امرالله فرهادی معتقد است خاصیت گرافیک، اطلاعرسانی است و در تمام دنیا، 90 درصد کارهای گرافیکی در بخش تجاری هستند ،به همین دلیل گرافیک هنری وجود ندارد.
امرالله فرهادی، دبیر نهمین دوسالانه گرافیک ایران در مورد تمایل طراحان ایرانی به گرافیک تجاری که در نشست مطبوعاتی دوسالانه از سوی داوران خارحی مطرح شده بود، گفت:«90 درصدکار طراح گرافیکهای دنیا در تمام جهان، با سفارشات تجاری همراه است. گرافیک هنری وجود ندارد و اصلا چیزی به نام گرافیک تجاری معنا پیدا نمیکند زیرا کار گرافیک اطلاعرسانی است و اگر قرار باشد کار هنری در این زمینه انجام شود، باید آن را روی طاقچه یا دیوار خانهها استفاده کرد. پس بیشتر سفارشات عمدتا در مسائل تجاری رخ میدهد و میتوان گفت که 10 درصد به گرافیک فرهنگی اختصاص پیدا میکند.»
او این پدیده را به جامعه ایران نیز نسبت داد:«در جامعه ما همینطور است. درآمد اصلی قالب طراحان گرافیک، از این حوزه تامین میشود. از سوی دیگر، جامعه فرهنگی ما آنقدر پولدار نیست یا بودجه فراوانی ندارد که بتواند نیازهای طرحان را برآورده کند ،ظاهرا معمول شده که کار فرهنگی را باید به صورت مجانی انجام داد. وقتی به یک طراح گرافیک طراحی پوستر فرهنگی مانند تئاتر، کتاب و ..سفارش داده میشود، این توقع وجود دارد که هزینه آن دریافت نشود. پس طراحان گرافیک براساس تعهدی که به انجام کار تجاری دارند، به این سمت سوق پیدا میکنند.»
فرهادی همچنین استدلال کرد با توجه به خاصیت اطلاعرسانی گرافیک، میتوان گرافیک تجاری را هم به نوعی در زمره پیامرسانی فرهنگی دانست:«گرافیک تجاری هم دارای یک پیام فرهنگی و سلیقه بصری خاص است. ما نباید تنها به گرافیک فرهنگی توجه کنیم. 10 درصد گرافیک فرهنگی است و با توجه به این تعداد تاثیر آن کمتر است درحالی که اگر همین گرافیک تجاری مورد توجه قرار بگیرد، تاثیرگذاری آن مانند گرافیک فرهنگی است.»
او اما در توضیح این مطلب که آیا گرافیک تجاری ما توان تاثیرگذاری را دارد، به میراث خبرگفت :«گرافیک تجاری ما به هیچ وجه توان تاثیرگذاری ندارد زیرا در ایران صاحب جایگاه ویژهای نیست چون جایگاهی برای نصب پوستر نداریم و شهرداری تنها چند جایگاه را برای نصب پوستر قرار داده که آنها هم برای استفاده از اطلاعیههای فاضلابی و...استفاده میشوند. پوسترها در تیراژ معدود و محدود منتشر میشوند و گستره انتشار آنها کم است. پس در حوزه تجاری هم نمیتوان به بالندگی رسید.»
عضو انجمن طراحان گرافیک در ادامه آثار بخش ملی در نهمین دوسالانه را فاقد شاخصههای مناسب بیان کرد:«در بخش ملی، فاقد آثار شاخص هستیم. ابزارهای تکنیکی مانند کامپیوتر تاحدی به ساده و حتی سهلانگاری تبدیل شده تا آنجا که گاهی به این صورت درآمده است تنها کاری انجام و به پایان برسد.»
او سپس کارهای بخش بینالملل را همراه با فکر و اندیشه بیان کرد که میتواند درجهت آموزش هنرجویان قرار بگیرد:«این نمایشگاه مانند یک کتاب بزرگ زنده است که میتواند مورد استفاده جوانان قرار بگیرد. بهرحال این دوسالانهها میتوانند باعث وجد در طراحان طراح گرافیک شوند و به گرافیک ایران تکان دهند. اما از یک طرف هم جوانها تحت تاثیر آثار برگزیده قرار میگیرند و کپیکاری میکنند. این کار باعث میشود، طراحان از گرافیک مولف خود دور شوند. هرچند که ما هم وقتی دانشجو بودیم از کار بزرگان کپی میکردیم اما اگر این روش شایع شود، تاثیر مخرب خواهد داشت .»
این طراح گرافیک توصیه کرد که برای رسیدن به گرافیکی با هویت ایرانی باید نحوه استفاده از آثار برگزیده و نمادهای ایرانی مورد مطالعه قرار بگیرد:«ما باید این قضیه را بررسی و در دانشگاهها، دوسالانهها و محافل فرهنگی مورد بحث قرار دهیم. از حدود 10 الی 15 سال قبل که این بحث جدی شد، بعضی از طراحان سعی کردند با استفاده از سمبلهای آشنا و گاهی نخنما مانند بتهجقه روحیه ایرانی را وارد آثار گرافیک کنند. روح ایرانی برگرفته از روح فرهنگ و هنر ایرانی است که طراحان باید آن را مطالعه کنند. تنها استفاده از شاخصهها و سمبلها به معنای هویت ایرانی نیست و باید آثار قدیمی را بررسی کنیم تا بفهمیم چگونه باید به این هویت دست یافت.»
دبیر نهمین دوسالانه گرافیک ایران درباره بخش جنبی نمایشگاه به خصوص پوسترهای میراثفرهنگی اظهار داشت:«میراثفرهنگی، ضعیفترین بخش آثار را دربرمیگرفت. در بخش ترافیک تعداد آثار بیشتر و از شاخصههای بیشتری برخوردار بودند. میراثفرهنگی همان جایی است که به فکر و اندیشه نیاز دارد. طراحان باید برای رسیدن به طراحی در این زمینه فکر کنند که چگونه باید میراثفرهنگی را نگهداری کنیم و چگونه باید این پیام تصویری را انتقال داد و متاسفانه طراحان ما به خصوص جوانان، این بخش را سرسری نگاه میکنند و به همین دلیل این موضوع برای آنها سخت است.»
او در پایان گفت که جوانان بیشتر به فرم کارها توجه میکنند و به همین دلیل محتوا را فراموش میکنند.