غربی ها کم کم کامپیوتر را کنار می گذارند


1 لطفاً بیوگرافی ؟
قباد شیوا هستم ، متولد 1319 ، در همدان به دنیا آمدم و در سال 1345 دررشته نقاشی از دانشگاه تهران دانش آموخته شدم و فوق لیسانس را از دانشگاه pratt شهر نیویورک در زمینه گرافیک در سال 1359 دریافت کردم .
2 از اتفاقات مهم زندگی هنریتان بفرمائید ؟
یکی از مهمترین اتفاقات در زندگی هنری من تغییر مسیرم از نقاشی به سمت گرفیک بود البته دلیل خاصی هم داشت ،آن زمان نقاشی مثل یک کلوپ بود و ارتباطی با مردم نداشت و این مسئله من را ارضاء نمی کرد چون معتقد بودم که هنر بایستی در ارتباط با مردم باشد نه گروهی خاص ، متوجه شدم که با گرافیک می شود این کار را کرد پس تغییر مسیر دادم .
3 حالا راضی هستید ؟
صد در صد راضی هستم ، همان چیزی ست که می خواستم .
4- خوب بفرمائید جو کنونی گرافیک را چطور می بینید ؟
از کمیت قابل ملاحظه ای برخورداراست اما به نسبت این کمیت تعالی کیفیت جای سؤال دارد . متأسفانه کل گرافیک باید پیشرفت کند اما می بینیم که فقط تعداد انگشت شماری هستندکه معتقد به فرهنگ گرافیک اند که نمی توان به واسطه این تعداد اندک نیاز کلان مملکت را پاسخ داد  این مسئله در حالی رخ می دهد که در کشورهای دیگر کل کارهای گرافیک پیشرفت کرده حتی گرافیک به اصطلاح بازاری از استانداردهای خاص خودش برخورداراست اما در کشور ما این چنین نیست که این برمی گردد به توانایی طراحان ما و بخش دیگر به دیدگاه سفارش دهندگان .
5 با توجه به صحبت هایتان آینده ای که برای طراح گرافیک های امروز پیش بینی می کنید چطور است ؟
این سؤال را می توانیم با دو دیدگاه پاسخ دهیم یکی دیدگاه خوشبینانه و دیگری بد بینانه . من دیدگاه بدبینانه را فاکتور می گیرم و به دیگری می پردازم ببینید جماعت طراحان به این نتیجه رسیده که باید اتفاقی بیافتد و تحولی رخ بدهد که خود نیاز به این تحول بسیار محترم است . خوب در این راه کوشش هایی می شود اما چرا هنوز به نتیجه ایده آل نرسیدیم ؟ متأسفانه اکثریت فکر می کنند اگر بخواهد تحولی به وجود بیاید باید تابع غرب باشد که به نظر من این تحول راهی به بیراهه است ، اینقدر این راهها را باید بروند و بیایند تا بالاخره مسیر خودشان را پیدا کنند . پس چیزی که باید گفت این است که این حرکت محترم است برای مثال در نسل طراح گرافیکهای بعد از انقلاب کمیتی که به آن اشاره کردم بعد از انقلاب رخ داد یعنی اگر قبل از انقلاب ، دانشگاه بود که به صورت علمی گرافیک را در سطح آموزش مطرح می کردند بعد از انقلاب تبدیل شد به تعداد زیادی هنرستان و دانشگاه که نه تنها در تهران بلکه در اکثر شهرهای بزرگ تأسیس شده اندو خیلی از جوانهای علاقه مند را هم به سمت خودشان کشیدند که البته در این میان بودند افرادی که احساس کردند شغلی هم هست به نام گرافیک که پول زیادی درآن است و رفتند سرکلاسها نشستند و متأسفانه تمام مراکزی هم که تأسیس شده بودند ازسطح علمی بسیار پایینی برخوردار بودند که باید گفت دانسته ها روبه غلط به نسل امروز آموختند و اینها همه جای تأسف دارد . در صورتی که می شد با آموزش صحیح این انرژی ها را به سمت خوبی سوق داد و سطح کیفی گرافیکی مملکت را به سطح ایده آل خودش رساند که این اتفاق رخ نداده است .
6 آقای شیوا بفرمائید به نظر شما کسی که طراحی نمی داند می تواند طراح گرافیک خوبی شود ؟
-          اصلاً ، در مغزم چنین چیزی نمی گنجد ، شما در تمام دنیا یک طراح گرافیک معرفی کنید که طراحی بلد نیست ؟!
غربی ها  کم کم کامپیوتر را کنار می گذارند ، آنها خودشان طراحی کامپیوتری را قبول ندارند و به افرادی که می نشینند روبه روی کامپیوتر و طراحی می کنند به اصطلاح می گویند:"عروسک خیمه شب بازی" جالب اینجاست به تصاویری هم که با این سیستم بیرون می آید می گویند : "فحشاء تصویری" ، غرب در حالی که خودش سازنده کامپیوتر است اما در حال حاضرکوشش می کند تا  از آن فاصله بگیرد .
-----------------------
 بینال در دنیا تعریف دارد و نباید تعریف دیگری برای آن درست کرد کاری که روی دیوار می رود باید نسخه اصل باشد باید اثر چاپی باشد
----------------------
7 آقای شیوا دوست دارم بدانم که از ابتدایی که سفارش می گیرید تا پایانی که کار را تحویل می دهید چه مسیری را طی می کنید؟
-     ببینید من وقتی سفارش می گیرم بیشتر فکر می کنم یعنی در واقع بیشترین فکر و کمترین کار مثلاً وقتی یک پوستر سفارش می گیرم ،شروع می کنم به راه رفتن و کارهای روزمره را انجام می دهم . و فقط فکر می کنم و یکدفعه یک ساعته اجرا می‌کنم بیشتر معتقدم اگر پوستری قرار است  روی دیوار بماند اندیشه آن پوستر ست که آن بالا می ماند نه رنگ و فرم آن .
8 آقای شیوا نظرتان را درمورد دوسالانه گرافیک بفرمائید ؟
-     ببینید ما از سالها پیش سختی های زیادی کشیدیم تا انجمن صنفی را تأسیس کنیم بعضاً من را انتخاب می کردند به عنوان داور یا هر چیز دیگری منتها هیچ کدام از این دو سالانه ها تابع استاندارد های بین المللی نبودند ، دو سالانه که شروع می شد از کارت ویزیت گرفته تا همه چیز بود تعداد زیادی دو سالانه به این شکل برگزار شد تا یک هفته ای که در ایران حضور نداشتم و در جلسه هیئت مدیره انجمن نبودم، هفته بعد که آمدم گفتند برای دو سالانه بعدی یعنی همین دو سالانه آخری تصمیم گیری شده و قرارشد بنده دبیر دو سالانه باشم که البته این رأی گیری در غیاب بنده انجام گرفته بود ، و من از دوستان تشکر کردم و گفتم یک نکته ای هست و آن اینکه نمی خواهم این بینال مانند بیانالهای قبلی باشد گفتند چه کا رمی خواهید بکنید من هم توضیح دادم که اول باید جهانی بشود و دوم اینکه فقط پوستر و آرم باشد آنها گفتند خوب به این شکل آنهایی که کارکتاب کردند چه کار کنند گفتم ما هر سال یک نمایشگاه کتاب داریم همزمان با آن کارهایشان بیاید آنجا و جایزه بدهید منتها دیگر اسمش دو سالانه نیست یا اینکه ما هرسال نمایشگاه کامپیوتر داریم پس می شود بخش گرافیک کامپیوتری را آنجا برگزار کنیم و به طراحانی که در این زمینه انرژی می گذارند آنجا جایزه بدهیم ، تنها جایی که می ماند پوستر و آرم است و دوباره آنها گفتند که اگر بین المللی بشود آثار بچه های ایران کمرنگ می شود و من هم گفتم خوب باشد بشود ، تا کی باید به تعریف های شخصی بپردازیم ؟
-          بالاخره با مسئولان موزه که بودجه راتعیین می کردند در میان گذاشتم و موافقت شد .
پس قرارشد بینال پوستر جهانی تهران را انجام بدهیم . من نظرم را راجع به دو سالانه ها ی قبلی به این شکل ارائه دادم منتها به خاطر یکسری از دلایل بعضی ها مخالفم بودند چون اگرمن بودم مطمئناً هیچ پلاتی روی دیوار نمی رفت برای همین یک روز نشستم و استعفا دادم و پرونده بینال را هم دادم به آقای حقیقی برای دنبال کردنش ، این واقعیت دو سالانه بود ، چون بینال در دنیا تعریف دارد و نباید تعریف دیگری برای آن درست کرد کاری که روی دیوار می رود باید نسخه اصل باشد باید اثر چاپی باشد اما متأسفانه باز تبدیل شد به پلات های فراوان و متعدد و .
آقای شیوا به نظر شما خلاقیت در ذهن افراد به پایان می رسد یعنی در حقیقت روزی می رسد که هیچ فکری برای طراحی به ذهن انسان نرسد ؟
ببینید من هنوز در حال مطالعه هستم پوستری که دیروز می کشیدم و فردا می کشم متفاوت است  من در هرکاری تجربه کسب می کنم و شیرینی این کار هم همین است اگر یک روز بدانم که همه چیز را بلدم آن روز، روز مرگ من است .
بهترین طراح گرافیک از نظر شما ؟
می دانید یک چیزهایی هست که انسان رویشان تعصب دارد که چیز خوبی هم نیست مثلاً آن زمان که در نیویورک بودم و در آتلیه گیلزر حضور داشتم تأثیری گذاشته که می گویم گیلزر چیز دیگری است اما در کل آدمهای زیادی هستند ، در لهستان کلی آدمهای خوب و بسیار حرفه ای هستند .
-----------------------
 اگر ذاتاً هنرمند باشید تولیدات شما شاخص و مؤلفه های هنری را نیز خواهد داشت خواه روی یک جعبه کفش کار کنید یا یک پوستر فرهنگی
----------------------
کدامیک از پوسترهایتان را بیشتر می پسندید ؟
از وقتی که گرافیک حرفه من شد طبیعی بود که من تحت تأثیر مکاتب قراربگیرم مثل تمام طراحان ، مکاتب بزرگی چون لهستان و آلمان، همان موقع گفتم که 000/5 سال تمدن داریم پس گرافیک ایران چه می شود؟ از همان اوایل زیربنای کارهایم و تمام کوششهایم این بود که کاری ایرانی خلق کنم و لحن ایرانی در کارهام بسیار مهم بود ، باید بگویم همه و هیچکدام، یک جاهایی خیلی موفق بودم و یک جاهایی نه اما در کل  انتخاب کردن بین پوستر هایم خیلی سخت است ، اما چون یکی را می شود انتخاب کرد، پوستر پنجمین جشن هنر شیراز را انتخاب میکنم.

  •  
آقای شیوا آیا شما به تقسیم بندی رایج گرافیک هنری و یا به اصطلاح گرافیک بازاری معتقدید ؟
نه ، سرچشمه همه اینها برمی گردد به تفکر هنرمندان و توانایی های آنها و یا آنکه شما در این حرفه هنری به وجه هنری و تألیفی آن را در نظر دارید و یا فقط به استادی در فنون آن اگر ذاتاً هنرمند باشید تولیدات شما شاخص و مؤلفه های هنری را نیز خواهد داشت خواه روی یک جعبه کفش کار کنید یا یک پوستر فرهنگی ولی اگر شما هنرمندنباشید پوستر فرهنگی شما هم خصوصیات بازاری را در خود خواهد داشت .
آقای شیوا نسل اول طراح گرافیک های ایرانی چه کسانی بودند ؟
ببینید گروهی که برخاسته از میان نقاشان تبلیغاتی بودند اما در اثر تجربه سالها کار مداوم در بازار کار درک مناسبی نسبت به حرفه ی گرافیک پیدا کرده بودند و طرح های خوب تجاری را به بازار ارائه می دادند .
این گروه نسبت به همکاران دیگر حرفه ی خود از دانش کار بهتری برخوردارشده بودند اسامی بعضی از این گروه را که به یاد دارم برایتان ذکر می کنم :
آقایان باریس آسیریان ، بیوک احمدی ، محمد بهرامی ، فردریک تالبرگ ، محمد تجویدی ، محمد بلوچ ، ژرژ سیمونیان و .
و اما گروه دوم از نسل اول استادانی بودند که در دانشگاههای خارج از کشور تحصیلات تخفیفی گرافیک را آموختندو به ایران برگشتند ، اینان بدون هیچ قیل وقال میدان داری مشغول به ارائه آثار گرافیکی خود شدند .
و این نسل اند که در واقع بانیان گرافیک مدرن ممکلت ما و به راستی هم که از چهره های ماندگار گرافیک ایران هستند .
استاد محمود جوادی پور ، به صورت جدی ، از سال 1322 کار گرافیک را در بانک ملی شروع کردند و آثاری ماندنی در زمینه گرافیک خلق کردند .
آقای هوشنگ کاظمی هم شخصیت دیگری از چهره های ماندگار نسل اول طراح گرافیک های ایرانی هستند که لازم است به اهمیت خدمات ایشان در پایه گذاری هنر معاصر گرافیک ایران به اختصار اشاره شود .
اینان در دهة 20 ، یعنی در سال هایی که در ایران کسی حتی لغت گرافیک را هم نشنیده بود ، در کشور هلند به صورت تخصصی به تحصیل رشته گرافیک پرداختند و تاآنجا که مدارک نشان می دهد آقای هوشنگ کاظمی نخستین دانشجو و فارق التحصیل ایرانی در رشته گرافیک بود و پس از مراجعت به ایران دانشکده هنرهای تزئینی سابق را تأسیس کردند و در همان جا به امر آموزش گرافیک به دانشجویان پرداختند .
نسل اول همینها بودند ؟
تا آنجا که در خاطر دارم بله ، واما از نسل دوم بگویم :
نسل دوم بیشتر از دانشجویان و هنرجویان دانشکده ها و آموزشگاه های هنری بودند که در رشته‌های نقاشی یا هنرهای تزئینی مشغول تحصیل بودند چرا که هنر در رشته تخصصی گرافیک در دانشکده ها تأسیس نشده بود .
در هر صورت این نسل ، یعنی نسل دوم ، کم کم چهره گرافیک ایران را به شکلی اساسی تغییر دادند ، اگر چه این نسل در کار خود کجرویی هایی هم داشتند .
نسل دوم چه کسانی بودند ؟
پیش کسوت تر از همه استاد صادق بریرانی بود که در واقع پلی بودند پیش نسل اول و دوم.مرتضی ممیز که خیلی جدی کار و حرفه گرافیک را دنبال می کرد ، آیدین آغدا شلو ، نورالدین زرین کلک ، فرشید مشتعالی ، محمد احصائی و مرحوم رضا مافی در امر خط و یا بیوگرافی ، کامران کاتوزیان و عباس کیارستمی ، علی اصغر معصومی و اکبر صادقی و
در نام بردن از نسل دوم قباد شیوا نام نبردید ، مگر شما هم از این نسل نیستید ؟
چرا همین هست که می گوئید .
از فرصتی که به من دادید بسیار متشکرم
  • قسمت کوتاهی از مصاحبه از نشریه ( شارستان) برداشت گردیده .
زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن