پوستر تئاتر شروع نمایش است؛ گفتگو با آرش تنهایی



آرش تنهایی  متولد 1360 در تهران است ، فارغ التحصیل دانشکده هنر های زیبا و از سال 1380 در حوزه طراحی پوستر و طراحی جلد کتاب فعالیت می کند ، او شرکت در بیش از سی نمایشگاه گرافیک و نقاشی   ،  همچنین  دبیری نمایشگاه بیست و پنج سال پوستر تئاتر را در کارنامه  کار خود دارد. کتاب پنجاه پوستر از ده طراح گرافیک کتابی است از آثار ده طراح گرافیک که  همراه  با مجید کاشانی آن را گرد آوری کرده اند ، گفتگوی حاضر به بهانه انتشار این کتاب  از نظر می گذرد .  
 

                                                                                                                                                               سعید باباوند


من فکر می کنم نمایشگاه  و کتاب پنجاه پوستر تئاتر یک قطعه از پازلی است که تو مدتهاست ساختن آن را با نوشتن مقالات و جستجوی تاریخ گرافیک  شروع کرده ای ؟
به نوعی می تواند قسمتی از آن پازل باشد چرا  که جستجو برای یافتن شاخه های مختلف گرافیک و ثبت تاریخی آن  همیشه برای من مهم بوده  و این نمایشگاه می تواند بخش کوچکی از این تلاش باشد  ، اما  این نمایشگاه  مستقیما چنین هدفی را دنبال نمی کرد ،  من و مجید کاشانی در نظر داشتیم با گرد آوری این  کتاب فاصله ای که میان کارگردان های تئاتر و طراحان پوستری که  پوستر تئاتر از دغدغه های اصلی شان بود را پر کنیم  و این  شاید با یک تیر دو نشان را زدن بود .

آیا فکر نمی کنی کارگردانهای تئاتر  طراحان این کتاب را می شناسند ، که به آنها سفارش داده اند ؟ ایا این یک دور باطل نبود ؟
 من این طور فکر نمی کنم به شخصه به عنوان طراحی که بیش از بیست پوستر تئاتر طراحی کرده بار ها شاهد بوده ام که کارگردانهای قصد سفارش پوستر به من داشته اند بسیاری از پوستر های من را ندیده بودند ، گرچه دوستان دیگر شهرت بیشتری دارند اما فکر نمی کنم  ، خانواده تئاتر شناخت زیادی ازتوانایی ها و بضاعت  خانواده طراحان گرافیک داشته باشد.  بارها از دوستان تئاتری ام شنیده ام که جز مرتضی ممیز، قباد شیوا،  ابراهیم حقیقی و حسین خسرو جردی طراحان دیگری را  نمی شناسند.

شاید اینطور نتیجه گیری کرد  که چون این پوستر ها در سطح شهر کمتر به نمایش در می آیند و کارکردی تزیینی پیدا کرده اند ، از این رو این شناخت کمتر وجود دارد ؟
 متاسفانه تا حدود زیادی این حرف درست است ، کلان شهری مثل تهران جای برای نصب پوستر ندارد  ، پوستر هایی که در سطح شهر دیده می شوند محدود شده  اند به پوستر هایی چون  کلاس های کنکور ، آموزشگاه ها و خدمات شهری که فکر می کم در مکانهای غیر قانونی و غیر مجاز نصب می شوند ، متاسفانه شهر ما جایی برای نصب قانونی یک پوستر فرهنگی چون تئاتر ، موسیقی و نمایشگاه نقاشی  ندارد ، به جر تعدادی از کتابفروشی ها ، کافه ها و فروشگاه هایی در حول حوش میدان انقلاب تا چهار راه ولی عصر (عج) که به خاطر علاقه و دغدغه های فرهنگی که دارند اجازه می دهند پوستر های از این دست  بر درب یا شیشه مغازه شان نصب شود جای دیگری برای نمایش ندارند ، این انتقاد بزرگی است که من به این شهر و مدیریت شهری آن دارم .
 اما اینکه چرا کارگردانها طراحان پوستر را نمی شناسند یا به آنها سفارش نمی دهند بحث دیگری است ، متاسفانه برخی از کارگردانهای تئاتر پوستر را جدی نمی گیرند ، پوستر برای آنها مقوله مهم و حائز اهمیتی نیست ، من بارها شاهد بوده ام که یک کارگردان با چه وسواس و دقتی بازیگر های نمایش خود را انتخاب می کند ،  اگر این دقت در مورد طراح پوستر صورت می گرفت وضعیت پوستر های تئاتر کمی به سامان تر بود .

با توجه به طراحی پوستر تئاتر و گرد آوری این مجموعه،  پوستر تئاتر  چه متدی و چه تفاوت هایی با دیگر پوستر ها دارد ؟

خوشبختانه هنوز پوستر هایی تئاتر را کارگردانها سفارش می دهند ، و چون پوستر های فیلم  این مساله به دست تهیه کنندگان نیفتاده است ، از این رو  فاجعه ای که بر سر پوستر های فیلم آمد بر سر پوستر های  تئاتر نخواهد آمد .  در پوستر تئاتر با یک سفارش دهنده آگاه روبرو هستیم که انتظار دارد پیام اثرش را به مخاطب منتقل کنیم ، ماهیت پوستر تئاتر روایت گری است ، کمتر پوستر تئاتری دیده ام که به اندازه یک پوستر موسیقی و یا پوستر نمایشگاه نقاشی انتزاعی باشد ، نمی خواهم نسخه کلی بپیچم ، برخی ممکن است پوستر تئاتر را پوستری لوکس تزئینی و بی تاثیر در جذب مخاطب ببینند ، اما من اینطور فکر نمی کنم ؛  پوستر تئاتر شروع نمایش است و دریچه ای برای راه یافتن به دنیای یک اجرا .

برگردیم بر سر بحث تاریخ گرافیک سال قبل یا دو سال قبل دبیری  نمایشگاه بیست و پنج سال پوستر تئاتر را بر عهده داشتی ، به خاطر دارم  آثار زیادی از پوستر های تئاتر را جمع آوری شد برسر آن نمایشگاه چه آمد ؟
  سال1386  با عنوان مدیر هنری به جشنواره تئاتر فجر رفتم ، ولی  پس از مدتی   ولی احساس کردم  با مسیر پر پیچ و خم و نا همواری مواجه ام  ،  که برداشتن این موانع از توان من خارج است،  در این حین  پیشنهاد برگزاری نمایشگاه بیست و پنج سال پوستر تئاتر با استقبال دکتر سرسنگی دبیر جشنواره روبرو شد ، در آن نمایشگاه  چیزی در حدود 700 پوستر جمع آوری شد که بخش عمده آن  بی شک در معرض نابودی بود  ، و در این نمایشگاه برای اولین بار به نمایش در آمد  ؛  نمایشگاه برگزار شد ، اما نه جوایز برگزیدگان اهدا شد و نه حق الزحمه داوران و...  کتابی هم که قرار بود  منتشر شود هیچگاه  منتشر نشد . اکنون دو سال پس از آن ماجرا من همچنان  به گرد آوری آن پوستر ها ادامه می دهم  و ماحصل مجموعه ای شده است  از پوستر های تئاتر ایران در دوران های مختلف  ، ولی  به علت هجم کار،  رنگی بودن پوستر ها و  ... انتشار این مجموعه در توان هر ناشری نیست .

با توجه به مقالات و نوشته هایی که در زمینه تاریخ پوسترهای تئاتر منتشر کرده بودی، جای خالی چنین مقاله یا مقدمه ای دراین  کتاب  را چگونه توجیح می کنید؟
احساس من این بود که این کتاب حاصل کار گروهی ده طراح  ، از جمله من و مجید کاشانی بود که گرد آوری آین مجموعه را به عهده داشتیم
شاید این کتاب محل مناسبی برای ارائه پژوهش و مقاله های شخصی من نبود ، جای چنین کاری  را در یک کتاب پژوهشی با رویکرد تاریخی خالی می بینم
 
به عنوان یک طراح و در عین حال  پژوهشگر تاریخ گرافیک؛ مطالعه و بررسی تاریخ گرافیک چه تاثیری بر شما و آثار تان گذاشته است ؟  
از عنوان هایی که مطرح کردید ،میترسم یاد ممیز می افتم که عده ای به او می گفتند پدر گرافیک ایران ،عده ای هم می گفتند فرزند گرافیک ایران  و از این نام ها فرار می کردو کار خودش را می کرد  .  فقط من یک طراح گرافیک هستم  ، تعدادی هم مقاله و کار پژوهشی انجام داده ام ، متاسفانه من یک پژوهشگر حرفه ای نیستم ، اصلا هم قصد شکسته نفسی و تعارف ندارم  به نظرم ما هنوز پژوهشگر و منتقد حرفه ای در عرصه گرافیک نداریم ،  که از این طریق امرار معا ش کند ، ما افرادی هستیم که  علاقه مند  به پژوهش  ، متاسفانه مفهوم کلمه حرفه ای در جامعه ما به اشتباه ،  کسی شده که کار خود را به خوبی انجام می دهد ، اما  حرفه ای یعنی کسی که از طریق این حرفه امرار معاش کند ، تا زمانی که من نتوانم از طریق  حق التالیف  کتابها و مقالاتی که می نویسم  زندگی  کنم خودم را  یک آماتور و یک علاقه مند می دانم  . اما در جواب باید بگویم  دانایی به مسیر طی شده تاریخی در هر رشته ای از علم یا هنر برای هر کسی مفید است ، ما تاریخ را می خوانیم تا از تجربه های تلخ پرهیز کنیم و یا تجربه های شیرین آن را مزمزه کنیم ، متاسفانه چون تاریخ مکتوبی در حوزه گرافیک نداریم ، امکان این استفاده برای همه آفراد جمعه گرافیک ما وجود ندارد ، من راه حلها ،  چالشها یی که طراحان گرافیک با آن روبرو شده اند را شنیده ، دیده  وخوانده و بررسی کرده ام  ، بی شک چیزهای بسیاری از آنها آموخته ام  امیدوارم  روزی بتوانم  این لذت را با دیگر همکاران ام تقسیم کنم ، گرچه به صورت محدود این کار را در مصاحبه هایم با پیشگامان گرافیک ایران  و مقالات  و نوشته هایم انجام می دهم.
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن