حال و هوای این روزهای پوستر تئاتر: ابری یا آفتابی؟



این گفت گوپیش از این در شماره 3092 یکشنبه 5 دی ماه 1389 روزنامه
آفتاب یزد منتشر شده است

گفتگو با دو طراح گرافیک ایران درباره وضعیت طراحی پوسترهای تئاتر


نمایش هملت، تبریز، سال 1309... بر اساس مدارک موجود اینگونه به نظر می رسد که این نمایش اولین نمایشی است که پوستر برایش طراحی شده است. در پوسترهای اولیه خوشنویسی عنصر اصلی است که بعدها و با رشد صنعت چاپ تصویرسازی ، استفاده از نقش و نگار و گل بوته های تزئینی، حاشیه ها و فرم های مختلف نیز در آنها به چشم می خورد. با گذشت زمان و تا امروز پوستر به عنوان رسانه ای قوی و نیرومند، پدیده ای آشنا در زمینه اطلاع رسانی است. ضمن اینکه یک پوستر به دلیل دارا بودن ارزش های هنری و نیز محتوا می تواند در سطح فرهنگ جامعه و به ویژه فرهنگ بصری تاثیرگذار باشد. و آیا به ویژه پوستر تئاتر امروز ایران واجد چنین خصوصیاتی است؟ برای این منظور پای صحبت دو هنرمند طراح گرافیک نشسته ایم: آرش تنهایی، طراح ، پژوهشگر و مدرس گرافیک  و بهراد جوانبخت مدرس و طراح گرافیک.

شبنم محمودی شرق

اثر: آرش تنهایی اثر: بهراد جوانبخت

به نظر می رسد که حال و هوای پوستر تئاتر  در این سالها کمی نا بسامان  است! نظر شما چیست؟
تنهایی: بررسی جایگاه پوستر تئاتر نیازمند بررسی تامل بیشتری است ، اما اگر نظر شخصی من را بخواهید ، در سالهای اخیر پوستر تئاتر سر آمد پوسترهایی است که بر اساس یک سفارش طراحی و در شهر نصب می شوند  است. ودر مقایسه با گونه های دیگرپوستر های فرهنگی چون پوستر فیلم ویا پوستر موسیقی بی شک وضعیت بهتری دارند ، بنابرنظری شخصی و نه بر پایه بررسی علمی که موجود باشد معتقدم که در سالهای اخیر طراحی پوستر برای تئاتر رشد خوبی نیز داشته است. چرا که وقتی در محدوده فرهنگی تهران چهارراه ولی عصر تا انقلاب  قدم می زنم یا به کافه هایی که محل نصب پوستر تئاتر هستند سر می زنم، می بینم که  پوسترهای تئاتری که توسط طراحان گرافیک  حرفه ای طراحی می شوند  روز به روز بیشترمی شوند ،و این به دلیل رشد کمی طراحان گرافیک و زیاد شدن افراد تحصیل کرده این رشته است که اتفاقا رغبت زیادی به طراحی پوستر تئاتر دارند، داوطلبانه و اغلب  با دریافت دستمزدهای بسیار اندک. یعنی  طراحان گرافیک  علیرغم  بودجه های کم ، عجله و شتاب گروه ها ، وجود نداشتن جایی برای نصب و چندین و چند مشکل دیگر تلاش می کنند تا کیفیت پوسترهای تئاتر را بالا ببرند.

جوانبخت: من هم با عقیده آقای تنهایی موافقم. به نظر من اوضاع پوستر تئاتر آنگونه که شما می گویید بد نیست. حتی معتقدم نسبت به پوسترهایی که برای رویدادهای دیگر طراحی می شود وضعیت مناسب تری از نظر گرافیکی دارد. اما نسبت به رسانه پوستر اگر بخواهم صحبت کنم باید به این نکته مهم اشاره کرد که اگر بپذیریم پوستر یکی از عناصر تبلیغاتی برای تئاتر است و به مخاطب اطلاع رسانی می کند، فقط در محدوده تئاتر شهر یا پیرامون محل اجرا دیده می شود در حالی که تماشاگری که وارد محیط تئاترشهر شده، آمده تا تئاتر را ببیند و در نتیجه دیگر مخاطب پوستر نخواهد بود! و دلیل این است که جایی برای نمایش و نصب پوستر در سطح شهر وجود ندارد که البته بحثی است بسیار گسترده که شاید در مجال این گفتگو نمی گنجد. از دیگر سو خود من به عنوان یک طراح گرافیک از یک سو و تماشاگر علاقه مند به تئاتر از سوی دیگر، معمولا به صورت خودخواسته پوسترهای تئاتر را می بینیم اما شاید کسی که تماشاگر همیشگی تئاتر نیست و طراح گرافیک هم نیست به دلیلی که عرض کردم این پوسترها را نمی بیند و یا شاید پوستر مجالی نمی یابد تا خود را به او نشان دهد.

و در این صورت مهمترین کارکرد یک پوستر تئاتر چیست؟
جوانبخت: معتقدم که پوستر یک نمایش مثل پوستر یک همایش یا کارهای تبلیغاتی نیست که وظیفه اش فقط اطلاع رسانی مقطعی باشد برای کار و وقتی اجرا تمام شد، پوستر هم تمام شود. پوستر تئاتر تاریخ مصرف ندارد. شناسنامه ای است که تا همیشه به کار وصل است. و حتی نسبت به عکسهای همان تئاتر، ویترین قوی تری است برای شناساندن نمایش. خیلی کامل است و در یک فریم اطلاعات وسیعی را به بیننده اش منتقل می کند.

تنهایی:اطلاع رسانی نخستین وظیفه یک پوستر است ، اما نباید از بعد زیبایی شناسانه و هنرمندانه آن غافل شد ، آنچه  از نمایش " آمباسادور "موجود است پوستری است که هنری تولوز لوترک پیش از 100 سال پیش برای آن طراحی کرده است یا تنها نشانه ای که من از "خاطرات یک جامه دار ازمرگ میرزا تقی خان امیر کبیر "  دارم  پوستری است که قباد شیوا ساخته است پس پوستر شناسنامه یک نمایش و سند یک اجرا نیزهست . پوستر تئاتر به ما می گوید که در تبریز در 1307 تئاتر ها پوستر داشتند ، بهای بلیت 5 تا 50  ریال بوده و نسوان محترم هم می توانسته اند به تماشایش بنشینند! یک پوستر علاوه بر اطلاعات تاریخی زیادی که در بر دارد نام افراد بسیاری را ماندگار می کند که در نمایش نقش داشته اند و از سویی حاوی اطلاعاتی از سلیقه و پسند مردم وسفارش دهنده ، اوضاع اجتماعی، اقتصادی  و خیلی اطلاعات دیگر است . بسیاری از دوستانم بارها به من گفته اند که کارشان با پوستر من ماندگار شده است و پوستری که برای کار شان طراحی کرده ام بارها بیشتر از خود کار دیده شده ، البته این لطف وفروتنی آنهاست . ولی دقت کنیم که طراحان درجه سه و چهار  نیستند که برای تئاتر پوستر طراحی می کنند بلکه اغلب از صد طراح خوب و تراز اول مملکت هستند. وآنقدر که دوستان طراح گرافیک  برای پوستر تئاتر ارزش قائل  هستند که شاید کمتر کارگردان ها این ارزش را قائل نباشند.

پس چگونه است که از طرف سازندگان نمایش، پوستر آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی گیرد؟
تنهایی: ببینید  قسمت عمده بر می گردد به آموزش ؛ آموزش رشته های هنری در دانشکده های ما  وپیش از آن در مدارس ما نیازبه بازنگری دارد ،  یک دانشجوی تئاتر در دانشکده چیزی مربوط به گرافیک و پوستر نمی خواند گرچه در باره موسیقی ، عکاسی و معماری هم نمی خواند اما به جایش ...  . بنظر من کاملا ضروری است تا کارگردان تئاتر با  هنرهای مختلف  از جمله گرافیک در حیطه و حوزه کارش آشنا شود. گرچه این خلا فقط مختص دانشجوی تئاتر نیست  دانشجوی گرافیک هم این مشکل را دارد ، یعنی بچه های گرافیک هم سواد تئاتری کمی دارند ، و باید خود را ارتقا دهند و یا درسی با عنوان طراحی پوستر های فرهنگی : چون فیلم، موسیقی و تئاتر در واحد های  درسی شان گنجانده شود ، خیلی بد است که یک دانشجوی  گرافیک که می خواهد پوستر تئاتر طراحی کند  نمایشنامه ای از شکسپیر ، چخوف ، برشت ، پینتر و یا ساعدی ، رادی ، بیضایی یا چرمشیر نخوانده باشد.

جوانبخت: این طور بنظر می‌رسد که کارگردانان ما -البته  به‌جز عده انگشت شماری- آن آگاهی و شناخت لازم برای تئاتر را نسبت به طراحی گرافیک ندارند. اما از طرف دیگر بر این باورم که شاید خیلی از کارگردان ها و تئاتری های ما خودشان را بسیار جامع و کامل می دانند و به همین دلیل این دیدگاه لزوما تخصصی بودن این کار نزدشان از بین رفته است و فرایند طراحی پوستر را نیز همچون کارهای دیگری که زیر نظر مستقیم خودشان انجام می شود تلقی می‌کنند، بدون در نظر گرفتن تخصصی بودن این مساله. از طرف دیگر بنا به مسایلی که در پاسخ به سوال اول مطرح کرده ام، شاید آنقدر کارکرد پوستر را-به ویژه در بخش جذب مخاطب و وجه تبلیغی کار- محدود می بینند که مانند بخش‌های دیگر به قدر کافی به آن توجه نمی‌کنند. قابل درک است که با توجه به بودجه های بسیار اندکی که به کارهای نمایش اختصاص داده می شود دیگر این پوستر نیست که برایشان کارکرد دارد بلکه شاید در وضعیت فعلی اس ام اس در این زمینه بیشتر برایشان کاربرد داشته باشد! اما با این گفته آقای تنهایی موافقم که نه تنها در زمینه پوستر و بروشور که در بهترین حالت در ساخت کل یک تئاتر-همانگونه که در همه دنیا مرسوم است- لازم است یک مشاور حرفه‌ای گرافیک وجود داشته باشد. به جز تعداد محدودی، گرافیک تئاتر را آنطور که باید نمی شناسند. از طرفی متاسفانه وضعیت تئاتر و بودجه‌های مربوط به آن، مشکلات ممیزی،‌کمبود سالن نمایش و وضعیت اجرا و اصلا شرایط و دیدگاه خود مرکز هنرهای نمایشی آنقدر اسف بار است که شاید خیلی جایی برای پرداختن به گرافیک وجود نداشته باشد. به همین دلیل در فرآیند نفس‌گیر به روی صحنه بردن یک نمایش آنقدر مشکلات متعدد وجود دارد که اصلا بحث پوستر فراموش می‌شود.

تنهایی: ببینید، نمی توان پوستر را از خود تئاتر جدا دانست ،  تئاتر در ایران از  آغاز تاکنون کمتر همه گیر شده است و به دلیل محذورات سیاسی به تئاتر پروبال داده نشده است ، و مخاطب خاص و اندکی داشته است . اجراهای بسیار محدود در طول سال ، که فقط در تهران اتفاق می افتد نی تواند منجر به یک تئاتر با بنیه  و قوی شود  پوستر نیز ازتئاترش تبعیت میکند . اگر تعداد تماشاخانه ها و اجرا ها بیشتر بود مسلما تعداد پوستر خوب زیادتر می شد و طراحی پوستر وضعیت بهتری پیدا می کرد. تا چند سال پیش قوانین دست و پاگیری در زمینه طراحی پوستر وجود داشت از جمله کار دو رنگ باشد و اندازه  بزرگتر از 50در 70 نمی توانست باشد . نمی خواهم گناه  ضعف های خودمان را به گردن کسی بیندازم اما با توجه به ضعف هاو مشکلاتی که تئاتر امروز ما دارد به جرات می توانم بگویم که کارنامه طراحی پوستر تئاتر کارنامه قابل قبولی است.

یعنی معتقدید که بودجه های تئاتر یکی از عوامل تاثیرگذار طراحی پوستر است؟
تنهایی: بله، اقتصاد همیشه مهم و تاثیر گذار است . اما داشتن دید درست یک کارگردان ویا مدیر فرهنگی  به نظر من از بودجه پر اهمیت  تر است. قطعا ما نمی توانیم یک روزه و با چند مصاحبه و رایزنی  وضعیت پوستر تئاتر را متحول کنیم . باید فکر کنیم در شرایط فعلی که یک نمایش دارد با بودجه محدود و با هزاران مشکل پیش رو اجرا می شود ، راهکاری بیابیم که چطور می شود پوستر بهتری داشت وتماشاگر بیشتری را به حضور در سالن ترغیب کرد . ما توانایی تغییر خیلی چیزها را در یک بازه کوتاه مدت را نداریم اما می توانیم حوزه های مربوط به خودمان را بهتر کنیم گرچه  این هم کار آسانی نیست.

جوانبخت: شاید اینگونه باشد. اما کمبود بودجه قطعا مهمترین عامل نیست. بسیاری از طراحان گرافیک این را پذیرفته اند که بودجه یک نمایش محدود است و با دریافت دستمزد اندک و حتی گاهی بدون دریافت دستمزد به سمت طراحی این کار می روند. اما تجربه شخصی من چیز دیگری را نشان می‌دهد. به نظر من خیلی از کارگردانان تئاتر این مساله را نمی‌دانند که طراحان حرفه‌ای با بحث دستمزد برای طراحی پوستر تئاتر کنار می‌آیند. در واقع طراح گرافیک در این زمینه دچار نوعی پیشداوری شده است. اما اجازه دهید به سوی دیگر این قضیه هم بپردازم. تصور کنید که یک طراح گرافیک بدون دریافت دستمزد یا با دریافت دستمزدی اندک قرار است یک پوستر را طراحی کند اما کارگردان به دلیل اینکه تصمیم گیرنده اصلی است در یک کار نمایشی، خود را موظف می داند که در این کار هم به نوعی کارگردانی کند و نظرات خود را بدون هیچ گونه کم و کاست اعمال کند و انتظارات بیش از اندازه دارند تا جایی که طراح عطای این کار را به لقای آن می بخشد! یعنی برخورد یک سفارش دهنده با یک سفارش گیرنده حرفه‌ای نیست. حال آنکه همانگونه که کارگردان به نمایش خود اشراف دارد، طراح نیز به تصویر و تک‌تک عناصر پوستر خود اشرف دارد. البته من تعمیم نمی دهم به کل کارگردان‌ها، بلکه همانگونه که اشاره کردم از تجربیات شخصی خودم حرف می زنم. به یک نکته دیگر اشاره کنم و اینکه سوای هزینه، بسیاری از کارگردان‌ها وقت نمی‌گذارند برای اینکه جلسات مختلف با طراحان بگذارند. برای مثال اگر عکس خاصی مد نظر طراح است برای او تهیه شود، یا حتی در صورت نیاز صحنه ای با همه وسایل و بازیگران با مشورت طراح گرافیک، جداگانه اجرا شود تا عکس مورد نظر طراح گرفته شود و او از ابتدا به عنوان یکی از اعضای گروه در جریان روند کار باشد و حضور داشته باشد.

تنهایی: من هم با این موضوع را تئاتری ها از رفتن سراغ طراحان گرافیک می ترسند را قبول دارم. خود من بارها با این مساله مواجه شده ام که وقتی از دوستان تئاتری ام می گویند به خاطر بودجه اندک و کارهای قبلی که نتوانسته اند پولی به من بپردازند دیگر رویشان نمی شود به من مراجعه کنند.از سوی دیگر درتئاتر این اعتقاد وجود دارد که ناخدای کشتی یک نمایش کارگردان آناست و وقتی همه کارهای یک نمایش یعنی بازیگری، طراحی صحنه و لباس و گریم و …از فیلتر ذهن کارگردان رد می شود و با نظارت مستقیم او برنامه ریزی و هدایت می شوند باید طراحی گرافیک کار نیز همینطور باشد و این  شاید به مذاق برخی از طراحان گرافیک چندان خوش نیاید .من اعتقادی به استقلال گرافیک ندارم ، به نظرم پوستر تئاتر حاصلتعامل طراح وکارگردان است . کارهای شاخص پوستر تئاتر حاصل همین رفاقت ها و تعامل هابوده مثل پوسترهای مرتضی ممیز برای پری صابری  ؛ ابراهیم حقیقی برای حمید سمندریان و هومن مرتضوی برای تئاتر های آتیلا پسیانی  . من با افرادی کار می کنم که می دانند من چه کار خواهم کرد ، گرچه شگفت زده می شوند با هم صحبت می کنیم ، تبادل نظر می کنیم  ، ولی به دید من احترام می گذارند  کار من را قبول دارند چرا که به شناختی که لازم است ازتوانایی یکدیگر رسیده ایم.

جوانبخت: به نظرم این همان مساله آموزش است. در این رفاقت ها کارگردان اطلاعاتی که باید درباره گرافیک بداند را گرفته است و از سویی دیگر طراح نیز آنچه را از تئاتر نیاز دارد از کارگردان آموخته است.

 به نظرتان موانع این عدم شناخت دو جانبه چه بوده است؟
تنهایی: اجازه دهید یک خاطره برایتان نقل کنم. در نمایشگاهی نقاشی یک از دوستان در سالهای ۸۰یا ۸۱ یکی از کارگردانان های تئاتر را دیدم. گپ و گفت مان به  پوستر های تئاتر رسید ، او گفت که بسیاری از ما کارگردان ها ممیز را می شناسیم، ابراهیم حقیقی و حسین خسروجردی را! و چون دستمزد این ها بسیار گران است ما سراغشان نمی رویم! خود من بعد از طراحی سی چهل  پوستر تئاتری برخوردهایی از این دست دارم: شما را فلانی به من معرفی کرده است. آیا شما کار پوستر تئاتر طراحی هم می کنید؟! شاید یکی از دلایلش این است که مجله تخصصی تئاتری که بشود درباره پوستر تئاتر در آن نوشت نداریم و یا کم داریم  یا حداقل علاقه مندی به پوستر در میان اهالی  تئاتر وجود ندارد. ما طراحان خودمان درباره پوستر و طراحی پوستر چه برای سینما و چه تئاتر در مجلات تخصصی گرافیک بسیار می نویسیم و صحبت های همدیگر را می خوانیم اما مخاطبان اصلی ما که همین کارگردانان و تهیه کنندگان هستند از این بحث ها اصلا خبر ندارند!

جوانبخت: البته این به نظر من چندان طبیعی نیست که هنرمندان و تهیه‌کنندگان ما در هر زمینه‌ای مانند موسیقی یا تئاتر یا سینما که فعالیت می‌کنند،  به گرافیک به عنوان یکی از ابزار کارشان نمی پردازند. یعنی می توانند حداقل نمایشگاه‌های گوناگونی که برگزار می شود را رصد کنند و دنبال کنند. در حالی که ما این کارها را می‌کنیم؛ یعنی به کنسرت موسیقی می رویم، فیلم تماشا می کنیم و تئاتر را هم دنبال می‌کنیم. اما بر اساس تجربه آقای تنهایی کارگردانی وجود دارد که بیش از سه طراح گرافیک را نمی شناسد! ما در کدام نمایشگاه تجسمی بیش از یکی دو کارگردان تئاتر پیگیر را می بینیم؟ راستش من فقط یارتا یاران را در خیلی از نمایشگاه‌ها دیده ام! ایشان از دوستان نزدیک من نیست، اما دیده‌ام که خودش پیگیر است، از اکثر نمایشگاههای من بازدید کرده است. به نظر من این مهمترین مشکل است. یعنی گروه سازنده یک نمایش و به ویژه کارگردان‌های تئاتر خیلی برای شناختن گرافیک و مقوله گرافیک وقت نمی گذارند. اتفاق بدتر این است که حتی وقتی شما به عنوان یک طراح گرافیک از وقت و درآمد و خیلی های دیگر می گذرید و کاری را انجام می دهید،  با شما به عنوان کسی که گوشه ای از کار را گرفته خیلی برخورد خوبی نمی شود!

تنهایی: من هم در طراحی پوستر تئاتر که اتفاقا نه فقط کاری برای دل خودم بلکه بخش مهمی از  دغدغه های حرفه ای من است دچار این موانع و فاصله ها بوده ام  و این فاصله ها  سبب می شود که این رابطه دو طرفه اهالی تئاتر وگرافیک  شکل نگیرد ، همیشه فکر می کنم آنچه یک طراح گرافیک برای رشد و خلق آثار ماندگار نیاز دارد سفارش های مستمرو سفارش دهنده ای آگاه و جسور است ، که خلا ان را بسیار حس می کنیم. اگر این طورپیش برود  شاید بتوان گفت که هردو سوی این  ماجرا بازنده هستند
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن