عکس: الهام اسحقی
مجله الکترونیکی رنگ در راستای ایجاد فضای نقد و نظر و گفتگو٬ میزگردی را با حضور رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحی گرافیک ایران و دبیر رویداد سرو نقرهای را برگزار کرد که اکنون در چند بخش آن را منتشر خواهد کرد.
در این میزگرد آقایان علی رشیدی و مهدی سعیدی به سوالات شورای سردبیری رنگ متشکل از بهراد جوانبخت٬ احسان رضوانی و شهاب اشتری پاسخ دادند.
شهاب اشتری: در ابتدا از شما برای حضور در این میزگرد و ایجاد امکان یک گفتگوی دوطرفه و در نهایت مطرحکردن برخی مواردی که در حوزهی طراحی گرافیک و رویداد سرو نقرهای مطرح بوده متشکرم.
ما در این گفتگو سعی خواهیم کرد تا به بررسی عملکرد یکساله «انجمن صنفی طراحی گرافیک ایران» و رویداد «سرو نقرهای» بپردازیم.
بهراد جوانبخت: من هم به عنوان سردبیر رنگ تشکر میکنم از شما برای حضور در این میزگرد و لازم دیدم عرض کنم که ما به عنوان یک مجموعهی رسانهای بهتر دیدیم با توجه به نظر آقای مهدی سعیدی اگر سوال و یا نقدی هست با خود دوستان مطرح شود. به نظرم اگر دوستانی یک سری سوال دارند و ابهاماتی برایشان هست، بهترین گزینه این است که خود شما عزیزان این موارد را برای روشن شدن اذهان عمومی توضیح دهید.
مهدی سعیدی: من عرض کردم درِ گوشی اعلام کنید و البته قرار است شما این گفتگو را در رنگ منتشر کنید.بهراد جوانبخت: مطالبی که مطرح خواهد شد مطالب درِگوشی نیست. البته یکسری نقدها را درِگوشی گفتیم و این میزگرد به دوطرفه شدن دیدگاهها ختم خواهد شد.علی رشیدی: در هرصورت ما هم تشکر میکنیم که این وقت را به ما دادید که از «رنگ» به عنوان یک رسانه که همکارانمان اخبار و مطالب را در آنجا دنبال میکنند، استفاده کنیم و اگر سوالی در اذهان عمومی است بتوانیم پاسخ دهیم.
البته گلایهای داشتم و آن اینکه فکر میکنم رسانههایی که در اطراف ما هستند چه دیجیتالی، چه غیره باید بدانند که انجمن یک «NGO» است و نقدها در جهتی باشد که ما بتوانیم انجمن را تقویت کنیم.
در این مملکت چون آلترناتیوهای دیگری وجود ندارد که سراغشان برویم، وجود این انجمن ـ حالا چه خوب و یا بد ـ با 15 سال سابقه مفید است.
در بعضی سوالات و مطالب (مانند مطلب منتشر شده در رنگ در زمینه استعفای خانم کهوند) تلخیای وجود دارد که امیدوارم در این میزگرد جای نداشته باشند.احسان رضوانی: من هم در ابتدا تشکر میکنم به خاطر فرصتی که به ما دادید.
این موضوع که بنده و دوستانم ـ آقایان جوانبخت و اشتری ـ همگی عضو خانوادهی انجمن هستیم، از یک سو کارمان را سخت میکند اما امیدوارم از سوی دیگر باعث شود به نتیجهی بهتر و دقیقتری دستیابیم.
من میخواهم از موضوعی که شما روی آن تاکید داشتید و در نشست سالیانه انجمن با عنوان «سند استراتژیک» مطرح کردید شروع کنم.
به نظرم مشکلی که در مدیریت کلان و به طور کلی در کشور داریم این است که همه مدیریتها در همه بخشها معطوف به شخص است و با عوضشدن مدیریت تمام برنامهها عوض میشوند و این موضوع باعث اتلاف بسیار زیاد انرژی، نیروی انسانی، هزینهها و ... میشود و اشاره شما هم به این موضوع قابل تقدیر است. شما در مصاحبهای که در «جهت اطلاع» داشتید، ذکر کرده بودید با تیمی از دوستان که تخصص دارند کار را انجام داده و در واقع بخشی از کار را با نظارت خودتان به آنها محول کردید. در نشست مورد اشاره، فقط از آقای «نژده هوانسیان» اسم بردید. به همین جهت سوال اینجاست که بفرمایید دقیقا چه تیمی روی این سند استراتژیک کار کردهاند؟ و با چه اصول و الزاماتی این سند استراتژیک تنظیم شده است؟علی رشیدی: همانطور که در مجمع هم گفتم این پیشنهاد سند استراتژیک است و نهایی نیست، زیرا این سند بدون دخل و تصرف اعضا از نظر من سند نیست و من معتقد به جریان از بالا به پایین نیستم و بیشتر علاقه دارم که بدنهی انجمن در تنظیم این سند حضور داشته باشد. تمام تلاشم این است که ما در یک سال پیش رو سند استراتژیک را به عنوان سندی که بتواند تاییدیهی مجمع را بگیرد آماده کنیم و در نهایت همکاران وارد گود بشوند. این اتفاق شامل دو بخش است:
یک تفهیم این موضوع برای همکارانمان، چون تصورم این است که همکاران ما طراحان فردی هستند که کار میکنند و نمیدانم چقدر به این حرفه به عنوان یک امر تجاری نگاه میکنند.
ما وقتی مدیریت انجمن را در دست گرفتیم از همکارانمان سوالی پرسیدیم و آن این بود که: از انجمن چه انتظاری دارید؟حدود 50 نفر به این سوال جواب دادند؛ بعضی انتظارات کوچک و شخصی و بعضی جامع و وسیع. در همان دوران هم مجله «حرفه هنرمند» از تعدادی از اساتید نظر خواسته بودند که در میان آنها آقای حقیقی، آقای اسداللهی، آقای شیوا، آقای مثقالی و خود بنده بودیم.
برای شروع شدن تنظیم این سند خیلی تلاش کردیم که عده زیادی را درگیر این ماجرا کنیم و علاوه بر هیات مدیره که در جریان کارها بودند تعدادی از همکاران را هم دخیل کردیم و از آقای هوانسیان هم به دلیل اینکه خیلی نگاه تخصصی به این موضوع داشتیم و معتقدم ایشان در این زمینه تخصص دارند کمک گرفتیم و توانستیم با گرفتن نظرات و مطرح کردن آنها در هیات مدیره به یک پیشنویس برسیم و بحث را آغاز کنیم. درنتیجه این سند یک سند نهایی نیست و تنظیم سند اصلی نزدیک به یک سال زمان خواهدبرد. رفتار همکارانمان را اگر بخواهم تشبیه کنم مانند این است که برای مشتریانشان تا زمانی که طراحی نکردهاند نظری وجود ندارد اما به محض ارایه اولین اتودها نظرات و نقدها مطرح میشوند.
ما چارچوبی را ایجاد کردیم که راهی است که در 15 سال گذشته نیز انجمن در همین چارچوبها فعالیت کرده ولی علاقهمندیم که مکتوبش کنیم مانند یک منشور حرفهای، تا کمتر سلیقهها تحمیل شود.
در نتیجه تکرار میکنم این متن خام و پیشنویس است تا بتوانیم در واقع آن را به سرانجام برسانیم، البته اگر همکاران همراهی کنند.
رضوانی: شما هم در مصاحبه با «جهت اطلاع» و هم درمطالبی که در مجمع عمومی ایراد کردید به موضوع پیشکسوتان اشاره داشتید و اعلام کردید که رویکرد هیات مدیره جدید این است که از این افراد در جایگاهی که در شأن آنها است (بهخصوص در مسایل درازمدت و سیاستگذاریهای کلان) استفاده کند. سوال من این است که در تنظیم همین سند استراتژیک یا به قول شما پیشنویسی که انجام شده آیا این اتفاق افتاده است؟ فکر نمیکنید این یکی از همان سیاستگذاریهای کلان است؟رشیدی: ما با پیشکسوتها به هیچوجه بر سر این سند مشورت نکردهایم. شخصاً میخواستم با ایشان گفتگو کنم، اما بسنده کردیم به همین نظراتی که اساتید داده بودند در مجله «حرفه هنرمند» و به نظرم عصاره حرفشان معلوم بود که از انجمن چه انتظاری دارند.
در نتیجه گفتیم دیگر گفتگو لازم نیست. چون به سند بهعنوان پیشنویس نگاه میکردیم. ولی علاقه داریم که بتوانیم با اساتید راجعبه این قضیه صحبت کنیم. امیدوارم که دوستان همراه باشند تا ما هم بتوانیم از دیدگاههایشان استفاده کنیم.رضوانی: یعنی این جزو برنامههای شماست که در مرحله بعد از این دوستان نظرخواهی کنید؟رشیدی: حتماً حتماً.اشتری: در دورههای قبلی، هیأت مدیره انجمن شورای مشورتی داشته که خود شما نیز عضو آن شورا بودید. آیا این شورا در دورهی شما منحل شده است؟رشیدی: این شورا را من نمیپسندم زیرا شامل جلسات طولانی با عدهی زیادی میشود و بهشخصه فکر میکنم مقدار خروجی خوب آن در مقابل زمانی که افراد حاضر هستند بسیار کم است و راندمان بالایی ندارد.
ما از دوران زنده یاد ممیز تقریباً این جلسات مشورتی را داشتیم و برای مثال ۲۰نفر دور یک میز مینشستیم و راجع به هر مسأله کوچکی هر ۲۰نفر نظر میدادند، در صورتی که خیلی از این مسایل را یک نفر به تنهایی میتوانست پوشش دهد و از بقیه افراد زمانهایی استفاده کنیم که موضوعات جدیتر و استراتژیک مطرح است. این جلسات بسیار خستهکننده بود. برای همین بود که گروه مشاوران رفتهرفته کم میشدند و یا لااقل آدمهای باکیفیت از آن خارج میشدند. برای همین است که من خیلی مُصر بودم که اگر قرار است کاری انجام دهیم ابتدا بدانیم در حال انجام دادن چه کاری هستیم و سپس تصمیم بگیریم. وقتی سیاست انجمن روشن باشد-که امیدوارم این سند استراتژیک این سیاست را روشن کند- میتوانیم وقتی در زمینه آموزش حرف میزنیم مشاورینمان را هم با این رویکرد انتخاب کنیم.رضوانی: یعنی در حال حاضر شورایی وجود ندارد؟رشیدی: اگرلازم باشد بهصورت موردی یک شورا تشکیل میشود و کار پیگیری میشود.رضوانی: با اعضای موقت؟رشیدی: تا زمانی که نفهمیم سیاستهای کاری ما لااقل در دو سال آینده چیست، که بنده باور دارم که نباید به این دو سال بسنده کرد و باید به ده سال آینده و مسیرمان نگاه کنیم؛ فکر میکنم که فقط اضافه کردن افراد بدون اینکه مشخص باشد چه کمکی میخواهیم، بیشتر اتلاف وقت است.
خیلی از بچهها بحث کمیتهها را میکنند که چرا کمیتهها را تشکیل نمیدهیم. من میگویم اجازه بدهید ابتدا مشخص شود که چه مسیری را قرار است طی کنیم، بعد با توجه به آن مسیر کمیته خاص آن را تشکیل میدهیم. واقعیت این است که علاقه داریم که اگر افرادی به عنوان مشاور فعالیت میکنند، تخصصهایی را هم همراه خودشان داشته باشند و فقط این نباشد که اگر طراحی ۲۰ سال است در این زمینه فعالیت میکند، تصور کنیم وی حتماً صاحبنظر هم است. در همان گروه مشاوران پیشین، بودند افرادی که از ابتدا تا انتهای جلسات ساکت نشسته بودند و بعد میرفتند. رضوانی: شما در مورد سند استراتژیک گفتید نگاهتان این است که به یک نتیجهای برسید که هیأت مدیرههای دورههای بعد هم ملزم به اجرای آن باشند، از طرفی شما بهتر میدانید که در تنظیم چنین سندهایی که افقهای دراز مدت را تصویر میکند خشت اول بسیار مهم است و آن پیشنویس میشود بنیان کار و بعد ویرایش روی آن انجام میشود. فکر میکنید با شرایطی که شما فرمودید، این پیشنویس استحکام لازم را دارد؟ یعنی اگر این متن را به رای عمومی و نظرخواهی اعضا بگذاریم ممکن است در صورت عدم استحکام اولیه، موج ویرایشها و انتقادات آنقدر بالا رود که اصل ماجرا عوض شود و یک دوبارهکاری صورت گیرد. به نظر شما آیا این متن آن استحکام و قوام را دارد؟ رشیدی: ببینید من علاوه بر این که پانزده سال است که کم و بیش در انجمن هستم، باید بگویم این سند خیلی خارج از فعالیتهای انجمن در این پانزده سال نبوده است. بحث این است که تمرکز فعالیتهای ما در چه زمینهای باشد. بالاخره نمیتوان همه کار را انجام داد. باید معلوم شود که نوک حمله یا فعالیتهای ما در چه زمینهای است و چه چیزی برای انجمن مهمتر است. منهم سیاست انجمنهای گرافیک کشورهای دیگر مثل فرانسه و آمریکا و ... را مشاهده کردم و معتقدم در مقایسه با آن انجمنها، ما خیلی دور نیستیم. مگر اینکه بعضی مسایل را از لحاظ فرهنگی نتوانیم در ایران به اجرا برسانیم. برای مثال خیلی از انجمنها تلاش میکنند جهانی بودنشان را مطرح کنند که ما اصلاً این بخش را کنارگذاشتهایم و فعلاً یک انجمن ملی هستیم.
من هیچ ادعایی ندارم که متخصص هستم ولی فکر میکنم که این مسیر، مسیر درستی است و احتمال هم دارد مسایلی که شما مطرح فرمودید مسایلی باشد که باید بیشتر به آن پرداخت. ولی در نهایت توانمان این بوده. ما قول داده بودیم که در مجمع حتماً این را مطرح کنیم ولی شاید اگر بعد از یکسال کار روی آن به قدم مطرح کردن میرسیدیم بهتر بود. اما در حال حاضر علاقهمندیم که یک کمیته منسجم درست کنیم تا این امکان را داشته باشد که هر دو یا سه هفته جلسهای برای دریافت نظرات همکاران و در نهایت تدوین نهایی این سند داشته باشد.
اشتری: اشاره شما به «نوک حمله» یا اصل فعالیت انجمن به نظر خیلی واضح است و در یک جمله میتوان از آن با عنوان فعالیت صنفی یاد کرد. درست نمیگویم؟رشیدی: ببنید، فعالیت صنفی تعریف گستردهای دارد، همانطور که طراح گرافیک هم الان مفهوم گستردهتری دارد، درحال حاضر دیگر در دنیا طراح گرافیک، طراح روی جلد و پوستر نیست و فعالیتهای دیگری هم دارد. در نتیجه تعریفی که در خود منشور حرفهای انجمن از این حرفه شده هم به کار ما نمیآید و باید به شرایط امروز نگاه کرد. در نتیجه تعاریف متفاوت است.
در هر دوره، هیأت مدیره از نظر خودش صنف را تعریف کرده و نسبت به آن حرکت کرده. برای همین فکر میکنیم که در قدمهای اولیه باید تعاریف را درست کرد. وقتی میگوییم طراحی گرافیک، یعنی چه؟ در بخش عضوگیری، وقتی تاکید میکنیم ۲۰کار چاپی ضمیمه فرمها باشد یعنی ما طراح گرافیک را فقط در چاپ میبینیم. خوب اینها مشکلات ماست. تمام کسانی که کار پژوهشی میکنند خارج از صنف قرار میگیرند برای اینکه آن ۲۰کار چاپی را ندارند. حیف نیست پژوهشگران در میان ما نباشند؟ من فکر میکنم مساله پژوهش و کتاب بخشی از مسایل صنفی است. باید تلاش کنیم انجمن را مقتدرتر کنیم؛ چه از لحاظ سواد، چه از لحاظ دانش و چه خود صنف به عنوان یک قدرت صنفی.رضوانی: یعنی پژوهشگران را هم جزو طراحان گرافیک محسوب کنیم؟رشیدی: پژوهشگرانی که در حوزهی ما پژوهش میکنند، بله. البته در این بین به دلیل سیاستی که در پانزده سال گذشته درانجمن اعمال شده و البته سیاست روشنی هم نیست، مشکلاتی وجود دارد. ولی به هر صورت در اکثر انجمنهای دنیا یک فصلی به عنوان Educators موجود است. باید بتوانیم از این افراد استفاده کنیم. یا در بحث دانشجویان، کمیتهای داشتیم که بعداً بهخاطر مشکلاتی که پیش آمد کنار گذاشته شد. من فکر میکنم که دانشجوها هم باز باید در سیستم انجمن فعالانه حضور داشته باشند.رضوانی: عضو دانشجویی؟رشیدی: من علاقه دارم که اینگونه باشد، همه اینها کارها و حرفهای بزرگی است. باید دید که چگونه میتوان آنها را عملی کرد. من تصور میکنم حضور دانشجویان هم به دلیل اینکه برای خودشان جذاب است و هم در آینده کار آسان میشود، بسیار خوب است. ولی اینگونه فعالیتها نیروی زیادی را میطلبد و استراتژی لازم دارد که امیدوارم بتوانیم در دو سال آینده به آن برسیم.
بخش دوم گفتگو بزودی منتشر خواهد شد