هیچ کدامشان به لوگوی اپل نمی‌رسد


تورج صابری‌وند


«استیو جابز» و «واز» در پارکینگ خانه‌شان کار می‌کردند و از «راب جانوف» که طراحی خوانده بود، خواستند لوگویی برای نخستین محصولات اپل طراحی کند. جانوف با اتود نهایی کار پیش استیو جابز رفت. جابز فقط لبخند زد و سرش را تکان داد و چیز زیادی نگفت. همه چیز به‌سادگی تمام شد، تصویر سیب گاز زده از چهار دهه پیش، لوگوی «اپل» شد و حالا معروف‌ترین لوگوی جهان است.
رنه ماگریت، یکی از نقاشان مهم سوررئالیسم، در پاسخ به سوالی که «پشت تابلوی شما چیست؟» گفته بود: «پشت آن هیچ چیز نیست. پشت رنگ‌های تابلو، بوم است و پشت بوم، یک دیوار و پشت دیوار...» تلاش برای معنا دادن و تفسیر کردن بسیاری از نشان‌ها و نشانه‌ها نه تنها در هنر و سیاست و رویدادهای اجتماعی، بلکه در جهان گرافیک هم زیاد است. گاز زده بودن سیب اپل یکی از همین‌هاست. بعضی با طرح دلایلی می‌خواهند بی‌معنایی تحمل‌ناپذیر این گاز معروف را با داستان‌هایی جبران کنند. از اشاره به گناه نخستین بشر در بهشت گرفته، تا ماجرای سیب نیمه خورده‌‌ای که «آلن تورینگ» را کشته بود. تورینگ، پدر علم محاسبه نوین و کامپیوتر بود که بالای سر جسدش سیبی آغشته به سیانید پیدا شد و عده‌ای اعتقاد دارند که گاز زده بودن لوگوی اپل برای بزرگداشت اوست. اما طراح لوگوی اپل روایت دیگری دارد «برای شباهت بیشتر لوگو به یک سیب و نه میوه‌های گرد دیگر، کاری که هر کسی با سیب می‌کند را انجام دادم، یک گاز از آن برداشتم.»
 این سیب گاز‌ زده‌ای که حالا سوژه‌ کارتونیست‌ها و طراحان پوستر شده، با آن شوخی می‌کنند، از آن الهام می‌گیرند، پشت ماشینشان می‌چسبانند و آنقدر از آن کپی می‌کنند که شاید بتوان گفت هیچ لوگوی دیگری تا این میزان کپی و سوار جنس‌های بنجل نشده‌ است.
«راب جانوف» جوان آن‌روزها هیچ تصوری نداشت که آن برند گران‌ترین برند جهان خواهد بود و آن لوگو شناخته‌شده‌تر از لوگوی کوکاکولا و گوگل. اما هرچه بود، جانوف بعد از گذشت چهل سال هنوز به آن لوگو افتخار می‌‌کند و ترجیح می‌دهد لوگو همان‌طوری که هست بماند. جانوف در کالیفرنیا به دنیا آمده و این روزها دوران نقاهت بعد از جراحی ستون فقراتش را همان‌جا پشت سر می‌گذارد. در مصاحبه و ایمیل‌ها ساده و صمیمی‌ است. در وبسایتش جز همین یک طرح، طرح دیگری در کار نیست. به نظر می‌رسد طراحی سیب گاز زده‌ای‌ که از تمام سیب‌های درسته‌ جهان شناخته شده‌تر است برای سابقه‌ی کاری یک طراح کافی‌ باشد. گفت‌وگو با جانوف به دلیل دوری مسافت و نبود امکان گفت‌وگوی رو در رو، با اینترنت و به‌وسیله ایمیل‌های پی‌در‌پی انجام شد.




یادتان هست تا به‌حال چند لوگو طراحی کرده‌اید؟

واقعا یادم نمی‌آید، اما بگذارید بگویم ده‌ها لوگو.

بهترین لوگویی که طراحی کرده‌اید در واقع معروف‌ترین آن‌ها اپل است؟
بله، هیچ کدامشان به لوگوی اپل نمی‌رسد.

فکر می‌کنید چند نفر این لوگو را دیده‌اند؟
تقریبا چهل سال پیش بود که لوگوی اصلی برای نخستین بار نمایش داده شد و من حتی حدس هم نمی‌توانم بزنم چند نفر آن را دیده‌اند. سال پیش، لوگوی اپل افتخار شناخته‌شده‌ترین لوگوی جهان را به دست آورد، بیشتر از کوکاکولا و گوگل. من هم به آن افتخار می‌کنم!

پیشتر گفته بودید وقتی لوگو را طراحی کردید، شبیه گیلاس هم بود. پس یک گاز از آن برداشتید تا شبیه سیب باشد، اما داستان‌ها و روایت‌های بسیار متفاوتی درباره‌ی آن گفته می‌شود.
مثل خیلی چیزهای دیگر، داستان‌ها در بازگویی، به نحوی تغییر پیدا می‌کنند. هیچ وقت فکر نمی‌کردم که لوگو شبیه گیلاس به نظر می‌رسد. من دنبال یک سیلوئت (طرح سیاه) یک سیب بودم، اما برای شباهت بیشتر آن به یک سیب و نه میوه‌های گرد دیگر، کاری را که هر کسی با سیب می‌کند انجام دادم، یک گاز از آن برداشتم. درخشان‌ترین بخش این پروژه‌ی لوگو دیزاین، وقتی بود که من شروع کردم به خواندن داستان‌هایی درباره‌ی این که چطور لوگو را طراحی کرده‌ام، حدود ده سال بعد از آن بود. داستان‌ها جذاب‌تر از از آن منطقی بود که من در دیزاین انتخاب کرده بودم. داستان‌ها گفته می‌شوند و مردم آن‌ها را باور می‌کنند و فرهنگ‌ به پیش می‌رود. همه‌ی این‌ها قبل از شبکه‌های اجتماعی هستند. این واقعیت که مردم داستان‌هایی را در مورد لوگوی اپل باور می‌کنند، به من می‌گوید که مردم در پس عشقی که به محصولات اپل دارند، احساس ارتباط خاصی هم با لوگوی آن دارند که این محصولات را زیباتر هم می‌کند.

از استیو جابز پرسیدید که چرا اسم برند خود را سیب گذاشته؟
نه، نه واقعا. من می‌دانستم که او دوره‌ای میوه‌خوار بوده و این‌که زمانی در شمال کالیفرنیا در یک دامداری یا مزرعه زندگی می‌کرد که یک باغ سیب آن‌جا داشتند. او فکر می‌کرد سیب یک غذای کامل است. من هم می‌دانستم که هر دوی ما عاشق موزیک بیتلز بودیم ( اسم شرکت ناشر آن اپل ریکوردز بود). آن‌ها یک فهرست از اسم‌هایی برای شرکت‌‌شان داشتند و مجبور بودند فردای آن روز یکی از آن‌ اسم‌ها را برای امضای سربرگ‌ها و اوراق تجاری‌شان انتخاب کنند. سیب محبوب‌ترین گزینه فهرست بود و اگر نمی‌توانستند اسم بهتری را انتخاب کنند، قرار بود اپل گزینه انتخابی باشد. حتی «واز»، فکر می‌کرد که شرکت «اپل ریکوردز» از آن‌ها شکایت می‌کند. آن‌ها اسم بهتری پیدا نکردند، پس اسم اپل انتخاب شد و من از این بابت خیلی خوشحالم.

پس جواب او تاثیری روی کار شما نمی‌گذاشت.

نه. اما زمانی که نخستین بار این کار را گرفتم، فکر کردم این یک اسم درخشان غیر منتظره‌ برای نام‌گذاری یک چیز پیچیده‌ای مثل کامپیوتر است. یک میوه ساده.



زمانی که لوگو را ارائه کردید واکنش استیوجابز چه بود؟ چه کرد و چه گفت؟

او فقط لبخند زد و سرش را تکان داد و چیز زیادی نگفت. من اجباری نداشتم که ایده را به زور بفروشم. ما هر دو آن را دوست داشتیم و می‌دانستیم که آن راه درستی بود.

اساسا سلیقه مشتری چه نقشی در کار شما دارد؟
من معمولا از مشتری می‌پرسم چه لوگویی را می‌پسندد و چرا. بعد تلاش می‌کنم که سلیقه‌شان را به ویژگی‌های محصولات و خدماتشان ترجمه کنم که لوگو  قرار است آن‌ها را بازنمایی کند.

لوگویی که شما طراحی کرده بودید نوارهای رنگی داشت تا رنگی بودن مانیتورهای اپل را نشان دهد. قرار بود مخاطب‌ها آن‌ را متوجه بشون
د؟
نوارهای رنگی اصلی‌ترین تفاوت اپل را تصویرسازی می‌کردند. به‌ویژه وقتی در عرصه‌ رقابت مقایسه می‌شدند. اما کارکرد مهم‌تری هم داشت٬ فکر کردم یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های من در طراحی، ساختن یک لوگو برای کامپیوتری بود که به اندازه کافی دوستانه باشد تا مردم آن را به خانه‌های خود ببرند و همه‌ اعضای خانواده از آن استفاده‌ کنند. کامپیوترها، قبل از آن سابقه‌ی ذهنی بد و منفی داشتند و من پیش از هر چیزی می‌خواستم برای کامپیوترهای اپل یک حس گرم و مثبت بسازم.

فکر می‌کنید لوگوی اپل چه تاثیری در موفقیت برند اپل داشته؟
موفقیت اپل، عمدتا مدیون انگیزه و تلاش استیو جابز در یافتن چیزی بود که مردم از مجموعه می خواستند، پیش از آن که بدانند چه چیزی می خواهند. همین‌طور استانداردهای بسیار بالای کیفیتی استیو در طراحی و کارکرد، یک فاکتور بسیار مهم بود و من فکر می‌کنم لوگو خیلی به این قضیه کمک کرد. عشق مردم به محصولات اپل با عشق مردم به لوگوی اپل رابطه‌‌ای نزدیک به هم دارند. اگر مردم لوگو را دوست نداشته باشند، آن‌را پشت شیشه‌ی ماشین‌شان نمی‌چسبانند!

آیا فکر می‌کنید لوگوی دیگری هست که تاثیر مهمی در موفقیت برندش داشته باشد؟
من فکر می‌کنم برندهای عالی و لوگوهای درخشان به هم ربط دارند. یک محصول ضعیف را نمی‌توان با یک لوگوی بی‌نظیر کمک کرد. همین‌طور، یک محصول خوب با یک لوگوی فراموش شدنی نمی‌تواند توجه لازم  را برای موفقیت داشته باشد.

سوال بعدی در مورد گرافیک و ویژگی‌های تصویری لوگوست. مهم‌ترین ویژگی بصری یک لوگوی موفق چیست؟
فکر می‌کنم مهم‌ترین ویژگی بصری یک لوگو سادگی آن است. اغلب سفارش‌دهنده‌ها فهرست بلندبالایی از چیزهایی دارند که باید در لوگو به نمایش در بیاید. تا جایی که می‌دانم این روش یک دستورالعمل شکست خورده است. لوگو باید ساده باشد و خاص. در غیر این‌صورت در یادها نخواهند ماند. تکرار دیده شدن یک لوگو، در موفقیت آن بسیار موثر ا‌ست. این واقعیت که لوگوی اپل گوشه‌ی مانیتور همه‌ی محصولات بود به جهانی شدن و دوست‌داشتنی شدن آن کمک کرد.


 
آیا از نظر شما بین لوگوهای کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ تفاوتی هست؟
از نظر طراحی نه، اما از نظر مالی تفاوت‌هایی وجود دارد. معمولا شرکت‌های بزرگ پول زیادی برای هزینه کردن دارند و اغلب هم نتایج بهتری می‌گیرند.

آیا در حال حاضر در دانشگاه یا دفترتان آموزش هم می‌دهید؟

دیگر تدریس نمی‌کنم ولی بله کلاس‌های طراحی گرافیک داشتم.

ابراهیم حقیقی یکی از گرافیست‌ها شناخته‌ی ایران اخیرا در مصاحبه‌ای گفتند: «آن‌هایی که رشته‌های غیر مرتبط خوانده‌اند طراحی‌گرافیک را بیش‌تر از آن‌هایی که گرافیک خوانده‌اند، می‌دانند» آیا در کشور شما هم همین طور است؟

تصور می‌کنم طراحان خودآموخته زیادی در ایران هست. اما فکر نمی‌کنم طراحی‌گرافیک خواندن در دانشگاه در کل چیز بدی باشد. همه‌ی دانش‌ها قدرتمند هستند. دیدن این که طراحی‌گرافیک چطور از نقاشی روی دیوار غارها تا طراحی دیجیتال توسعه پیدا کرده، فوق‌العاده ا‌ست. دیدن توسعه طراحی لوگوی کلاسیک، در مورد فرهنگ و سبک‌های گرافیک هر زمان با ما حرف می‌زند. یادگرفتن اصول گرافیک خیلی مهم است. من در دانشگاه طراحی‌گرافیک خوانده‌ام و فکر می‌کنم جواب خوبی از آن گرفته‌ام.

این روزها همه چیز به سمت مینیمالیستی و ساده ‌شدن می‌رود، فکر می‌کنید لوگوی اپل چگونه می‌تواند ساده‌تر باشد؟
لوگوها مثل مد با زمان تغییر می‌کنند. طرح لوگوی اپل دهه‌ها به همین شکل باقی مانده، اگرچه رنگ و اجرای آن در طول زمان تغییری هم داشته. الان سلیقه به سمت سادگی می‌رود، چه کسی می‌داند سلیقه‌ی فردا چه چیزی خواهد بود؟ اما اگر از من می پرسید، پاسخم این است که  خیلی خوشحال خواهم بود اگر لوگوی اپل به همین شکل باقی بماند.

این مصاحبه قبلا در روزنامه «شرق» تاریخ ۲۴خرداد ۱۳۹۴ چاپ
شده است.
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن