|
پوستر نمایشگاه |
"چنین گفت زرتشت" نام نمایشگاه مانی مهرورز است که ساعت 16 روز شنبه ۲۴ شهریور در گالری لاله افتتاح میشود.
وی در این نمایشگاه به ارایهی پوسترهایی پرداخته که با استفاده از گزارههایی فلسفی و اجتماعی، سعی در برقراری ارتباط بین تصویر، گزاره و مخاطب میکند.علاقه مندان می توانند برای بازدید از این نمایشگاه به نگارخانه لاله واقع در خیابان فاطمی، جنب هتل لاله، مراجعه نمایند.
این نمایشگاه تا تاریخ 29 شهریور ماه ادامه خواهد داشت و ساعات بازدید از ساعت 9 تا 13 و 15 تا 19 خواهد بود.
مقدمه کاتالوگ این نمایشگاه که به قلم بیژن صیفوری است در پی می آید:
سفر گزاره هاکارمان این است که نسبت خود را با هر چیز و همه چیز اول بیابیم و سپس بنمایانیم. در این جهان هر چه میسازیم حاصل این جستجو و دریافت است. اما خلاقیت یعنی رام کردن اتفاق و همراه کردن خودی دیگر که در پی بازی بیپایان اتفاق و دریافت میآید. اینها را باید داشت تا با خود به گفتگو درآمد و حاصل این دمخوری با خود را دید و نشان داد. پس جستجو کنیم، بیندیشیم، بازی کنیم، ماهر شویم تا نشان دهیم. این یعنی اندیشه. این یعنی ما. و اینها یعنی ما همه اندیشهایم.اما دو سه سال پیش که پروژهی پوسترهای مفهومیام را با بچههای کارگاه ۶ کار میکردم اینها را نگفتم. ذهن ایرانی ما به تجرید ادبیات خوگرفته و سخن را تنها سخن میبیند. ما سخن را هم با تعارف آلودهایم. معنای اصلی را در میان شاخ و برگ انبوه معتاد گم میکنیم. زمان میبرد تا بدانیم که نخست معناست و سپس کلام یا تصویر یا هر چیز دیگر. مهارت ارثیمان را در ادبیات، صرف انتظار لذت ادبی متعارف میکنیم و نمیبینیم که این غزلی که به آن بهبه میگوییم، شاید بیان حال هم اکنونمان باشد. شاید جواب سوال بزرگ امروزمان است. راه دریافت را بستهایم.این است که با بچههای کارگاه ۶ اینها را نگفتم. سوال کردم. جواب خواستم. به چالش فراخواندمشان. میخواستم که سوال داشته باشند. آن روزها بیشتر از امروز. و البته موثر بود. امروز اما فکر میکنم که هر کسی یا سوال دارد یا نه. بهتر میدانم نیرویم را به جای تراشیدن سوال برای دیگران بیشتر صرف کسانی کنم که خود دارندش. و یکی ازاین کسان پسری- مردی بود که از همان روز اول در کارگاه ۶ با نگاه برّاقش به حرفهایم گوش میداد. صدایش آرام بود و کارهایش را که نشانم میداد اثر تعریق تفکرش را میدیدم. چند باری هم تا نزدیکیهای خانهام قدم زدیم و گپ زدیم. اهل فکر بود و با ابتذال میانهای نداشت. بعدها پروژهی لیسانسش را هم که پوسترهای مفهومی بود با هم کار کردیم. قرارمان گزارههایی بود که بر اساس دریافت امروزش برایشان پوستر بسازد. بعدش هم در کارگاههای خصوصیام. اندیشهاش خوب میپرید و هیجان این پرواز کمیاب از مهارتش میکاست. اما برای منی که در این هیجان همراهش بودم و هم میخواستم نگاهش را زیباتر تصویر کند، بازی درخواست دیزاین پیشرفته تا جایی پیش میرفت که راه پرواز ذهن را نبندد. اگر چه معمولا حاصل کار آنقدر جذاب بود که از این سهلگیری پشیمان نباشم. هنوز هم. شما را به دیدن اندیشههای صد در هفتاد مانی مهرورز بر گزارههایی از بزرگان دعوت میکنم. نگاهش برّاق است. هنوز هم.
بیژن صیفوری
شهریور ۱۳۸۶