عکس: الهام اسحقی
مجله الکترونیکی رنگ در راستای ایجاد فضای نقد و نظر و گفتگو٬ میزگردی را با حضور رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحی گرافیک ایران و دبیر رویداد سرو نقرهای را برگزار کرد که اکنون در چند بخش آن را منتشر خواهد کرد.
در این میزگرد آقایان علی رشیدی و مهدی سعیدی به سوالات شورای سردبیری رنگ متشکل از بهراد جوانبخت٬ احسان رضوانی و شهاب اشتری پاسخ دادند.
رضوانی: انجمن در ازای فعالیتهای اعضای جوان خودش هزینهای به ایشان پرداخت نمیکند. اما برای یک جوان در چنین تشکلهایی شاید مهمتر از بخش مالی، اعتباری است که از این طریق کسب میشود. بین جوانها این تمایل وجود دارد که حضور داشته باشند و وقت بگذارند اما انجمن مجرای درستی برای دادن این اعتبار ندارد و گاهی مشکلات و حواشی از متن ماجرا بیشتر میشود. البته فکر میکنم در حال حاضر این موضوع کمی حادتر هم شده و از طرف دیگر انجمن به انحصار اعضای تهرانی درآمده است. یعنی هرچه بیشتر حضور فیزیکی داشته باشی اعتبار بیشتری دریافت میکنی.رشیدی: حرفهای شما درست است. در گذشته ما تعریفی که از اعتبار ارایه دادیم، بهعنوان نمونه زنده یاد ممیز بود و تعریف این بود که ایشان خودش اعتباری دارد که آن به انجمن سرایت میکند و با این شیوه انجمن زیر سایه شخص قرار میگرفت. به نظرم انجمن میبایست اعتبار خودش را داشته باشد تا اینکه از دیگران وام بگیرد. برگههای عضویت اعتبار داشته باشند. اینکه قائم به فرد باشیم اشتباه است.رضوانی: منظور من مشارکت اعضای جوان انجمن بود که در حال حاضر به نظر میرسد ساز و کار مشخصی ندارد. برای همین است که گاهی در نشستهای مجمع عمومی، توازن نیست. در برخی نشستها جَو از کنترل خارج میشود و این نمود کوچکی است از آنچه که بیرون از آن سالن کوچک در جریان است.رشیدی: درحال حاضر مشکل بزرگ ما شهرستانها هستند و نمیدانیم چگونه به همکارانمان در شهرستانها سرویس مناسب ارایه کنیم. این همکاران بسیار هم فعال هستند مثل مشهد. ما برای این مشارکت برای مثال گفتیم در هیات انتخاب میبایست از همکاران شهرستانی فردی حضور داشته باشد. البته باید در این زمینه کار زیادی صورت گیرد.شاید به این نتیجه برسیم که انجمن را در شهرهای مختلف ایجاد کنیم. ما باید در اهداف بلند مدت، ملی بودن را ببینیم تا تهرانی بودن را. البته ۸۰ درصد اعضا در تهران هستند و این خیلی هم خوب نیست.رضوانی: پس نمیشود گفت که انجمن ملی است؟رشیدی: در انجمن اعضای شهرستانی داریم اما شعبه در شهرستانها خیر. همه چیز در پایتخت متمرکز است.رضوانی: تا جایی که خاطرم هستند پیشتر در شهرستان انجمن فعالیتهایی کرده بود.رشیدی: بله در مشهد چنین کاری صورت گرفت اما به دلیل اختلافی که بین خود دوستان بهوجود آمد و مشکلات زیادی بهوجود آورد، گفتیم بهتر است نباشد و تعطیلش کردیم.جوانبخت: آقای رشیدی! گفتید که همکاران علاقه دارند که مشارکت داشته باشند و ایده «یک فنجان چای» را هم مطرح ساختید. در تایید گفتههای شما من هم باید بگویم که خیلی از همکاران هستند که برای تایید آثارشان به من مراجعه میکنند و با شوقی وصفناپذیر به عضویت انجمن درمیآیند. ولی در عمل بعد از یکسال عدم حضور همین افراد را شاهد هستیم. ما با اعضای زیاد خود هنوز مشکل رسیدن به حد نصاب داریم.
براساس شنیدهها بهنظر میرسد این دسته از افراد انتظاراتی از عضویت در یک انجمن صنفی دارند که پس از ورودشان برآورده نمیشود. آنها عضو میشوند تا به کمک انجمن اتفاقات بهتری را در حرفه خود شاهد باشند. انتظار دارند انجمن با ارگانهای دیگر رایزنی داشته باشد و راهکارها و تسهیلاتی را برای زندگی حرفهای اعضا فراهمآورد. اما تا بهحال تنها مزیت صنفی عضویت در انجمن بحث بیمه اعضا بوده که به سالها قبل برمیگردد. آیا بخشی از عدم مشارکت اعضا به این موضوع برمیگردد؟رشیدی: تصور میکنم که حضور همکاران شهرستانی را نمیشود در مجمع تضمین کرد. همکاران تهرانی ما که فقط باید ۲ یا ۳ ساعت وقت بگذارند، اما به دلایل مختلف و گرفتاریها حضور همیشگی ندارند. من در بخش عضوگیری هستم و شاهدم که بسیاری از همکاران که عضو میشوند، تلاش میکنند شماره عضویت و لوح خود را بهسرعت دریافت کنند. بعد هم خیلی از همین همکاران زنگ میزنند و سوالهای مختلفی میکنند. لزوماً شغل آنها باعث حضورشان در مجمع نمیشود و دوستان میخواهند خودشان را تحت پوشش جایی ببینند.جوانبخت: چگونه باید برای آنها تعریف کرد که انجمن متشکل از اعضایش است؟رشیدی: خیلی کار سختی است. الان از اعضایی که اینجا هستید چند نفر در مجمع بودید؟ خیلی وقتها دلیل مشخصی برای نیامدن در انجمن نداریم. جوانبخت: ریشه این مشکل کجاست؟رشیدی: این یک سوال خیلی کلی است چون هرکس دلیل خاص خودش را دارد. تصویری از مجمع سالیانه انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران/ برگرفته از وبسایت انجمنرضوانی: یکی از معضلات در نشستهای عمومی به حد نصاب نرسیدن است. اگر عکسی از آخرین نشست باشد میبینیم که اکثر کسانی که حضور داشتهاند، بهتازگی عضو انجمن شده بودند. در عوض بسیاری از اعضای قدیمی حضور نداشتند. پیشکسوتها که اصلاً حضور نداشتند. سوال این است که چرا کسانی که سابقهی عضویتشان بالا میرود انگیزههایشان پایین میآید؟ رشیدی: من خودم به این مسأله خیلی فکر کردم. در این مجمع خیلی خوشحال شدم چون پیشتر مجمع را اعضای قدیمی پر میکردند که صنف برایشان مهم است. هیات مدیره پیشین میگفت در نمایشگاهها اعضایی با شماره عضویت ۵۰۰ به بالا مشارکت دارند و در گردهمایی ها زیر ۵۰۰. اعضای جوان به محض عضو شدن تماس میگیرند و به دنبال کارت و حکم هستند. بافت انجمن بسیار ناهمگن و عجیب و غریب است. اکنون می نمیدانم چند نفر واقعاً در زمینه طراحی گرافیک فعالند. اگر ۲۰ یا ۳۰ درصد از اعضا فعال نباشند یعنی دغدغه صنف ندارند. من خودم عضو انجمن طراحان گرافیک آمریکا هستم اما هیچ فعالیتی نمیکنم. فقط هر سال عضویتم را تمدید میکنم. مرا دعوت میکنند به فلان نشست در نیویورک، من که نمیروم. میخواهم بگویم انگیزهها فرق میکند.در تمام دورهها قدیمیها حضور داشتند و در این دوره جوانها آمدند.رضوانی: در دورهی اخیر مجمع با یک سیاست خاص به حد نصاب رسید. اعضایی که به نوعی باید لغو عضویت میشدند، هم لغو عضویت نشدند و هم به حساب نیامدند! یعنی اگر بخواهیم خیلی قانونمدار برخورد کنیم، این مورد جای سوال داشت که اگر لغو عضویت میشوند باید به حساب نیز نیایند. ولی هنوز عضو هستند. پس این معضل هنوز پابرجاست. هیات مدیره با یک تدبیر از این بحران موقتاً گذر کرد. درست نمیگویم؟
در ضمن وقتی صحبت از پیشکسوتان میشود، منظور فقط تعداد انگشت شماری که بهاحترام در ردیف اول مینشینند نیست. حرف ما این است که بسیاری از کسانی که نسل پنجم یا نسل چهارم نام گرفتهاند در نشست اخیر نبودند؛ یعنی قضیه فقط موی سفید همکارانمان نیست. و سوال اینجاست که اگر یکی از ارکان هیات مدیره افزایش مشارکت اعضا است، شما میخواهید چیزی را گسترش دهید که در همین حالت موجود هم بنیان محکمی ندارد. آیا فکر نمیکنید یکی از اولویتهای هیات مدیره یافتن پاسخ این سؤال است که چرا این اتفاق رخ نمیدهد؟
در حال حاضر انجمن با ریزش مواجه است، بهنظر میرسد قبل از اینکه افزایش داشته باشیم باید از ریزش جلوگیری کنیم. اگر این تدبیر هیات مدیره نبود مجمع این دوره هم به حد نصاب نمیرسید؛ یعنی اگر تعداد اعضایی که رسماً عضو هستند اعلام میشد، قطعاً نمیرسید.رشیدی: ببینید! انجمن ۱۲۰۰ عضو دارد که ۵۰ درصد آن میشود: ۶۰۰ نفر. در هیچ دورهای این تعداد عضو نبودهاند. در مجمع، هیات مدیره میخواست گزارش دهد و خیلی از دوستان میتوانستند آنرا در «جهت اطلاع» بخوانند. در ادامه بازرس میخواهد گزارش مخارج بدهد که آنرا هم بدست میآورند. در واقع انگیزهای ندارند. اگر در این نشست اعضای جوان بودند دلیلش آن بود که در کناراین اتفاقات، قرار بود رونمایی از سند استراتژیک و سایت اتفاق بیفتد و این موضوع تاثیر داشت و برای جوانترها جذابتر بود.رضوانی: در سرو نقرهای، به اندازه کافی هیجان وجود دارد اما وقتی میزان مشارکت به یکچهارم تعداد اعضاءمیرسد، به نظرم قضیه ریشهدارتر از این حرفهاست.رشیدی: بقیه هم یکچهارم بوده.رضوانی: نمیخواهم بگویم تنها در این دوره این اتفاق افتاده. میخواهم بگویم که رویهای است که مدتی است شروع شده. آیا فکر نمیکنید یکی از دغدغههای انجمن -بهخصوص هیات مدیره- باید این باشد که چارهای برای این ریزش بیاندیشد؟ حالا در بحث مجمع میگوییم یک جلسه رسمی است و خارج از حوصله که بعداً اطلاعات آن را کسب میکنند. ولی وقتی در یک جشن، سهچهارم اعضا حضور ندارند- حتی با فرض اینکه نصف این اعضا هم کار حرفهای گرافیک نمیکنند - ولی بههر روی باز با 50% مشارکت مواجهیم.رشیدی: من ریزش را با عدم مشارکت جایگزین میکنم. برای اینکه اعضای انجمن ریزش نکردند. رضوانی: به نظر بنده ریزش، همان عدم مشارکت است، شاید پیشتر گرمتر حضور داشتند.رشیدی: نه موافق نیستم که پیشتر گرمتر حضور داشتند و الان سردتر. نسلها تغییر کردهاند. ببینید! مشارکت ما معمولاً در همین حد و حدود بوده یعنی مثلاً اگر میگوییم ۲۵% شرکت کردند، یک زمانی انجمن ۵۰۰ عضو داشته که میشود ۱۰۰ نفر. یک زمانی ۱۲۰۰ عضو داشته، میشود ۳۰۰ نفر. امسال هم در سرو نقرهای ۳۷۰ نفر از اعضای انجمن کار فرستادند. پس مشارکت در همان حد همیشگی بوده. من نگرانی شما را از این زاویه میبینم که چرا نباید کاری کنیم که این مشارکت بیشتر شود. حرف شما کاملاً منطقی است و باید ببینیم که چگونه میشود.
بخش چهارم گفتگو بزودی منتشر خواهد شد
مشاهده بخش اول گفتگومشاهده بخش دوم گفتگو