پرویز کلانتری:حرف «شیوا» از جنس زمان است


عکس: ایسنا


چهل و پنج اثر تصویر‌گری و گرافیک «قباد شیوا» از دهه‌ی 50 تاکنون در حالی در گالری تازه تاسیس «ایست» به نمایش درآمد که این هنرمند طراح گرافیک شمع‌های تولد 70 سالگی خود را در جمع دوستانش خاموش کرد.
می بالاتر از میدان درکه، درست در میان کوه‌ها و برف‌ها ، گالری کوچک «ایست» عصر  سوم بهمن‌ماه ـ میزبان هنرمندان سه نسلی بود که برای تولد 70 سالگی قباد شیوا گرد‌هم آمده بودند.
گالری کوچک‌تر از آن بود که پذیرای جمع دوستان صمیمی نقاشان و طراحان این سه نسل باشد، با این وجود همه‌ی حاضران تا شب کنار هم ایستادند تا «قباد شیوا» شمع‌های تولدش را بعد از هفت دهه زندگی و کار هنری خاموش کند.

محمد ابراهیم جعفری ـ هنرمند نقاش و از دوستان و همکلاسی‌های قدیمی شیوا در این مراسم گفت: پشتکاری که قباد شیوا داشت و استقامتی که از همان ابتدا در او می‌دیدم ،نشان می‌داد که او تا چه اندازه باید تحمل داشته باشد. قباد شیوا همیشه حرف‌های تازه می‌زد.
او یادآور شد: اولین لحظات آشنایی ما زمانی آغاز شد که در دانشکده‌ی هنرهای زیبا در کنار هم درس می‌خواندیم و قباد عکاسی را که آن روزها خیلی مرسوم نبود، شروع کرده بود و از دستاوردهای آن البته در نقاشی و گرافیک بهره می‌برد.
جعفری خاطرنشان کرد: ما در دوره‌ای زندگی کردیم که باید تاریخ هنر را دنبال می‌کردیم و من همیشه با الهام از حس کنجکاوی و حرکت شیوا فهمیدم که آموزش‌دادن نه امکان‌پذیر است و نه هنر محسوب می‌شود و هنرمند کسی است که باید در جست‌وجوی دانستن حرکت کند.
جعفری در میان حرف‌هایش خاطرات بسیاری را برای حاضران مرور کرد؛ خاطراتی از همکلاس بودن با اصغر محمدی و سفرکردن با محسن وزیری ‌مقدم، این‌چنین صحبت‌های خود را ادامه داد: قباد شیوا حس‌های عجیبی در زندگی‌اش نسبت به حال و هوای آن روزها و حتی کار و آینده‌اش داشت و خیلی ساده از تمام آنها سخن می‌گفت. برای من تمام این حس‌ها درست و در عین حال جالب بود. همان روزها یاد گرفتم که بزرگترین چیزی که در آدمی سبب خلق می‌شود، «باور» است. قباد از همان ابتدا خودش را باور داشت و به همین دلیل همیشه سرجایش بود.
او در ادامه‌ی صحبت‌هایش تصریح کرد: قباد شیوا همیشه به نظر آرام می‌آمد و می‌رفت، ولی آنجایی که سر چیزی می‌ایستاد و پافشاری می‌کرد، تازه معلوم می‌شد که قباد کیست. او در تمام این سال‌ها با عشق، شوق و بی‌تابی کار کرد تا به اینجا رسید و آنچه در ذهنش بود همان مفهومی محسوب می‌شد که می‌خواست خلق کند.

هادی هزاوه‌ای دیگر هنرمند نقاش و دوست قدیمی بود که در این مراسم خاطرات خود را مرور کرد.
او گفت: مردی که اینجا مقابل شما ایستاده حاصل 50 سال دوستی و نیم‌قرن آشنایی است. ما برای مرور خاطراتمان دیگر نیازی به حرف‌زدن نداریم، چه بسا که من از او و نگاهش می‌توانم آنچه را می‌خواهد بگوید بخوانم و او نیز چنین است.
هزاوه‌ای اضافه کرد: از آنجا که در تمام این سال‌ها در ایران نبودم و این دوستان را خیلی از نزدیک نمی‌بینم، همه‌ی افکارم برگرفته از همان هشت سالی است که در هنرهای زیبا کنار هم زندگی کردیم. این دوستی و صمیمیت برای من از سال‌های 1340 تا 1348 همان‌طور دست‌نخورده باقی مانده و هر بار که قباد شیوا را می‌بینم این لبخند برایم تازه می‌شود.
این هنرمند نقاش ادامه داد: قباد شیوا برای من از روز اول احساساتی داشت که از نظر فرم، رنگ، بیان تصویری و ... خلاقیتی دارد که همه‌ی شما نیز می‌دانید. من همان گذشته را در کارهایش می‌بینم و این بیان تصویری را حتی در صحبت‌هایش دنبال کرده‌ام.

حمید سوری ـ منتقد و پژوهشگر هنر معاصر ـ نیز در این مراسم حاضر بود، او بعد از سخنان نقاشان درباره‌ی قباد شیوا بیان کرد: امروز در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که ادا و اطوار زیاد است و در چنین زمانه‌ای بسیاری از ارزش‌ها مغازه شده است، در حالی که جان‌مایه‌ی آثار قباد شیوا هم‌چنان بر اساس نگاه ایرانی است، لذا در چنین فضایی آنکه صادقانه درون خودش را بیرون می‌ریزد، ارزشمند تلقی می‌شود.
او خاطر نشان کرد: قباد شیوا آنچه را که هست دقیقا در آثارش نمایان نمی‌کند. کار شیوا این است که مدام برای هر مساله‌ی تصویری، یک خلاقیت دارد و این خلاقیت گاه در نحوه‌ی تصویرگری و گاه در انتخاب متریال و ... دیده می‌شود. به همین دلیل شیوا مخالف فرمول و تثبیت‌شدگی است و این اتفاق به لحظه‌های خالصانه‌ای بر می‌گردد که او دارد. آثاری که به وجود می‌آورد نیز به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند، چون این آثار ادا و اصول نیست.
این هنرمند عکاس سخنان خود را این‌چنین ادامه داد: قباد شیوا به پیرامون خود خیلی حساس است و این نکته در تمام آثارش دیده می‌شود. انتخاب نشانه‌ها، نحوه‌ی تصویر‌کردن و خیلی نکات ظریف در کارهایش جای تحلیل دارد. این آثار آینه‌ای از روزگار ماست که از اتفاقات و دغدغه‌های بصری پیرامون ما در کنار خط‌ها، رنگ‌ها و بیانگری آگاهانه و حساس به پیرامون ساخته شده است.
سوری این هنرمند را آینه‌ی خوبی از چند دهه‌ی اخیر فرهنگ و هنر ایران‌زمین دانست و افزود: پوستر‌های شیوا نمایه‌های بسیار خوبی از اتفاقات فرهنگی است،اما یکی از اتفاقاتی که این روزها افتاده، این است که گاه نهادهای بسیار فاخر نمایشگاه‌های بسیار نازلی برپا می‌کنند و قباد شیوا باید برای آنها پوستر طراحی کند. من دلم گاه برای این پوستر‌های فاخر که برای آن نمایشگاه‌های نازل طراحی شده، می‌سوزد.
او با طرح این سوال که آیا این حرکت شیوا خیانت است یا نه؟ اضافه کرد: به شخصه معتقدم ایشان با آن پوستر خوب انتظار‌های ما را از آن موضوع بیان می‌کند و قباد شیوا این رسالت را به درستی در هنرش دنبال کرده است.
جلال شباهنگی ـ هنرمند نقاش ـ دیگر دوستی بود که ترجیح داد در این مراسم تنها به ذکر یک جمله اکتفا کند.
او عنوان کرد: خلاقیت یعنی شناکردن در آب‌های عمیق و دست‌یافتن به نادانستنی‌ها. قباد شیوا در این آب‌های عمیق شنا می‌کند.

پرویز کلانتری ـ هنرمند نقاش و طراح ـ نیز در بخشی از یادداشتی که برای هفتاد‌سالگی شیوا نوشته بود،آورده است:«بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که هنر گرافیک آینه‌ی تمام نمای وضعیت فرهنگی و خصوصیات روحی و رفتاری جامعه است. کشور ایران نیز پس از انقلاب مشروطه تا امروز از شکل و شمایل یک کشور سنتی آسیایی در معرض مدرنیته قرار گرفت و کمتر از 100 سال از گرافیک دوران چاپ سنگی قاجار و تحول آن تا امروز(مثلا در آثار فراوان طراح گرافیک‌های توانای معاصر هم‌چون ممیز، مثقالی، شیوا و ...) این تحول شگفت‌انگیز به سوی مدرنیته را می‌بینیم.»
او سپس به جایگاه «قباد شیوا» در گرافیک ایران پرداخت و نوشته است:«آنچه را که او پس از تحصیل در دانشکده‌ی «پرت» به ایران آورده ،منحصر به فرد محسوب می‌شود. در سفری که به آمریکا داشتم و از این دانشکده بازدید کردم متوجه اهمیت این دانشکده در آموزش‌ شیوه‌های مدرن هنر به هنرجویان شدم. در آن زمان ریاست «پرت» را یکی از بازماندگان مدرسه «باهاس» برعهده داشت که از آلمان به نیویورک مهاجرت کرده بود. یکی از دلایل و ارادت جدی من به قباد شیوا نیز همین حضور محسوب می‌شود.»
او شیوه‌ی کار قباد شیوا را بسیار بحث‌انگیز دانست؛ «بحث‌انگیز از این بابت که در تعریف مدرن گفته‌ شده است، مدرن از آنجا آغاز می‌شود که پشت‌ پا می‌زند به سنت تا نو و جدید جایگزین آن شود.» اما در ایران مدرنیسم همواره بر دوش سنت شکل گرفته است.
کلانتری سپس به مرور آثار قباد شیوا پرداخته است:«در آثار بسیار مدرن قباد شیوا همواره رد پای نگارگری سنتی، خط فارسی و دیگر عناصر بصری سنتی را شاهد هستیم. طراح گرافیک‌های معاصر عمدتا تحت تاثیر بزرگانی از غرب قرار داشتند. قباد شیوا اگرچه رد‌پای طراح گرافیک‌های غربی در آثارش دیده می‌شد، اما از آنجا که دارای تحصیلات آکادمیک از مدرن‌ترین دانشگاه آمریکا داشت و سال‌ها مقیم نیویورک بود (زندگی در شهر قلب تپنده و مرکز ثقل جریانات مدرن در هنر جهان است) او را فراتر از دیگران ساخته است.
آثار قباد شیوا به شدت امروزی است و حرفش در شرایطی که جامعه هنوز از جنس زمان نیست ، از جنس زمان است.»

در آخرین ساعت‌های این برنامه در گالری «ایست»، قباد شیوا در میان دوستان و خانواده‌اش شمع‌های 70 سالگی‌اش را خاموش کرد.


زمان انتشار: ۲۱:۳۸ ۱۳۹۵/۹/۲۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن