روزنامههای سال 2020
نویسنده: پروفسور راجر فیلد
مترجم: دکتر یونس شکرخواه
اکثر دعوتشدگان به سمینار نظیر من در یک سمینار دیگر APIهم شرکت کرده بودند. آن سمینار که در سال 1988 برگزار شده بود، <طراحی روزنامهها: سال 2000 و فراتر> نام داشت.
در سمینار دوم، فرصتی پیش آمد تا به مرور آنچه در سمینار اول طرح شده و در واقع پیشگویی شده بود، پرداخته شود.
محور اصلی سمینار اول این بود که روزنامهها در آغاز قرن بیست و یکم از چه شکل و شمایلی برخوردار خواهند بود و تا سال 2020 چه قیافهای به خود خواهند گرفت و این در واقع نوعی پیشگویی برای دو دهه پیش رو بود.
راجر بلک از شرکت مشاورهای راجر بلک که یک شرکت برجسته دستاندرکار امور طراحی است هم در سال 1988 و هم در سال 1999 برگزارکننده نشستهای انتقادی در این زمینه بود. بدون اینکه جای تعجبی وجود داشته باشد اکثر فرضها و پیشبینیها بر این نکته متمرکز بود که روزنامهها در سالهای آینده با تغییرات و دگرگونیهای عمده مواجه نخواهند شد.
به عبارت بهتر، مضمون و نگاه غالب در آن سمینار این بود که استفاده از گرافیک در روزنامهها گسترش مییابد، مطالب روزنامهها کوتاهتر میشود و عرض صفحات روزنامهها هم باریکتر میشود. برخی از شرکتکنندگان هم معتقد بودند یک نوع سیستم توزیع شخصی به وجود میآید که میتوان از طریق آنها روزنامهها را برای فاکسها و یا پرینترهای افراد در منازل ارسال کرد.
اما آنچه در آن نشست کاملاً مورد غفلت قرار گرفت پیشبینی درباره سیستمهای توزیع الکترونیک و روزنامههای مبتنی بر صفحات نمایش بود. البته در مورد آن نشست باید به سه استثنا هم اشاره کنم. یکی از آن موارد مربوط به موارد فینبرگ از <اریزونا رپابلیک> بود که روزنامهای را در فرمت اپل هایپر کارت ارایه کرد که حکم یک روزنامه شخصی را داشت.
مورد دیگر از آن دیوید گری از <پورویدنس ژورنال بولتن> بود که پیشبینی نوعی PCپرتابل را کرد که شبیه مورد موسوم به <داینابوک> بود که آن را آلن کی ارایه کرد. این ابتکار به خوانندگان این امکان را میداد تا روزنامه شخصی خودشان را به راه بیندازند.
این کار از طریق گردآوری مطالب از طریق منابع گوناگون و خود نویسنده عملی میشد. طبق این ابتکار، روزنامهها میتوانستند تا سال 2000 نسخههای الکترونیک خود را که توسط ابزارهای الکترونیک پرتابل قابل مطالعه بود، به راه بیندازند.
البته این موارد استثنایی از آنجایی که در آن مقطع غیرقابل دسترس به نظر میرسیدند، کمتر بحث به راه انداختند و زیاد مورد توجه قرار نگرفتند.
یازده سال بعد، همه شرکتکنندگان به این امر معترف بودند که شرکتهای دستاندرکار تولید روزنامه قادرند تا در آیندهای نزدیک نسخههای الکترونیک قابل مطالعه خود را بر روی دستگاههای اطلاعرسان سیار به نمایش درآوردند، این دستگاهها و ابزارها میتوانست شامل مواردی چون لپتاپها، کتابهای الکترونیک (ابزارهای مطالعه کتابهای الکترونیک) و نیز تبلتها (Tablets) شود. البته این امر به موازات ارایه همزمان نسخههای چاپی صورت میگرفت.
ناگفته نماند که عده معدودی هم بودند که معتقد بودند کاغذ دیگر نمیتواند کمافیالسابق یک حامل مطلوب برای انتقال مطالب روزنامه باقی بماند و ابزاراهای گوناگون نمایش میتوانند جایگزین کاغذها شوند و این امر تا سال 2020 به وقوع خواهد پیوست.
عدهای از شرکتکنندگان نیز معتقد بودند که روزنامههای مکتوب به طرز عمیقی در فرهنگهای گوناگون ریشه دواندهاند و مانیتورهای کامپیوترها نمیتوانند به سهولت آنها را از میدان به در کنند و در واقع نمیتوان مطمئن بود که خواندن از روی صفحه نمایش بهزودی جای خواندن مطالب بر روی کاغذ را بگیرد. اما باید به این نکته هم اشاره کنم که وقتی بیل هیل مطالب خودش را ارایه کرد آن اطمینان به عدم جایگزین شدن مانیتورها، تا حدودی رنگ باخت.
بیل هیل عضو شرکت مایکروسافت بود و در بخش توسعه نرمافزارهای مربوط به مطالعه کتابهای الکترونیکی این شرکت کار میکرد.
او در همان نشست بود که نوع اولیه نرمافزار مایکروسافت برای مطالعه کتابهای الکترونیک (Microsoft e-book Reader)را در برابر چشم دیگران به نمایش گذاشت و شکها را تا حدود زیادی در این باره برطرف کرد.
افزون بر این، بیل هیل یک نوار ویدیویی را هم به نمایش گذاشت که باورهای افراد را تا حد زیادی به چالش طلبید. در ویدئویی که بیل هیل در سخنرانیاش به نمایش درآورد، شرکت مایکروسافت، آینده نشر را به نمایش گذاشته بود. این ویدئو در واقع نشان میداد که نیویورک تایمز آخرین نسخه چاپیاش را در سال 2018 منتشر میکند.
در حالی که جمع زیادی مایل نبودند بپذیرند که روزنامههای چاپی باید همان راه ارابههای اسبی را بپیمایند و در واقع صحنه را خالی کنند، اما هیچکس قادر نبود با قاطعیت منکر آینده دیجیتال و ظهور نسخههای الکترونیک روزنامهها شود.
سخنرانی من هم که پس از سخنرانی بیل هیل برگزار شد، بر مقوله تبدیل شدن روزنامهها به توزیع دیجیتال و رسانههای مبتنی بر صفحات نمایش برای دو دهه آینده دور میزد.
حالا میخواهم محورهای آن سخنرانیام را اینجا بیاورم.
برگرداندن چاپ به قلمرو عملی خودش
وقتی به تحولات دو دهه گذشته نگاه میکنیم، کاملاً متوجه میشویم که روزنامهها در عرصه محتوا، طراحی و تکنولوژی در سراسر جهان دچار تغییرات عمیق شدهاند.
در حال حاضر اکثر روزنامهها مطالب خود را بهصورت دیجیتال به چاپخانهها میفرستند که این امر باعث افزایش تنوع در گرافیک و رنگ روزنامهها شده است.
حتی بانوی خاکستری پیر (The Old Gray Lady)یعنی روزنامه نیویورک تایمز هم عکسهایش را عمدتاً در صفحه اول بهصورت رنگی چاپ میکند و این اتفاق واقعاً در سال 1979 یک اتفاق ناممکن به نظر میرسید.
نکته دیگر قابل اشاره این است که کیفیت و طراحی مطالب هم در روزنامهها به طرز بیسابقهای ارتقا یافته است.
اما با این همه، هنوز هم امکان ارتقای بیشتر در عرصههای چاپ و طراحی برای روزنامهها وجود دارد. من عمیقاً معتقدم که روزنامههای مبتنی بر مرکب و چاپ اکنون به قلمرو عملی خودشان رانده شدهاند و منظورم از این موضوع این است که آنها دیگر نمیتوانند با طراحی مجدد یا ارتقای محتوا و یا با استفاده از ماشینهای چاپ رنگی بهتر، مخاطبان رسانههای الکترونیک و رسانههای سایبر را جابهجا کنند و یا آگهیها و مخاطبان از دست رفته خود را دوباره احیا کنند.
اگر مالکان این نوع رسانهها به بقا میاندیشند و میخواهند در قرن آینده باقی بمانند، باید آخرین آثار به جا مانده از نشر در عصر صنعتی یعنی چاپخانهها و ماشینهای توزیع را رها سازند. تنها شانس بقا برای روزنامهها پذیرش معیارهای نشر در عصر سایبر ظرف دو دهه آینده است. افق محتوم روزنامههای چاپی به نمایش درآمده است، این افق را آنها باید بر روی تصاویر مانیتورها ببینند وگرنه شانس بقا را از دست خواهند داد.
روندهای تکنولوژیک
اگر تحولات تکنولوژیک دو دهه پیش با همین ولع سیریناپذیر ادامه یابد، آنگاه میتوان به طرز واقعگرایانهای موارد زیر را تا سال 2020 قابل پیشبینی دانست:
- قدرت پردازش و محاسبه از جنبه حجم به شدت افزایش خواهد یافت. حتی میتوان این انتظار را داشت که مایکروپروسسورهای کامپیوترهای شخصی بتوانند تا 400 میلیارد دستور را در ثانیه اجرا کنند.
- ظرفیت حافظه و انباشت کامپیوترهای شخصی به ترابایت خواهد رسید.
- برنامههای کامپیوتری به طرز پیشرفتهای با هوش مصنوعی گره خواهند خورد و به این ترتیب قادر به اجرای وظایف پیچیده (همزمان و بدون مداخله انسان) خواهند شد.
- میکروچیپهای شبکهای از امروز بسیار قویتر خواهند شد و حتی در لباسها، قلب و مغز قرار خواهند گرفت.
- طیف وسیعی از ابزارهای اطلاعرسان که با دوام بوده و از انرژی و باطری به نیروی اندکی احتیاج دارند تقریباً فراگیر خواهند شد.
- شبکههای ارتباطی دوربرد جهانی با ظرفیت باند وسیع و متکی بر مولتی مدیا گسترش خواهد یافت.
پیشبینی در مورد روزنامهها
اما در مورد روزنامهها هم پیشبینی من مبتنی بر فرضهای قبلی است:
- تا سال 2010 محرکهای اقتصادی و مزایای بازار نشر الکترونیک اکثر پیشتازان عرصه نشر را مجاب خواهد کرد تا اکثر منابع خود را به نسخههای دیجیتال خود اختصاص دهند و از عملیات مکانیکی در حوزههای چاپ و توزیع فاصله بگیرند.
- تا پیش از سال 2020 شرکتهای دستاندرکار نشر روزنامه درگیر نبرد زندگی یا مرگ با ناشران غیر سنتی خواهند شد. از جمله این شرکتها میتوان به سی.ان.ان، ایتی.اندتی و سایر مشتاقان کارآفرین در شرکتهای داتکام اشاره کرد که در این عرصه نیز میتوان به شرکتهایی نظیر ایبی و آمازون اشاره داشت. محور این نبرد مرگ و زندگی مخاطبان و دلارهای آگهیها خواهد بود.
- از سال 2005 به بعد از حجم صفحات ویژه نامههای پایان هفته روزنامهها کاسته خواهد شد. نیازمندیها و نرخ سهام که فعلاً در روزنامهها هم چاپ میشود، عمدتاً به خدماتی از کانال تلویزیون و محیط وب و یا گاهنامهای دیجیتال تبدیل میشود و از انحصار روزنامهها خارج خواهد شد.
- اکثر روزنامهها در آمریکا و سایر نقاط جهان تا سال 2020 از نسخههای چاپی پایان هفته دست میکشند و آنها را بر روی کاغذ منتشر نمیکنند.
- خبرهای تازه، اطلاعات عمومی و آگهیها آنقدر در رسانههای آنلاین و پخشهای زنده فراگیر خواهند شد که جایی برای روزنامهها باقی نخواهد ماند و در واقع چاپ و انتشار آنها بر روی کاغذ نوعی عرضه مطالب کهنه به حساب خواهد آمد.
- افزون بر این، رسانهها هم قدرت رقابت خود را با رسانههای دیجیتال و خدمات مبتنی بر تلویزیون و محیط وب، از دست خواهند داد. فقط میتوان برای ضمیمههای تخصصی چاپی یا سرگرمکننده با تبلیغات چاپی که بهصورت اینترنت در آنها ارایه میشود، شانس بقا قایل شد.
- بهترین گزارشگران خبری، سردبیران و طراحان از روزنامههای چاپی به سوی نشر الکترونیک خواهند رفت.
صفحهآرایی برای روزنامههای چاپی تا سال 2020 کاملاً اتوماتیک خواهد شد و این امر به این معناست که دیگر نیازی به متخصصان طراحی خبری وجود نخواهد داشت. البته نقش عامل انسانی و در اینجا سردبیران را نمیتوان در روند گردآوری، ساماندهی و بستهبندی محتوا نادیده گرفت. کارگزاران دیجیتال در خدمت این افراد درخواهند آمد و بهکار چککردن تیترها، فاکتها، شرح عکسها و ادیت خواهند پرداخت و خبرهای سرویسهای جهانی را مانیتور خواهند کرد.
تا سال 2020 به تعداد گاهنامههای دیجیتال افزوده خواهد شد، به طوریکه تعداد آنها از همتایان چاپیشان بیشتر خواهد شد. البته این موارد عمدتاً در خدمت بازارها و مخاطبان تخصصی خواهد بود. باید در انتظار این پدیده برخاسته از جهانیسازی هم بود: بروز روزنامههای دیجیتال با حدود 200 میلیون مخاطب روزانه.