ نه می‌دانید چه زبانی یا مجموعه‌ای از نشانه‌های گرافیکی را که شما می‌شناسید ، درست مانند شما درک می کند؟ حتی نمی‌دانید آیا اصلا می‌بیند یا خیر؟ در این شرایط طراحی چه معنی می‌دهد؟
این تفاوت شماره یک وب با چاپ ، در مرحله پیاده‌سازی پروژه است که در آنجا شما ابعاد و بسیاری از مشخصه‌های دیگرتان تعریف شده است. بحث دوم ، موضوع جدابودن ساختار از محتوا)   -Separation of Content From Structure- ) در وب است که احتمالا برای طراحان گرافیک چاپی ، بسیار ناآشنا و غامض خواهد بود. چون ما چنین چیزی را در برنامه‌های معمول و مرسوم چاپ و نشر رومیزی نداریم.
در وب ، ساختار از نحوه نمایش جداست. ساختار مثلا اینکه چه چیزی تیتر است ، چه چیزی زیرتیتر و  عنوان فرعی است و . . . نحوه نمایش هم یعنی رنگ پاراگراف ، نوع فونت تیتر و . . . چیست.
این بحث بسیار گسترده‌ای است و یکی از مهم‌ترین عواملی که طراح غیرحرفه‌ای وب را از طراح توانا و  حرفه‌ای وب جدا می‌کند. یک فرق دیگر هم وجود دارد که من به آن به شوخی می‌گویم " اصل برعکس بودن قانون جاذبه" ! بطور مثال عرض می‌کنم طراحان گرافیک در لی‌آوت ، معمولا چیزهای سنگین‌تر را پایین صفحه قرار می‌دهند ولی در وب ، صرفا به دلایل فنی ، موارد مهم بالای صفحه قرار می‌گیرند. اگر به وب سایت استادان گرافیک کشورمان ، خصوصا در چند سال پیش نگاه می‌کردید ، این را به خوبی می‌توانستید ببینید که تمامی کارهای آنها ، به سیاق طراحی پوستر رو به پایین داشت. معمولا طراحان گرافیکی که با رسانه‌های چاپی کار می‌کنند ، وقتی وارد این وادی می‌شوند معمولا چند لغزش مشترک ولی کوچک دارند که با کار کردن روی چند پروژه ، خیلی زود حل می‌شود. به عبارتی ، با تناسبات وب نیز مانند سایر رسانه‌ها خو می‌گیرند.

درباره خط‌های فاصل و مرزهای مشترک گرافیک وب و گرافیک مالتی‌مدیا ، نظرتان چیست؟
خیلی خلاصه پاسخ می‌دهم. این دو از نظر تئوریک یکی هستند ، مسائل و مشکلات فنی آنها را دوگانه کرده است. روزی کاملا مرزهایشان از بین خواهد رفت. این اتفاق اکنون هم در حال رخ دادن است و زمان یکی شدن این دو  بسیار نزدیک است.
درواقع استانداردهای بومی وب مانند  HTML، JavaScript و CSS از یک سو با کمک تکنولوژی‌هایی چون آژاکس درحال بهبود تجربه استفاده‌کنندگان هستند و از سوی دیگر Java ، SVG و Flash هر روز بر محدودیت‌های فنی و تطبیق خود با استانداردها و جامعه ، بیشتر فایق می‌آیند. خطری ندارد که بگویم در آینده نزدیک تفاوتی بین اینها نخواهد بود.

لینک به منبع

زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن